زن و جامعه (زن کارگر)

#سرکوب_زنان
Канал
Запрещенный контент
Политика
Социальные сети
Образование
Персидский
Логотип телеграм канала زن و جامعه (زن کارگر)
@zan_jПродвигать
2,08 тыс.
подписчиков
17,1 тыс.
фото
14,3 тыс.
видео
5,21 тыс.
ссылок
تماس با ما : @Zan_jameh Women's emancipation
از آرزو بدری چه خبر؟!

آنچه تا امروز از #آرزو_بدری می‌دانیم این است: زن سی و سه‌ ساله‌‌ایست که ماموران انتظامی شهرستان نور به خاطر بی‌توجهی به #حجاب_اجباری و اخطار برای درست کردن حجابش، بعد از یک تعقیب و گریز مورد اصابت گلوله‌ی ماموران قرار گرفته‌؛ او که مادر دو کودک است، به گفته‌ی پزشکان قدرت راه رفتن را از دست داده.

بر مبنای مطلبی که در دادبان منتشر شده، ظاهرا او و خانواده‌اش در بیمارستان امام خمینی ساری زیر فشار امنیتی به سر می‌برند تا از درز هر گونه اطلاعات و تصویری جلوگیری شود.

حتما به خاطر دارید؛ با #آرمیتا_گراوند هم چنین کردند.

واقعیت این است که #سرکوب_زنان در ایران دولت و جناح سیاسی نمی‌شناسد؛ یکی از ویژگی‌های این نظام است و اصلاح‌ناپذیر.

در چنین وضعیتی مقاومت در برابر سرکوب مرد و زن نمی‌شناسد. این یک مسئله‌ی انسانی است. به ویژه اگر به یاد خودمان بیاوریم که قربانی بعدی «ممکن است» از خانواده‌ی ما باشد.

#زن_زندگی_آزادی
#پوشش_اختیاری
#مقاومت_مبارزه
#علیه_سرکوب
#علیه_اعدام
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد

@zan_j
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#قم

حضور گسترده گشت ارشاد در قم، شهری که جمهوری اسلامی بیش از چهار دهه تلاش داشت تا به پایگاهی برای اسلام و حکومت اسلامی بدل کند، تنها نشان از این دارد که به یمن انقلاب زن زندگی آزادی به پایگاه انقلاب زنانه تبدیل شده , این چنین حکومت را به زانو درآورده تا برای جلوگیری از بیحجابی سراسری اوباشان خود را روانه خیابان بکند.
#گشت_ارشاد
#سرکوب_زنان
#ژن_ژیان_ئازادی
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد

@zan_j
امروز #گشت_ارشاد منو گرفت.

یه ون سفید بدون علامت (۲ مامور زن و یه سرباز که راننده بود)، سه موتور (هر کدوم ۲ مامور مرد) و یه ماشین با ۲ مامور مرد، یهو دورم رو گرفتن! یعنی ۱۰ مامور برام به صف شدند (منهای راننده ون). انگار می‌خواستن یه خلافکار خطرناک رو بگیرن.

با ادبیات تندی باهامون رفتار کردن.در اعتراض به اینکه کجا می‌برید و این چه رفتاریه؟ یکیش جواب داد: «گه‌خوریش به تو نیومده»

اون یکی رو بهش گفتم هنوز که قانونی تصویب نشده، شروع به داد و بیداد کرد. تهدید کرد که نگهت می‌دارم تا یاد بگیری زبون‌درازی نکنی! البته
بعد از تعهد آزاد کردن.❗️
#طرح_نور
#سرکوب_زنان
#زن_زندگی_آزادی
#نه_به_پوشش_اجباری

https://x.com/Atefeh_Mahmoudi/status/1779568110992822334?t=WsxEtNfLcMpilB9Lgzlz8A&s=35
لایحه ارتجاعی حجاب و عفاف
قانون جدید چنین شرایطی را ایجاد می‌کند:
اگر زن یا دختر جوانی در «هر جایی بجز خلوت خانه»، اعم از مدرسه، دانشگاه، هر نوع از فضای آموزشی، بیمارستان‌، مرکز درمانی، اداره‌ دولتی، بانک‌، شرکت‌ خصوصی، خیابان، تاکسی، خودروی شخصی، قطار و اتوبوس و هواپیما، مغازه‌، مجتمع‌ تجاری، مکان‌ توریستی یا تفریحی، دادگاه‌، پلتفرم‌های اینترنتی اعم از شبکه‌های اجتماعی و پیام‌رسان‌ها بدون روسری و شال دیده شود یا لباسی به تن داشته باشد که خلاف «عفت عمومی» و «بدپوششی» تلقی شود، یا تصویری از خود در این حالت به رسانه‌ها بفرستد، هر فردی در ایران از شهروند عادی گرفته تا نیروهای بسیج، نیروهای موسوم به آمر به معروف و کسانی که مسئولیت نظارت بر حجاب زن‌ها به آن‌ها سپرده شده، می‌تواند او را «شناسایی» و به عنوان «متخلف» به فرماندهی نیروی انتظامی یا مراجع قضایی معرفی کند.

تصویر: ‏اعتراض به اجباری شدن حجاب در ادارات دولتی، تابستان ۱۳۵۹

عکاس: رضا دقتی

#زن_زندگی_آزادی
#پوشش_اختیاری
#خشونت_سازماندهی_شده
#سرکوب_زنان
#چهل_و_سه_سال_مبارزه_مقاومت
#زنده_باد__انقلاب
@zan_j
🔴 این زندگی نیست، پس می‌میریم



⚪️ روز سه‌شنبه دوم مهرماه سال جاری اخباری مربوط به خودکشی زن جوانی به دلیل ضرب و شتم‌ و اعمال تحقیر از سوی برادر خود از سوی سازمان هه‌نگاو منتشر شد. «مینا جوان» متاهل و مادر دو فرزند ۱۰ و ۱۴ ساله بود که در روستای کورانه ارومیه زندگی می‌کرد.
این زن جوان در حالی که در حیاط خانه‌ی خود مشغول شستن لباس‌ها بوده است، با ورود برادر خود به خانه و ضرب و شتم پیاپی از جانب او، پیرامون «رعایت نکردن حجاب» مواجه می‌شود. اتفاقی که فروپاشی روانی و استیصال به بار آمده از آن، منجر به خودکشی وی در خانه‌اش شد.

⚪️ صبح روز پنج‌شنبه ۱۱ مهرماه، کلانتری ۱۱۸ ستارخان تهران از سقوط مرگبار ۱ دختر ۱۵ ساله از طبقه چهارم خانه خبر داد. این دختر نوجوان ساعاتی پیش از خودکشی با پسر موردعلاقه‌ی خود در حال قدم زدن در خیابان بوده است که با دیدن برادر ۱۹ ساله‌ی خود و ترس از واکنش‌های عصبی وی، خود را از پشت‌بام خانه به پایین پرتاب کرد.

⚪️ دیشموک شهری است در استان کهگیلویه و بویراحمد و از توابع شهرستان دهدشت، واقع در غربی‌ترین نقطه استان، یعنی درست چسبیده به خوزستان. فقر فراگیر و فقدان صد در صدی تخصیص بودجه‌ی آموزش، بهداشت و درمان، شهرسازی و خدمات اجتماعی، ساکنین این شهر را به مطرودان ازلی و بی‌حق شده‌ی کهکیلویه و بویر احمد بدل کرده است. وضعیت زنان نیز تنها با یک راه هم‌سو می‌شود: خودسوزی و مرگ‌.
در شش ماهه‌ی نخست سال جاری بیش از ۱۱ مورد خودسوزی زنان جوان و محروم به ثبت رسیده است.

⚪️ به دختر آبی بازگردیم. به ۱۸ شهریور سال جاری و خبررسانی پیرامون خاک‌سپاری وی، آن هم تحت شدیترین سویه‌های امنیتی.
سحر خدایاری و خودسوزی وی مقابل دادسرای تهران، به مثابه اعمال نقطه‌ای از توقفْ مقابل اجرای حکم و «دورنمای زندان» حاکمیت جمهوری اسلامی و «زندان خانه‌ی پدری» بود. مادامی که مشت و سرکوب در «چار دیواری» رسمیت یافته شده و اجرای قوانین تبعیض‌آمیز بر روی میز است، آتش بنزین نیز آن‌قدرها سوزان نیست.

حلق‌آویز شدن «مینا جوان»، مادر دو فرزند نوجوان در پی ضرب و شتم برادر خود، پرتاب نوجوان ۱۵ ساله از وحشت برادر ۱۹ ساله‌ی خود و اخرین آمار از خودسوزی هرماهه‌ی زنان دیشموکْ تنها مربوط به بخشی از خاموشی خونین زنان طی ۲ هفته‌ی گذشته است.
جمعیت گسترده‌ای از زنان و دختران نوجوان به صورت هر روزه خود را «می‌کشند».
ابزارهای حذف فیزیکال آنان نیز در کنار ثبت هویتی چند خطی از آنان از سوی سازمان‌های حقوق بشری و بخش حوادث روزنامه‌های جریان مسلط، رسانه‌ای می‌شود.
زنان در آتش عصبیت نظام مردسالارانه، طناب سرکوب و خشونت‌های بی‌پایان خانگی و اجرایی شدن قوانین تبعیض‌آمیز و آپارتاید گسترده‌ی جنسیتی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعیْ حذف می‌شوند.
این آمار، ایران را در رتبه‌ی نخست خودکشی در خاورمیانه قرار داده است.
زنان ساکن در استان‌های ایلام، لرستان، کهگیلویه و بویر احمد، آذربایجان شرقی و غربی، ترکمن‌های گلستان ‌و بوشهر، بیشترین تعداد مرگ خودسوزی را دارند.
زنانی که از قضا حقیقی‌ترین آینه‌ی تمام‌نمای خشونت‌ورزی ساختاری حاکمیت در کالبد خود هستند. بنزین‌های ریخته شده بر سر و کبریتی که بر بدن کشیده می‌شود، مرگ و عدم را به بی‌حمایتی مطلقِ مفاد تبعیض‌آمیز قانون اساسی و فرهنگ مورد حمایت «ناموس خوانی» و ناموس پرستی ترجیح می‌دهد.

دامنه‌ی سرکوب علیه زنان مستاصل و محروم مانده از حقوق ابتدایی خود به حدی است که بسیاری از آنان، رنگی از تنظیم شکایت علیه خشونت‌های خانگی و دادگاه خانواده را نیز در زندگی خود نمی‌بینند، دادگاهی که با حضور در آن با فاجعه‌ی اجرایی قوانین تبعیض‌آمیز مواجه می‌شوند.
زنانی بی‌چهره، بی‌صدا و بی‌مطالبه که نه راهی به بازگشت در نهاد خانواده‌ی خود را دارند و نه گذران عمرِ زیر سایه‌ی خشونت هر روزه را «زندگی» می‌دانند، بدل به آمار «بالاترین» های اعمال خودسوزی شدند. آماری که سوختن در میان شعله‌های ارتجاع را به امری عادی‌سازی شده بدل کرده است. آن‌ها می‌سوزند، پس هستند.

#سرکوب_زنان

«متن از گروه نویسندگان #سرخط »



@zan_j