منم که شُهرهی شهرم به عشق ورزیدن
منم که دیده نیالودهام به بد دیدنحافظ و ملامتیگری: آنچه در این غزل مهم است این است که در بردارندهی اصول اندیشههای
ملامتی حافظ است برای شرح و بررسی دقیقتر این غزل لازم است اندکی در پیشینهی اندیشه ملامتی بحث و فحص کنیم. یکی از نخستین منابعی که به تفصیل دربارهی اندیشه ملامت و فرقه یا مشرب ملامتی بحث میکند،
هجویری است. وی ملامت را در پاکیزه و پالوده ساختن محبت مؤثر میداند و ریشه اندیشه ملامتیه را به آیهای از قرآن مجید میرساند که در حق مؤمنان حقیقی دوستداران خداست ...
و لا يخافون لومة لائم (
مائده۵۴) [ ایشان از ملامت هیچ ملامتگری - در راه عشق و ایمان خود باکی ندارند] و میگوید که (اهل حق همواره آماج ملامت خلق بودهاند
کشف المحجوب ، ص ۶۸) و به سیره
رسول اکرم (ص) استناد میکند که تا وحی بر او نازل نشده بود نزد همه نیکنام بود و چون «خلعت دوستی در سر وی افکندند خلق زبان ملامت بدو دراز کردند. گفتند کاهنست و گروهی گفتند شاعرست و گروهی گفتند کافرست و گروهی گفتند مجنونست و مانند این. پیشین، ص ۶۹) سپس خودپسندی را بزرگترین آفت در راه سلوک میشمارد و میگوید: «آنکه پسندیده حق بود خلق وی را نپسندند و آنکه گزیده تن خود بود حق و را نگزیند» (ص۷۰). وی
ابوصالح حمدون قصار (متوفای ۲۷۱ ق) را مؤسس ملامتیه میشمارد و سخن معروف او را نقل میکند که گفت:
الملامة ترك السلامة ( پیشین ، ص ۷۴) اما گویا پیش از حمدون قصار یکی از مشایخ او به نام
سالم باروسی به نشر تعلیمات ملامتی پرداخته
ابوحفص حداد نیشابوری نیز همزمان و همانند حمدون این اندیشه را در نیشابور ترویج میکرده است. (
جستجو در تصوف ایران ، ص ۳۳۷، ۳۴۲).
باری ملامتیه فرقه و سلسله خاصی در میان سایر فرقههای صوفیانه نبودهاند. شاید بتوان گفت اصول اندیشه ملامتی میان اغلب فرقههای صوفیه مشترک است. همه صوفیان نظراً از ریا و خودپسندی و مغرور شدن به زهد و تزکیه نفس گریزان بوده و از رعونت نفس و جاه و جلال دنیوی رویگردان بوده اند اما در عمل از همان صدر اول صوفیان بیصفا نیز وجود داشتهاند. هجویری در بحث از ملامت و ملامتیه از ملامتینمایان که از این پادزهر ریا خود زهر تازهای ساختهاند انتقاد میکند و میگوید مقصود ایشان از رد خلق قبول ایشان است (
كشف المحجوب، ص۷۳) و بصیرت شگرفی از احوال آنان دارد: «اما به نزديك من طلب ملامت عین ریا بود و ریا عین نفاق از آنچه مرائی راهی رود که خلق و را قبول کند و ملامتی بتكلف راهی رود که خلق و را رد کند و هر دو گروه اندر خلق ماندهاند و از ایشان برون گذرندارند» (ص ۷۵).
حافظنامه
#بهاءالدین_خرمشاهی
جلددوم
ص۱۰۹۰
@vir486