زن و جامعه (زن کارگر)

#زنان_سوسیالیست
Канал
Запрещенный контент
Политика
Социальные сети
Образование
Персидский
Логотип телеграм канала زن و جامعه (زن کارگر)
@zan_jПродвигать
2,08 тыс.
подписчиков
17,1 тыс.
фото
14,3 тыс.
видео
5,21 тыс.
ссылок
تماس با ما : @Zan_jameh Women's emancipation
#هانا_آرنت
درباره دروغ

🔹️هنگامی که مدام به شما دروغ می‌گویند، نتیجه این نیست که شما این دروغ‌ها را باور می‌کنید؛ بلکه این است که دیگر هیچ‌کس به هیچ‌چیز باور ندارد.

🔸️مردمی که دیگر نتوانند چیزی را باور کنند، نمی‌توانند نظری هم داشته باشند. نه تنها از توانایی اقدام به کاری محرومند، بلکه از توانایی اندیشیدن و داوری کردن محروم می‌شوند و با چنین مردمی، شما هرکاری بخواهید می‌توانید بکنید.
📕توتالیتاریسم
#زنان_تاثیر_گذار
#زنان_سوسیالیست
#زنده_باد_جنبش_نان_کار_آزادی
@zan_j
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
جنی ! جنی!
ترانه ای از: کارل مارکس
گروه گرنزگنگر
یوهانا برتا ژولی جنی فون وستفالن (جنی مارکس) متولد ۱۲ فوریه
۱۸۱۴ در یک خانواده ثروتمند به دنیا آمد.
جنی یکی از مترقی ترین و متفکرترین زنان سویالیست دوران خود بود. زن انقلابی پر شوری که هرگز دست از تلاش برای بهبود کیفیت طبقه کارگر برنداشت. نامه های او به تمام فعالان سرشناس دوران خود حاوی ظریف ترین نکات سیاسی ست.
او در آثار مارکس و انگلس به عنوان یک مشاور و ویراستاری دقیق بود.
چهار فرزندش را در زندگی از دست داد و تنها سه فرزند او توانستند جوانی را ببینند.
در دوم دسامبر ۱۸۸۱ در لندن بدرود حیات گفت.
گروه موسیقی گرنزگنگر ترانه ای را که مارکس در “آوازهای وحشی مارکس جوان” برای او سروده بود را اجرا کردند.
آنهادلیل انتخاب ویدیویی از فیلم چارل چاپلین را اینگونه توضیح می‌دهد:
آوازهای وحشی مارکس جوان در۱۸۳۶ و تصاویر فیلم زمان مدرن چارلی چاپلین یعنی دقیقا صد سال بعد در واقع رودررویی شاعرانه چارلی مارکس و فیلم سازی چارلی چاپلین است.
بعد از بیست سال یعنی در ۳۱ مارس ۱۹۵۶ اجازه نمایش پیدا کرد.

#زنان_سوسیالیست
@zan_j
#زنان_سوسیالیست
ثبت است بر جریده عالم دوام ما
ژیلا فتحی ،او فقط ۱۹ سال داشت
اعدام ۳۰ دی سال ۱۳۶۰
تولد: روز اول شهریور ۱۳۴۱ در کوچصفهان گیلان
دفن:خاوران
تعلق سازمانی :سازمان پیکار
محل زندان اوين، تهران
در انقلاب 57 در تظاهرات علیه شاه شرکت میکرد.
بعد از انقلاب هوادار پیکار شد. اما هیچ پیوند تشکیلاتی با آنها نداشت. کوچصفهان شهر کوچکی بود و گروه پیکار درآنجا حضور سازمانی نداشت.
ژیلا در اوائل تابستان ٦٠ و با شروع بگیر و بندها از شهر کوچصفهان فرار کرد (چون در این شهر کوچک همه او را می‌شناختند) و به تهران رفت ولی جای مشخص و امنی نداشت. روزها در خیابانها می‌گشت و شبها به منزل قوم و خویش و یا آشنائی میرفت. تا اینکه در خیابانی در تهران در همان تابستان به عنوان مشکوک دستگیر شد.
در اوین بازداشت بود. از او چیزی نمی‌دانستند. از شهر کوچصفهان گزارش خواستند. ژیلا فتحی در آن شهر به عنوان یک چپی و هوادار پیکار شناخته شده بود. این اطلاعات را همبندیهای ژیلا به مادرش داده‌اند. او در طی دوره بازداشت هیچگاه ملاقات نداشت.
#نه_می‌بخشیم_نه_فراموش_می‌کنیم
#نان_کار_آزادی_اداره_شورایی
#زن_زندگی_آزادی
#نه_به_اعدام
#به_یاد_آر
@zan_j
#زنان_مبارز
#دهه_شصت

مینو ستوده پیما
سن: ۲۱
فرزند اسماعیل و عذرا .متولد لاهیجان
تاریخ اعدام: ۲۰ دی ۱۳۶۰
محل: چالوس، 
نحوه اعدام: تيرباران.
ستوده‌پیما در خانواده ای متوسط در ۷ فروردین ۱۳۳۹ در لاهیجان بدنیا آمد. او دانشجو و مجرد بود و در تشکیلات دانشجویان و دانش‌آموزان سازمان پیکار و چاپخانه سازمان پیکار در رشت فعالیت می‌کرد. نامزد او، ولی الله رودگریان نیز اعدام شده است.

مینوستوده پیما روز اول یا دوم دی ماه ۱۳۶۰ به همراه دو تن از دوستانش در خانه‌ی خود در رشت، دستگیر شد. خانه باید تحت‌نظر بوده باشد. ساعت ۱۲ شب پاسداران از دیوار به حیاط خانه پریده و هر سه نفر را با خود بردند و اتاقشان از طرف دادستانی مهر و موم شد. اوابتدا چند روز در رشت و آخرین روزهای بازداشت را در زندان چالوس گذراند. او در مدت ۱۹ روزی که در بازداشت بسر برد، ملاقات نداشت.

مینو ستوده‌پیما در روز ۲۰ دی ماه ۱۳۶۰ به همراه سه تن از دوستان و همرزمانش در چالوس تیرباران شد. پاسداران در همان روز، اجساد آنها را به بیمارستان لاهیجان منتقل کردند. خانواده بعد از اخذ اجازه کتبی و دادن تعهد شفاهی مبنی بر برگزار نکردن مراسم، جسد او و  طاهره میراحسان را تحویل گرفتند و به گورستان آ سید محمد بردند. در آنجا دوستان مینو پیکر او را شستند. به سرهر چهار نفر یک تیر زده بودند. مسئولان به خانواده‌ی او اجازه ندادند جسد وی را به دلیل کمونیست بودن، در گورستان عمومی دفن کنند.  میراحسان به همراه  ستوده‌پیما که با هم نسبت فامیلی نیز داشتند، در یک باغ خانوادگی در ده چوشل لاهیجان دفن شده‌اند.
#طاهره_میر_احسان
#مینو_ستوده_پیما
#زن_زندگی_آزادی
#زنان_سوسیالیست
https://t.me/zan_j/38396
#زنان_سوسیالیست
ثبت است بر جریده عالم دوام ما
ژیلا فتحی ،او فقط ۱۹ سال داشت
اعدام ۳۰ دی سال ۱۳۶۰
تولد: روز اول شهریور ۱۳۴۱ در کوچصفهان گیلان
دفن:خاوران
تعلق سازمانی :سازمان پیکار
محل زندان اوين، تهران
در انقلاب 57 در تظاهرات علیه شاه شرکت میکرد.
بعد از انقلاب هوادار پیکار شد. اما هیچ پیوند تشکیلاتی با آنها نداشت. کوچصفهان شهر کوچکی بود و گروه پیکار درآنجا حضور سازمانی نداشت.
ژیلا در اوائل تابستان ٦٠ و با شروع بگیر و بندها از شهر کوچصفهان فرار کرد (چون در این شهر کوچک همه او را می‌شناختند) و به تهران رفت ولی جای مشخص و امنی نداشت. روزها در خیابانها می‌گشت و شبها به منزل قوم و خویش و یا آشنائی میرفت. تا اینکه در خیابانی در تهران در همان تابستان به عنوان مشکوک دستگیر شد.
در اوین بازداشت بود. از او چیزی نمی‌دانستند. از شهر کوچصفهان گزارش خواستند. ژیلا فتحی در آن شهر به عنوان یک چپی و هوادار پیکار شناخته شده بود. این اطلاعات را همبندیهای ژیلا به مادرش داده‌اند. او در طی دوره بازداشت هیچگاه ملاقات نداشت.
#نه_می‌بخشیم_نه_فراموش_می‌کنیم
#نان_کار_آزادی_اداره_شورایی
#زن_زندگی_آزادی
#نه_به_اعدام
#به_یاد_آر
@zan_j
#زنان_سوسیالیست

#مونیکا_آرتل
زنی که انتقام چه‌گوارا را گرفت

به تاریخ اول اپریل ۱۹۷۱، زنی که خود را جهانگرد آسترالیایی معرفی می‌کرد، «روبرتو کواینتانییا» کنسول بولیوی در شهر هامبورگ آلمان و یکی از قاتلین چگوارا، قرار ملاقات می‌گذارد. این زن ۳۴ ساله که کلاه و لباس شیک بر تن و عینک آفتابی به چشم داشت، وارد دفتر او شده و با خونسردی تفنگچه ای از بکسش درآورده و با شلیک چند گلوله او را به قتل می‌رساند. وی سپس کلاه، بکس، تفنگچه و سایر وسایلش را در گوشه‌ای پرتاب کرده و بدون اینکه اثری از خود برجا گذارد، موفق به فرار می‌گردد. این زن مونیکا آرتل بود.

مونیکا آرتل سال ۱۹۳۷ در مونیخ آلمان متولد شد و پس از جنگ جهانی دوم، به همراه خانواده اش به بولیوی رفت. در بولیوی با جوانانی آشنا شد که دیدگاه‌های چپ داشتند.
در دهه شصت با ورود چه گوارا به بولیوی، مونیکا به این جنبش نزدیک شد و به جنبش چریکی پیوست و مدتی بعد یک عضو فعال ارتش آزادیبخش بولیوی شد.

در سال ۱۹۷۳ پس از چندین روز تعقیب مخفیانه، مونیکا آرتل به همراه چند چریک دیگر، توسط نیروهای امنیتی #بولیوی دستگیر و کشته شد.
#زن_زندگی_آزادی
#اداره_شورایی
#عدالت_اجتماعی
زاد روز الکساندرا کولونتای - نظریه پرداز مارکسیست، سیاستمدار، دیپلمات و اولین وزیر زن در تاریخ مبارک! نفوذ کولونتای در حزب بلشویک بسیار مهم بود، جایی که او به عنوان کمیسر خلق برای رفاه در اولین دولت شوروی از سال 1917 تا 1918 خدمت کرد. کولونتای مدافع سرسخت آزادی زنان بود که ریشه در ماتریالیسم دیالکتیک داشت، اعتقادی که همچنان از بسیاری از ایده های مطرح شده توسط فمینیسم بورژوایی پیشی می گیرد. پس از انقلاب بلشویکی، کولونتای خستگی‌ناپذیر برای آزادی‌های رادیکال جدید برای زنان مبارزه کرد، که زمانی که اتحاد جماهیر شوروی اولین کشوری بود که سقط جنین را قانونی کرد، به ثمر نشست. کولونتای معتقد بود که آزادی واقعی زنان تنها از طریق سرنگونی سرمایه داری و ایجاد یک جامعه سوسیالیستی امکان پذیر است. او همچنین استدلال کرد که آزادی زنان نباید به حقوق قانونی و سیاسی محدود شود، بلکه باید شامل رهایی اقتصادی، اجتماعی و جنسی باشد.
#کولنتای
#رهایی_زنان
#علیه_تبعیض_ستم
#زنان_سوسیالیست
#تاریخ_زنان
#زن_زندگی_آزادی
@zan_j
۹ مارس ۱۹۵۲، الکساندرا کولونتای درگذشت سوسیالیست فمنیست انقلابی بلشویک و اولین سفیر زن جهان .

«تنها طوفان تازه نفس انقلاب می‌تواند تعصبات علیه زنان را جارو کند.»

کولونتای در سال ۱۸۷۲ در اوکراین به دنیا آمد. از سال ۱۸۹۴ فعالیت سیاسی‌اش را با تدریس در اتحادیه‌های کارگری پیترگراد آغاز کرد. او به همراه شوهر خود که مهندس ماشین‌آلات صنایع نساجی بود به کارخانجات می‌رفت و با کارگران ارتباط می‌گرفت، از زندگی آنها خبردار می‌شد و حتی اعتصابات آنها را سازماندهی می‌کرد.

ا کمپین «کارگران زن روسیه» که او در سال‌های ۱۹۰۵ تا ۱۹۰۸ سازماندهی کرد، بیشترین محبوبیت را برای او به ارمغان آورد. این کمپین علیه استثمار کارفرمایان، فمنیسم بوژوایی، محافظه‌کاری سنتی و شوونیسم مردانه درون سازمان‌های سوسیالیستی بود...ح

در سال ۱۹۱۷، کولونتای برای شرکت جستن در انقلاب به روسیه بازگشت. پس از پیروزی انقلاب به عنوان کمیسار رفاه انتخاب شد...
«ژنودتل با تلاش‌های سازمان زنان حزب، حق رای و سقط جنین برای زنان بدست آمد...
#زنان_سوسیالیست
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#زن_زندگی_آزادی

@zan_j
این روزها یاد تدارک مراسم ۸مارس سال ۹۹ اوینم که با عزیزان دربند جشن ۸مارس را برگزار کردیم با یادی از رفقاچون مرضی احمدی اسکویی .مریم گلی ونیلوفروسپیده و.‌..که هنوز هم دربندند.بامیدرهایی همگی اشون .۸مارس با تداوم مبارزات چندین ساله ی زنان درایران هم چنان ادامه دارد وبا دستاوردرهایی ورفع تبعیض ورفع هرگونه ستم .۸مارس رو زجهانی زن را با ادامه مبارزات به حق زنان گرامی بداریم .

🖍نازی اسکویی
#زنان_سوسیالیست
#زن_زندگی_آزادی
#اداره_شورایی
#گرامی_باد_روز_جهانی_زن
#پیش_بسوی_اتحاد_جنبش_های_اجتماعی

@zan_j
#تاریخ
#زنان_سوسیالیست

لیلا فخرو با نام مستعار هدی سالم، زن جوانی از بحرین بود که به بغداد و سپس به بیروت رفته بود تا در دانشگاه آمریکایی بیروت (AUB) تحصیل کند. او در دانشگاه آمریکایی بیروت، به عضویت «انجمن دانشجویان بحرین» درآمد و سپس به سمت رئیس کمیته فرهنگی این انجمن منصوب شد. در تابستان ۱۹۶۸، لیلا به جمع دیگر زنان جوان دانشگاهی و فعالان مدنی پیوست تا «انجمن زنان أوال» را تشکیل دهند. در بیروت بود که وی به جنبش ملی گرایان عرب و سپس به PFLOAG پیوست که ازدل جریان چپ گرایان جنبش ملی گرایان عربی بیرون آمده بود. مسیر آزادی بخش ملی و اقدامات انقلابی، بعدها او را در سال ۱۹۷۰ از بیروت به ظفار کشاند. لیلا در مستند کوتاهی که مشاهده میکنید، در مدرسه انقلابی ظفار به تصویر کشیده شده و لیلا درآن به زبان انگلیسی درباره تعهدش به اقدامات انقلابی به مصاحبه کننده میگوید: «این کار وظیفه من است، وظیفه ای که بر روابط خانوادگی ام اولویت دارد.»

انقلابیون ایرانی هم از سوی ديگر خلیج به انقلاب ظفار پیوستند. آنان زنان ضد امپریالیستی بودند که با جنگ استعماری - جنگ ظفار - به رهبری بریتانیا که به شدت مورد حمایت نیروهای نظامی ایرانی زمان شاه قرار گرفته بود، مخالفت کردند. با مداخله نظامی ایران در حمایت از جنگ انگلیسی/سلطانی برای سرکوب انقلاب در اوایل دهه ۱۹۷۰، ظفار به محلی تبدیل شد که در آن اپوزیسیون سیاسی ایران با نیروهای شاه و هواپیماها و تسلیحات تازه خریداری شده ایران از ایالت متحده که علیه جنبش انقلابی و مردم ظفار استفاده میشد روبرو شدند.
دوخواهر با نام های رفعت و محبوبه افراز در اواسط سال ۱۹۷۵ به عنوان پرستار و پزشک داوطلب به انقلاب ظفار پیوستند. یک بیمارستان در آنجا با کمک کوبا ساخته شده و توسط یک تیم پزشکی کوبایی هدایت میشد و دومین بیمارستان توسط پزشک فلسطینی نظمی خورشید از جبهه دموکراتیک خلق برای آزادی فلسطین ساخته شد. نوشته های محبوبه نشان از مهربانی رفعت در مواجهه با مردم در بیمارستان های ظفار و عزم او برای ایجاد شرایط بهتر برای زنان و کودکان در بیمارستان حبکوک، یعنی جایی که به «شهر ارواح» شهرت داشته، دارد.

زندگی انقلابی زنان مبارز جنوب جهانی، در بهترین حالت جرقه ای ست کم سو و یا در بدترین حالت پانویسی ست در روایت تاریخی زندگی مبارزی دیگر.
بازدیدهای بین المللی این زنان از کشورهایی مانند اتحاد جماهیر شوروی یا ویتنام و اقداماتشان، بخشی از پروژه انقلاب و تاریخ کلی آن است و نمی بایست فقط محدود به بخش مختصری به نام «تاریخ زنان» شود.
از : عصیان
#تاریخ_واقعی
#ظفار

https://t.me/zan_j/32527
‍ ‍ 📆15 ژانویه سالمرگ #رزا_لوکزامبورگ؛ سیاست‌مدار لهستانی، از رهبران جنبش بین‌المللی زنان

#زنان_سوسیالیست


رزا لوکزامبورگ (به لهستانی: Rozalia Luksenburg) (زاده: ۱۸۷۰ – درگذشته: ۱۹۱۹) انقلابی و رهبر سوسیالیست و کمونیست آلمانی و لهستانی‌تبار بود. او از مهم‌ترین چهره‌های سوسیالیستی در آغاز قرن بیستم بود. او از اصلی‌ترین بنیان‌گذاران حزب سوسیال دموکرات پادشاهی لهستان و اتحادیه اسپارتاکیست بود.آرای او مکتبی را شکل داد که به لوکزامبورگیسم مشهور است.

♦️رزا لوکزامبورگ در ۵ مارس ۱۸۷۱ در زاموش، شهری از لهستان کنگره، چشم به جهان گشود.پس از نقل مکان خانواده به ورشو، رزا تحصیلات خود را در این شهر آغاز کرد و همین‌جا بود که به گروه «پرولتاریا» پیوست و به فعالی سیاسی بدل شد.

♦️در زوریخ، او علاوه بر ادامهٔ فعالیت‌های انقلابی، تحصیلات خود را در رشتهٔ علوم طبیعی و اقتصاد سیاسی در دانشگاه زوریخ ادامه داد.

♦️رزا با حق تعیین سرنوشت ملل، به این علت که این امر جنبش بین‌المللی سوسیالیستی را تضعیف می‌کند، مخالف بود و به خاطر همین اختلاف دیدگاه، از حزب سوسیال دموکرات کارگری روسیه و حزب سوسیالیست لهستان جدا شد و ابتدا از بنیان‌گذاران نشریه‌ای به نام «آرمان کارگران» بود و نهایتاً حزب سوسیال دموکرات پادشاهی لهستان را بنیان گذاشت.

♦️در سال ۱۸۹۸ با پایان‌نامه‌ای با عنوان «توسعهٔ صنعتی لهستان» مدرک دکترای خود را دریافت کرد. در همین سال بود که او به آلمان مهاجرت کرد و با ازدواج با یک کارگر آلمانی، گوستاو لوبک، ملیت این کشور را به دست آورد و به برلین رفت و به حزب سوسیال دموکرات آلمان پیوست.تنها کمی پس از پیوستن به حزب، نوشته‌ها و فعالیت‌های تهییجی پرشور و انقلابی او آغاز شد.

♦️در این دوران او یکی از کتاب‌های معروفش «اصلاح یا انقلاب» را نوشت. در این کتاب رزا به طرح محوری‌ترین موضوع مباحثات سوسیال دموکراسی آلمان پرداخت و علیه جنبش تجدیدنظرطلبی که توسط ادوارد برنشتاین رهبری می‌شد، به پا خاست و با هم‌کاری کسانی چون کارل کائوتسکی، مانع از تسلط خط برنشتاین بر حزب شد.

♦️کمی بعد از وقوع انقلاب ۱۹۰۵ در روسیه، به سال ۱۹۰۶، رزا نظریهٔ «اعتصاب عمومی» را پی‌ریزی کرد و از به عنوان «مهم‌ترین سلاح انقلابی پرولتاریا» نام برد. وی در آلمان مشغول به تدریس در مدرسهٔ حزب سوسیال دموکرات آلمان در برلین، شد و یکی از آثار معروفش «انباشت سرمایه» را در همین سال‌ها نوشت. این کتاب توصیفی است از حرکت سرمایه‌داری به سمت امپریالیسم.

♦️زتکین از اعضای هیئت رئیسهٔ حزب سوسیال دموکرات آلمان بود. او از رفقای قدیمی رزا لوکزامبورگ از زنان لیدر جنبش سوسیال دموکراسی در آلمان بود و در تشکیل فراکسیون اسپارتاکیست‌ها و حزب کمونیست آلمان ۱۹۱۸، کمک‌های بسیاری به او کرد. کلارا زتکین مسئله زنان را با دیدگاه #فمینیسم مارکسیستی نگریسته و مانند فردریش انگلس و آگوست ببل رهایی زنان را در مشارکت زنان در امر تولید، و در گرو سرنگونی نظام سرمایه‌داری عنوان می‌کند. 

♦️ زتکین یکی از بنیانگذاران هشت مارس به عنوان روز جهانی زن است. اولین مراسم هشتم مارچ، در سال ۱۹۰۹ به عنوان یک رویداد سیاسی سوسیالیستی و به نام «روزِ بین‌المللی زنانِ کارگر» برگزار شد. این روز در سال ۱۹۱۷ در اتحاد جماهیر شوروی یک مناسبت ملّی اعلام شد. سازمان ملل هم از سال ۱۹۷۷ این روز را به‌عنوانِ «روز حقوق زنان و صلح بین‌المللی» به‌رسمیت می‌شناسد.

♦️دولت آلمان شرقی نام بعضی مکان‌ها در برلین را به افتخار او به نامش تغییر داده بود. پس از سقوط آلمان شرقی و اتحاد دوباره دو آلمان این نام تغییر نیافته‌است.

♦️رزا هیچ وقت به سبک زنانی چون الکساندرا کولونتای و کلارا ستکین (Zetkin) به مساله زنان نپرداخت. او فقط چند مقاله درباره مساله زنان و حق رای زنان نوشت. در نوامبر ۱۹۱۸، رزا نامه‌ای به ستکین نوشت: «شاید لازم باشد درباره مساله زنان بنویسم. الان این قضیه خیلی مهم است، چون هیچ یک از رفقای فعلی‌مان از آن سر در نمی‌آورند.»

▫️بالاخره روز پانزدهم ژانویه ۱۹۱۹، سربازان رزا لوکزامبورگ را به هتلی بردند و پس از دشنام، یک سرباز با ضربات قنداق تفنگ بر سر او می‌زند و یک ستوان نیز با اسلحه خود به شقیقه او شلیک می‌کند و جسد رزا لوکزامبورگ در کانالی در برلین انداخته می‌شود.

t.center/zan_j
#سوسیالیسم_یا_بربریت
#زنان_سوسیالیست
#زن_زندگی_آزادی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یک سال از رفتنت گذشت...

از یاد نمی بریم تو را
و رویای دستهایت را
در نقاشی هایت رنگ و نور را
در چهره مهربانت امید را
از یاد نمی بریم تو را
آن گل سرخ وجودت را
که بالنده و شکوفا
از حصارِ شب  گذر کرد
از یاد نمی بریم تو را
آن صدای خنده هایت را
که از دیوارهای سلول عبور میکرد
تا به ما خبردهد که هستی !
از یاد نمی بریم تو را
و ستاره های درخشان چشمانت را
ای جانِ جوان ِ سالهای سخت فرانک جان
از یاد نمی بریم تو را

ویدئو و شعر : نسیم یزدانی
پاییز ۱۴۰۱
#زنان_سوسیالیست
یاد عزیزش ماندگار🌹🥀

@zan_j
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
جنی ! جنی!
ترانه ای از: کارل مارکس
گروه گرنزگنگر
یوهانا برتا ژولی جنی فون وستفالن (جنی مارکس) متولد ۱۲ فوریه
۱۸۱۴ در یک خانواده ثروتمند به دنیا آمد.
جنی یکی از مترقی ترین و متفکرترین زنان سویالیست دوران خود بود. زن انقلابی پر شوری که هرگز دست از تلاش برای بهبود کیفیت طبقه کارگر برنداشت. نامه های او به تمام فعالان سرشناس دوران خود حاوی ظریف ترین نکات سیاسی ست.
او در آثار مارکس و انگلس به عنوان یک مشاور و ویراستاری دقیق بود.
چهار فرزندش را در زندگی از دست داد و تنها سه فرزند او توانستند جوانی را ببینند.
در دوم دسامبر ۱۸۸۱ در لندن بدرود حیات گفت.
گروه موسیقی گرنزگنگر ترانه ای را که مارکس در “آوازهای وحشی مارکس جوان” برای او سروده بود را اجرا کردند.
آنهادلیل انتخاب ویدیویی از فیلم چارل چاپلین را اینگونه توضیح می‌دهد:
آوازهای وحشی مارکس جوان در۱۸۳۶ و تصاویر فیلم زمان مدرن چارلی چاپلین یعنی دقیقا صد سال بعد در واقع رودررویی شاعرانه چارلی مارکس و فیلم سازی چارلی چاپلین است.
بعد از بیست سال یعنی در ۳۱ مارس ۱۹۵۶ اجازه نمایش پیدا کرد.

#زنان_سوسیالیست
@zan_j
#تاریخ
#زنان_سوسیالیست


ششم فروردین سی دومین سال اعدام فاطمه مدرسی، (سیمین فردین) فاتح شکنجه‌گاه بند ۳۰۰۰ زندان توحید ( کمیته مشترک ضدخرابکاری سابق )در سال‌های سیاه ۶۰

فاطمه مدرسی( فردین) تنها زن چپی بود که در سال ۱۳۶۸ با «حکم ویژه» خمینی پس از کشتار تابستان‌خونین ۱۳۶۷ در زندان اوین اعدام شد. دژخیمان رژیم زمانی سیمین را برای اعدام فراخواندند که سبزه‌های هفت سینی که او با دستان هنرمندش و به کمک دیگر زنان زندانی سیاسی چیده بود، هنوز طراوت و تازگی داشت . او به جرم پافشاری بر باورهایش و اندیشه هایش به جوخه اعدام سپرده شد…/

در سال های سیاه ۶۰ در بند ۳۰۰۰ اوین شکنجه‌گران از هیچ تلاشی برای شکستن روحیهٴ مقاوم سیمین خودداری نکردند تا مگر او را از راهی که برگزیده بود باز دارند. بعدها یکی از هم‌بندان سیمین* آن روزهای سیاه شکنجه را از قول سیمین چنین ترسیم می‌کند:

«پاهام تا زانو خونی بود. خون حتی از لای پانسمان پام بیرون زده بود. نازلی با دیدن پاهای خونینم وحشت زده به من چسبید. آن موقع یه چادر سفید سرم بود و می‌لنگیدم و نازلی رو این ور اون ور به دندون می‌کشیدم. توالت‌های بند «سه هزار» با سلول فاصله زیادی داشت. هر دفعه می‌خواستم برم اونجا، باید با اون پاهای آش و لاش، بچه وحشت‌زده را با خود می‌کشیدم. با همه درد و نگرانی می‌کوشیدم دنیای نازلی را با شادی بیامیزم. هر بار که مرا برای بازجویی می‌بردند، مدام این دغدعه را داشتم، نازلی چه میشه؟»…



خورشید من

من
خورشید کوچکى را
گم کرده ‏ام…
در این دریغ زار،
این خارزار تلخ تماشایی.

آرامگاه بی‌سنگ،
آرامگاه بی‌گور،
آرامگاه گم شده در خاک، بی‌نشان؛
آرامگاه ناآرام،
آرامگاه پنهان
در مرز ناپدیدی و، پیدایی.

در خواب‌های سوگ‌سرشتم،
همواره، تیغه‌های مصیبت‌بار بولدوزرها
اندام دلپذیر تو را
همراه شاخه‌های گل یاس زرد،
و دسته‌های خشک گل سرخ
و رشته‌های رنگی روبان،
و ظرف‌های تشنه‌ی آب و گلاب و عطر،
و سنگریزه های رنگین،
با خاک های تازه می آمیزند؛
با خاک های تیره ی تنهایی.

آنان، تو را
در خاک نیز، حتی
راحت نمی گذارند
آنان نمی گذارند
حتی
یک دم درون خاک بیاسایی.

آیا تو را که برد به کشتنگاه؟
چشم تو را که بست؟
در ذهن تو چه بود در آن هنگام؟
و در کجا به خاک سپردندت،
ای آیت عزیز رهایی؟

من بی تو، دلپذیرترینم!
سیاره ای غریب و نابینایم؛
بی آفتاب و بی شب و روز،
سیاره ای که می‌گردد
بر خط این مدار نومید
به سوی کهکشان بی سویی،
به سوی هیچ.
به سوی مرزهای ناپیدایی.

در جست و جوی تو
همواره و هنوز
این خارزار تفته ی ویران را، می کاوم.
خورشید من، کجایی؟

می بینمت،
می بینمت هنوز و نمی بینم.
می جویمت،
می جویمت هنوز و نمی یابم.
و ای شگفت،
بینایی اَست این، یا نابینایی؟

خورشیدوارِ آمیخته با خاک!
در انتظار تو
بر پهنه ی شکسته ی این خارزار ویران
چندان درنگ خواهم کرد
باشد که روزگاری
بر پله های روشن رنگین کمان،
از خاوران، برآیی.

شعر از :نیاز یعقوب شاهی همسر زنده یاد فاطمه مدرسی
دارای فرزندی بنام نازلی
۶ فروردین ۱۴۰۰
https://t.me/zan_j/25427
#نان_کار_آزادی_اداره_شورایی
یاد هنرمند پیکارگر سوسیالیست ،فرانک صادقی، زندانی دههٔ شصت، گرامی باد. 🍃

#زنان_سوسیالیست
#زنده_باد_جنبش_نان_کار_آزادی

@zan_j
۱۵ بهمن ماه، سی و پنج سال از ترور #مینا_کشور، رهبر و بنیانگذار اولین تشکل مستقل زنان افغانستان به نام "جمعیت انقلابی زنان افغانستان" (راوا) در شهر کویته پاکستان گذشت. مینا از اعضای اصلی سازمان رهایی (یکی از تشکل های چپ برآمده از جریان شعله جاوید) بود. در ترور وی، جریانات مرتجع جهادی و مشخصا گلبدین حکمتیار دخیل بودند. هرچند گروهی نیز این جنایت را به سازمان امنیت دولت وقت افغانستان نسبت داده اند. مینا بر متن مبارزات سیاسی خود، شعر هم می سرود. امروز حرکت هزاران زن افغانستانی در مقاومت و مبارزه خود علیه ارتجاع طالبانی و دست نشاندگان فعلی و قبلی سرمایه داری جهانی، ترجمان این شعر مینا است که:

من زنم که دیگر بیدار گشته ام
من راه خود را یافته ام و هرگز برنمی گردم

#زنان_مبارز
#زنان_سوسیالیست
#زنان_افغانستان_علیه_ارتجاع
#زنده_باد_جنبش_نان_کار_آزادی

@zan_j
#زنان_سوسیالیست

زیبای زخمگین شبانگاه

شب بر کرانه تا کرانه ی آفاق
لم داده است
و آرام آواز مرگ میخواند
و ماه
در پنجه های یک تکه ابر سیاه
رنگ می‌بازد
آواز ممتد جیرجیرک
سنگینی ساعات حکومت نظامی را
اعلام میکند
و از میان خانه های گالی پوش

نفیر گریه های زنی
میآید
و در کنار آتش بی جانی
در درد بی‌کرانه ی تنهایی

موسای پیر
در هاهای خویش میلرزد
زیرا که زیباترین دخترانش را
گزمگان خزان
با کاروان غارت و مرگ به یغما بردند
و کوچه سارانش
دیریست که نغمه های گمشده ای را می‌جویند

بخشی از شعر بلند :#مجید_میرزایی
برای رفیق جان‌باخته #ژیلا_فتحی

سی دی ماه سالگرد تیرباران جانباخته راه آزادی و سوسیالیسم ، ژیلا فتحی.
اعدام بدست جمهوری اسلامی در سال سیاه ۱۳۶۰

یاد عزیزش گرامی باد🌺

#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم

@zan_j
‍ ‍ 📆15 ژانویه سالمرگ #رزا_لوکزامبورگ؛ سیاست‌مدار لهستانی، از رهبران جنبش بین‌المللی زنان

#زنان_سوسیالیست


رزا لوکزامبورگ (به لهستانی: Rozalia Luksenburg) (زاده: ۱۸۷۰ – درگذشته: ۱۹۱۹) انقلابی و رهبر سوسیالیست و کمونیست آلمانی و لهستانی‌تبار بود. او از مهم‌ترین چهره‌های سوسیالیستی در آغاز قرن بیستم بود. او از اصلی‌ترین بنیان‌گذاران حزب سوسیال دموکرات پادشاهی لهستان و اتحادیه اسپارتاکیست بود.آرای او مکتبی را شکل داد که به لوکزامبورگیسم مشهور است.

♦️رزا لوکزامبورگ در ۵ مارس ۱۸۷۱ در زاموش، شهری از لهستان کنگره، چشم به جهان گشود.پس از نقل مکان خانواده به ورشو، رزا تحصیلات خود را در این شهر آغاز کرد و همین‌جا بود که به گروه «پرولتاریا» پیوست و به فعالی سیاسی بدل شد.

♦️در زوریخ، او علاوه بر ادامهٔ فعالیت‌های انقلابی، تحصیلات خود را در رشتهٔ علوم طبیعی و اقتصاد سیاسی در دانشگاه زوریخ ادامه داد.

♦️رزا با حق تعیین سرنوشت ملل، به این علت که این امر جنبش بین‌المللی سوسیالیستی را تضعیف می‌کند، مخالف بود و به خاطر همین اختلاف دیدگاه، از حزب سوسیال دموکرات کارگری روسیه و حزب سوسیالیست لهستان جدا شد و ابتدا از بنیان‌گذاران نشریه‌ای به نام «آرمان کارگران» بود و نهایتاً حزب سوسیال دموکرات پادشاهی لهستان را بنیان گذاشت.

♦️در سال ۱۸۹۸ با پایان‌نامه‌ای با عنوان «توسعهٔ صنعتی لهستان» مدرک دکترای خود را دریافت کرد. در همین سال بود که او به آلمان مهاجرت کرد و با ازدواج با یک کارگر آلمانی، گوستاو لوبک، ملیت این کشور را به دست آورد و به برلین رفت و به حزب سوسیال دموکرات آلمان پیوست.تنها کمی پس از پیوستن به حزب، نوشته‌ها و فعالیت‌های تهییجی پرشور و انقلابی او آغاز شد.

♦️در این دوران او یکی از کتاب‌های معروفش «اصلاح یا انقلاب» را نوشت. در این کتاب رزا به طرح محوری‌ترین موضوع مباحثات سوسیال دموکراسی آلمان پرداخت و علیه جنبش تجدیدنظرطلبی که توسط ادوارد برنشتاین رهبری می‌شد، به پا خاست و با هم‌کاری کسانی چون کارل کائوتسکی، مانع از تسلط خط برنشتاین بر حزب شد.

♦️کمی بعد از وقوع انقلاب ۱۹۰۵ در روسیه، به سال ۱۹۰۶، رزا نظریهٔ «اعتصاب عمومی» را پی‌ریزی کرد و از به عنوان «مهم‌ترین سلاح انقلابی پرولتاریا» نام برد. وی در آلمان مشغول به تدریس در مدرسهٔ حزب سوسیال دموکرات آلمان در برلین، شد و یکی از آثار معروفش «انباشت سرمایه» را در همین سال‌ها نوشت. این کتاب توصیفی است از حرکت سرمایه‌داری به سمت امپریالیسم.

♦️زتکین از اعضای هیئت رئیسهٔ حزب سوسیال دموکرات آلمان بود. او از رفقای قدیمی رزا لوکزامبورگ از زنان لیدر جنبش سوسیال دموکراسی در آلمان بود و در تشکیل فراکسیون اسپارتاکیست‌ها و حزب کمونیست آلمان ۱۹۱۸، کمک‌های بسیاری به او کرد. کلارا زتکین مسئله زنان را با دیدگاه #فمینیسم مارکسیستی نگریسته و مانند فردریش انگلس و آگوست ببل رهایی زنان را در مشارکت زنان در امر تولید، و در گرو سرنگونی نظام سرمایه‌داری عنوان می‌کند. 

♦️ زتکین یکی از بنیانگذاران هشت مارس به عنوان روز جهانی زن است. اولین مراسم هشتم مارچ، در سال ۱۹۰۹ به عنوان یک رویداد سیاسی سوسیالیستی و به نام «روزِ بین‌المللی زنانِ کارگر» برگزار شد. این روز در سال ۱۹۱۷ در اتحاد جماهیر شوروی یک مناسبت ملّی اعلام شد. سازمان ملل هم از سال ۱۹۷۷ این روز را به‌عنوانِ «روز حقوق زنان و صلح بین‌المللی» به‌رسمیت می‌شناسد.

♦️دولت آلمان شرقی نام بعضی مکان‌ها در برلین را به افتخار او به نامش تغییر داده بود. پس از سقوط آلمان شرقی و اتحاد دوباره دو آلمان این نام تغییر نیافته‌است.

♦️رزا هیچ وقت به سبک زنانی چون الکساندرا کولونتای و کلارا ستکین (Zetkin) به مساله زنان نپرداخت. او فقط چند مقاله درباره مساله زنان و حق رای زنان نوشت. در نوامبر ۱۹۱۸، رزا نامه‌ای به ستکین نوشت: «شاید لازم باشد درباره مساله زنان بنویسم. الان این قضیه خیلی مهم است، چون هیچ یک از رفقای فعلی‌مان از آن سر در نمی‌آورند.»

▫️بالاخره روز پانزدهم ژانویه ۱۹۱۹، سربازان رزا لوکزامبورگ را به هتلی بردند و پس از دشنام، یک سرباز با ضربات قنداق تفنگ بر سر او می‌زند و یک ستوان نیز با اسلحه خود به شقیقه او شلیک می‌کند و جسد رزا لوکزامبورگ در کانالی در برلین انداخته می‌شود.


https://t.me/zan_j/24290
علیه فراموشی

آذر مهرعلیان، دانش‌آموز سال سوم دبیرستان، در تظاهرات مسالمت‌آمیز در اعتراض به انقلاب فرهنگی در سالروز بسته شدن دانشگاه‌ها در اثر انفجار نارنجک کشته شد.

بعد از بسته شدن دانشگاه‌ها در خرداد ۱۳۵۹، اعتراضات به تعطیلی دانشگاه‌ها، از طرف سازمان‌ها و گروه‌های سیاسی ادامه داشت. در ۳۱ فروردین ۱۳۶۰ به مناسبت سالروز بسته شدن دانشگاه‌ها، سازمان دانشجویی و دانش‌آموزی سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر (دال دال) در رابطه با بازگشایی دانشگاه‌ها جلو دانشگاه تهران فراخوان تظاهرات داد.

این تظاهرات مسالمت‌آمیز که بیش از ۷۰۰ نفر در آن شرکت داشتند، با پرتاب دو نارنجک به صفوف اول تظاهرات‌کنندگان از طرف حزب‌الهی‌های مستقر در خیابان، متوقف شد. آذر مهرعلیان و ایرج ترابی در همان روز کشته و بیش از ۵۰ نفر زخمی شدند. دو نفر بر اثر اصابت ساچمه، بینایی یک چشمشان را از دست دادند و بسیاری نیز تا امروز با عوارض این انفجار دست به گریبانند.
#یادش_گرامی🌹

#آذر_مهرعلیان #دانش_آموز #دانشجو #دانشگاه #انقلاب_فرهنگی
#زنان_سوسیالیست
@zan_j
سودابه اردوان در صفحه فیس بوک نوشت:

فرانک تیپ خاص خودش بود مهربان، شاد، بی آلایش و بی دردسر. باهاش همیشه آرامش داشتم و باهم در هواخوری زندان نقاشی می کردیم صدای ملیحی داشت و اکثر آهنگ‌های برنامه کودک را حفظ بود و میخواند. بچه ها را خیلی دوست داشت و انگار در درونش یک رگه هایی از کودکی را حفظ کرده بود و با همین حس بهترین رابطه را با بچه های کوچک برقرار می کرد. بیرون زندان همدیگر را می دیدیم و در آن سال‌های دور بعد از زندان در دانشگاه هنر درس می خواند.

نقاشی ها از #فرانک_صادقی

یاد عزیزش گرامی🌹🌹
#زنان_سوسیالیست
@zan_j
Ещё