قانون مورفیبخوانید اما با قطعیت نپذیرید.
قانون مورفی دقیقن همان چیزی است که، در بدترین شرایط زندگی سروکلهاش پیدا میشود و به بهترین شکل ممکن،
مسائلی که موجب خرابتر شدن اوضاع میشوند را توجیه میکند.
برخی از معروفترين قوانین مورفی
هروقت كه لاک زدید یا دستتان روغنی و خیس باشد، نوک دماغتان شروع به خارش خواهد كرد.
هرگاه چيزی را دور بيندازيد، به محض آنكه ديگر به آن دسترسی نداشته باشيد به آن نياز پيدا خواهيد كرد.
اگر شما از يک صف به صف ديگری رفتيد، سرعت صف قبلی بيشتر از صف فعلی خواهد شد.
اتوبوس، قطار و هواپيما، هميشه ديرتر از موعد حركت میكنند، مگر آنكه شما دير برسيد.
احتمالِ بد پيش رفتنِ كارها، نسبت مستقيم با اهميت آنها دارد.
هرگاه به دروغ به رئيس خود بگوييد كه علت تأخير شما پنچر شدن چرخ ماشينتان بوده، روز بعد دقیقن چرخ ماشين شما پنچر خواهد شد.
وقتی قبل از امتحانات نكات را مرور میكنی، مهمترينشان ناخواناترينشان است.
هرگاه كفش نو را برای نخستين بار به پا كنيد، همه پایشان را روی آن خواهند گذاشت.
هر چيزی كه بتواند خراب شود خراب میشود، آن هم در بدترين زمان ممكن.
همهی خوبها تصاحب شدهاند، اگر تصاحب نشده باشند، حتمن دليلی دارد.
احتمال روبهرو شدن با يک آشنا، وقتی با كسی هستيد كه، مايل نيستيد با هم ديده شويد، افزايش میيابد.
هيچ كاری به آن سادگی كه بهنظر میآيد نيست.
اگر چيزی از دستتان بیفتد، بدون شک به پرتترين گوشهی ممکن خواهد خزيد.
وقتی میخواهيد به کسی ثابت کنيد که يک ماشين کار نمیکند، کار خواهد کرد.
نسبت خارش هر نقطه از بدن با ميزان دسترسی آن نقطه نسبت عکس دارد.
اگر به نظر میرسد همه چيزها خوب پيش میروند، حتما چيزی را از قلم انداختهاید.
هر وقت دنبال چیزی میگردید، همیشه در آخرین مکانی که جستوجو میکنید آن را پیدا میکنید.
همیشه نان از طرفی که به آن کره مالیدهاید روی زمین میافتد.
برگرفته از :
«کتابِ قوانین مورفی
نویسنده: ابراهیم صالحرامسری»
نسخه الکترونیکی در طاقچه موجود است.#معرفی کتابمریم گل مکانی
@yaddashthayemaryamgoli