ویر (از رودکی تا نیما)

#بهاءالدین_خرمشاهی
Канал
Логотип телеграм канала ویر (از رودکی تا نیما)
@vir486Продвигать
4,57 тыс.
подписчиков
166
фото
281
видео
59
ссылок
لغت‌نامه دهخدا: ویر: یعنی از حفظ کردن و به خاطر نگه‌داشتن بپرسید نامش ز فرخ هجیر بگفتا که نامش ندارم به ویر فردوسی @vir486
منم که شُهره‌ی شهرم به عشق ورزیدن
منم که دیده نیالوده‌ام به بد دیدن


حافظ و ملامتیگری: آنچه در این غزل مهم است این است که در بردارنده‌ی اصول اندیشه‌های ملامتی حافظ است برای شرح و بررسی دقیق‌تر این غزل لازم است اندکی در پیشینه‌ی اندیشه ملامتی بحث و فحص کنیم. یکی از نخستین منابعی که به تفصیل درباره‌ی اندیشه ملامت و فرقه یا مشرب ملامتی بحث می‌کند، هجویری است. وی ملامت را در پاکیزه و پالوده ساختن محبت مؤثر می‌داند و ریشه اندیشه ملامتیه را به آیه‌ای از قرآن مجید می‌رساند که در حق مؤمنان حقیقی دوستداران خداست ... و لا يخافون لومة لائم ( مائده۵۴) [ ایشان از ملامت هیچ ملامتگری - در راه عشق و ایمان خود باکی ندارند] و می‌گوید که (اهل حق همواره آماج ملامت خلق بوده‌اند کشف المحجوب ، ص ۶۸) و به سیره رسول اکرم (ص) استناد می‌کند که تا وحی بر او نازل نشده بود نزد همه نیکنام بود و چون «خلعت دوستی در سر وی افکندند خلق زبان ملامت بدو دراز کردند. گفتند کاهنست و گروهی گفتند شاعرست و گروهی گفتند کافرست و گروهی گفتند مجنونست و مانند این. پیشین، ص ۶۹) سپس خود‌پسندی را بزرگترین آفت در راه سلوک می‌شمارد و می‌گوید: «آنکه پسندیده حق بود خلق وی را نپسندند و آنکه گزیده تن خود بود حق و را نگزیند» (ص۷۰). وی ابوصالح حمدون قصار (متوفای ۲۷۱ ق) را مؤسس ملامتیه می‌شمارد و سخن معروف او را نقل می‌کند که گفت: الملامة ترك السلامة ( پیشین ، ص ۷۴) اما گویا پیش از حمدون قصار یکی از مشایخ او به نام سالم باروسی به نشر تعلیمات ملامتی پرداخته ابوحفص حداد نیشابوری نیز همزمان و همانند حمدون این اندیشه را در نیشابور ترویج می‌کرده است. ( جستجو در تصوف ایران ، ص ۳۳۷، ۳۴۲).

باری ملامتیه فرقه و سلسله خاصی در میان سایر فرقه‌های صوفیانه نبوده‌اند. شاید بتوان گفت اصول اندیشه ملامتی میان اغلب فرقه‌های صوفیه مشترک است. همه صوفیان نظراً از ریا و خودپسندی و مغرور شدن به زهد و تزکیه نفس گریزان بوده و از رعونت نفس و جاه و جلال دنیوی رویگردان بوده اند اما در عمل از همان صدر اول صوفیان بی‌صفا نیز وجود داشته‌اند. هجویری در بحث از ملامت و ملامتیه از ملامتی‌نمایان که از این پادزهر ریا خود زهر تازه‌ای ساخته‌اند انتقاد می‌کند و می‌گوید مقصود ایشان از رد خلق قبول ایشان است (كشف المحجوب، ص۷۳) و بصیرت شگرفی از احوال آنان دارد: «اما به نزديك من طلب ملامت عین ریا بود و ریا عین نفاق از آنچه مرائی راهی رود که خلق و را قبول کند و ملامتی بتكلف راهی رود که خلق و را رد کند و هر دو گروه اندر خلق مانده‌اند و از ایشان برون گذرندارند» (ص ۷۵).

حافظ‌نامه
#بهاءالدین_خرمشاهی
جلددوم
ص۱۰۹۰

@vir486
نماز شام غریبان چو گریه آغازم
به مویه‌های غریبانه قصّه پردازم
حافظ


نماز شام‌ غریبان: نماز شام اشاره با نماز ندارد، بلکه اشاره به وقت دارد. یعنی تنگ غروب و اوایل شب که غریبان دلتنگ‌تر می‌شوند. در خراسان و بسیاری نواحی ایران، از دیرباز اوقات مختلف روز و شب را با‌ اضافه به نماز نشان می‌دهند‌ در تاریخ بیهقی ده‌ها بار نماز پیشین( وقت نماز ظهر، هنگام ظهر)، نماز دیگر( نماز پسین، هنگام عصر) نماز شام( هنگام نماز مغرب) و نماز خفتن( هنگام نماز عشاء) به کار رفته و همه اشاره به وقت معینی از شبانه‌روز دارد. ازجمله می‌نویسد:(( چون نماز شام خواست رسید ما بازگشتیم. یا در جای دیگر گوید: نزدیک نماز شام ابوالحسن عقیلی را نزدیک پسر فرستاد)).

حافظ‌نامه
#بهاءالدین_خرمشاهی

@vir486
منم که شُهره‌ی شهرم به عشق ورزیدن
منم که دیده نیالوده‌ام به بد دیدن


حافظ و ملامتیگری: آنچه در این غزل مهم است این است که در بردارنده‌ی اصول اندیشه‌های ملامتی حافظ است برای شرح و بررسی دقیق‌تر این غزل لازم است اندکی در پیشینه‌ی اندیشه ملامتی بحث و فحص کنیم. یکی از نخستین منابعی که به تفصیل درباره‌ی اندیشه ملامت و فرقه یا مشرب ملامتی بحث می‌کند، هجویری است. وی ملامت را در پاکیزه و پالوده ساختن محبت مؤثر می‌داند و ریشه اندیشه ملامتیه را به آیه‌ای از قرآن مجید می‌رساند که در حق مؤمنان حقیقی دوستداران خداست ... و لا يخافون لومة لائم ( مائده۵۴) [ ایشان از ملامت هیچ ملامتگری - در راه عشق و ایمان خود باکی ندارند] و می‌گوید که (اهل حق همواره آماج ملامت خلق بوده‌اند کشف المحجوب ، ص ۶۸) و به سیره رسول اکرم (ص) استناد می‌کند که تا وحی بر او نازل نشده بود نزد همه نیکنام بود و چون «خلعت دوستی در سر وی افکندند خلق زبان ملامت بدو دراز کردند. گفتند کاهنست و گروهی گفتند شاعرست و گروهی گفتند کافرست و گروهی گفتند مجنونست و مانند این. پیشین، ص ۶۹) سپس خود‌پسندی را بزرگترین آفت در راه سلوک می‌شمارد و می‌گوید: «آنکه پسندیده حق بود خلق وی را نپسندند و آنکه گزیده تن خود بود حق و را نگزیند» (ص۷۰). وی ابوصالح حمدون قصار (متوفای ۲۷۱ ق) را مؤسس ملامتیه می‌شمارد و سخن معروف او را نقل می‌کند که گفت: الملامة ترك السلامة ( پیشین ، ص ۷۴) اما گویا پیش از حمدون قصار یکی از مشایخ او به نام سالم باروسی به نشر تعلیمات ملامتی پرداخته ابوحفص حداد نیشابوری نیز همزمان و همانند حمدون این اندیشه را در نیشابور ترویج می‌کرده است. ( جستجو در تصوف ایران ، ص ۳۳۷، ۳۴۲).

باری ملامتیه فرقه و سلسله خاصی در میان سایر فرقه‌های صوفیانه نبوده‌اند. شاید بتوان گفت اصول اندیشه ملامتی میان اغلب فرقه‌های صوفیه مشترک است. همه صوفیان نظراً از ریا و خودپسندی و مغرور شدن به زهد و تزکیه نفس گریزان بوده و از رعونت نفس و جاه و جلال دنیوی رویگردان بوده اند اما در عمل از همان صدر اول صوفیان بی‌صفا نیز وجود داشته‌اند. هجویری در بحث از ملامت و ملامتیه از ملامتی‌نمایان که از این پادزهر ریا خود زهر تازه‌ای ساخته‌اند انتقاد می‌کند و می‌گوید مقصود ایشان از رد خلق قبول ایشان است (كشف المحجوب، ص۷۳) و بصیرت شگرفی از احوال آنان دارد: «اما به نزديك من طلب ملامت عین ریا بود و ریا عین نفاق از آنچه مرائی راهی رود که خلق و را قبول کند و ملامتی بتكلف راهی رود که خلق و را رد کند و هر دو گروه اندر خلق مانده‌اند و از ایشان برون گذرندارند» (ص ۷۵).

حافظ‌نامه
#بهاءالدین_خرمشاهی
جلددوم
ص۱۰۹۰

@vir486
در پس آینه طوطی‌صفتم داشته‌اند
آنچه استاد ازل گفت بگو می‌گویم


طوطیِ پسِ آینه: گویا برای آنکه به طوطی سخن گفتن بیاموزند: آنرا در پیش آینه‌ای می‌ایستانند و تعلیم‌دهنده‌ای در پشت آینه، به طوری‌که طوطی او را نبیند، حرف‌هایی به او تلقین می‌کند. طوطی که فقط خود را در آینه می‌بینر، تصور می‌کند این حرف‌ها را خودش زده‌است، لذا به وجد می‌آید و شنیده‌ها را تقلید می‌کند.
خاقانی گوید:

من چو طوطی و جهان درپیشِ‌من چون آینه است
لاجرم معذورم ار جز خویشتن می‌ننگرم
هر چه عقلم در پسِ آئینه تلقین می‌کند
من همان معنی به صورت بر زبان می‌آورم


حافظ‌نامه
#بهاءالدین_خرمشاهی
جلد دوم
ص ۱۰۷۴،۵

@vir486