🍃🍃اگر مهسا دختر ایران است،خدانور پسر ایران است.🔸سرگذشت
خدانور لجعی (
لجه
ای)،
آنقدر حقیقی است که انگار وهم است.
نامی که در هیچ جایی ثبت نشده جز حالا بر روی سنگ قبرش.
بیست و هشت ساله،(احتمالَن)،از زاهدان.
حتا آن تصویر نمادین که به میله
ای زنجیر شده هم مثل سرگذشتاش وهمآلود است.
بیچهره.در بیابانی غبارآلود.
آن تصویر ربطی به اعتراضهای این روزها ندارد،
آنجا
خدانور مثل شخصیتهای کافکا حتا از دید آن دادگاه نامعلوم هم جرمی مرتکب نشده بوده.
آواز خوانده بوده با دوستاناش،
نااهلی،سی میلیون پول میدهد به پاسگاه محل که او را دستگیر و تنبیه کنند.
و تنبیه میکنند،به میله میبندند و او را کتک میزنند.
آب میخواهد،لیوان آب را دورتر از او میگذارند تا با دستهای بسته،تشنهتر شود.
خدانور را تنها به جرم نکرده تنبیه نمیکنند،
او را به جرم نکرده،تحقیر میکنند.
بعد صد میلیون میخواهند که او را دیگر کتک نزنند
و آزاد کنند.
پولی که دوستاناش و مردم برایش جمع میکنند.
چون محبوب بوده،با آنکه بیکس بوده.
و بعد در تظاهرات زاهدان تیر میخورد،
به کمرش،میترسیده فلج شود،فکر نمیکرده بمیرد.
همهی اینها را دوستاناش گفتهاند.
به بیمارستانی میبرندش و بعد معلوم نمیشود چهطور میمیرد.
چهطور گلوله را در نمیآورند.
چهطور میگویند گلولهی جنگی که در نخاع است خطری ندارد.
خدانور،پدر ندارد،تنها مادر پیری دارد.
در هر حال کل زاهدان بی کس و کار است این روزها چه برسد به
خدانور.
فعال زاهدانی میگوید عکسهای خیابانی ما کیفیت خوبی ندارند،
چون مردم موبایلهای قدیمی دارند و هوا هم همیشه غبارآلود است.
اگر مهسا دختر ایران است،
خدانور پسر ایران است.
پسری ثبتنشده که آواز میخوانده و میرقصیده و اینطور خودش را در حافظهها ثبت میکرده.
پا بر خاک میکوبیده و میرقصیده که بگوید وجود دارد.ناشهروند است ولی نامرئی نیست.
و ما زنها که نمیخواهیم به دشنام «خواهر» و «مادر» کسی باشیم،به مهر خواهر و مادر
خدانور هستیم.
✍عطیه رادمنش احسنی
#نمیبخشیم_فراموش_نمیکنیم#مهسا_امینی #خدانور_لجه_ای