📌هولیگانیسم قومی یا هولیگانیسم ورزشی؟
پاسخ به یک واکنشِ قومگرایانه!✍️ نیما عظیمی
پساز دیدار تیمهای پرسپولیس و هوادار در هفتۀ پانزدهم از لیگ برتر فوتبال ایران، یادداشتی در یکی از پایگاههای خبری - تحلیلی تبریز با سرنویسِ «هولگوگانیسم پرسپولیس، سکوت آقا کریم و عزت همیشگی تراکتور!» همرسانی شد.
سوا از اینکه ناآشنایی نویسندۀ این یادداشت با ابتداییترین و پرکاربردترین اصطلاحات اجتماعی - ورزشی، با بهکار گرفتنِ واژهی نادرستِ «هولگوگانیسم(؟!)» بهجای واژۀ درستِ «هولیگانیسم» در همان سرنویسِ یادداشت آشکار است، درونمایۀ سست این یادداشت نیز ما را به نتایج جالبتوجهی میرساند.
چنانچه نویسندۀ یادداشت مذکور، واقعا نگرانِ گسترش ناهنجاریهای اجتماعی ناشی از فضای خشونتبار و به قول خودش «هولگوگانیسم(؟!)» ورزشیست؛ اصول حرفهای و درستِ یادداشتنویسی ایجاب میکرد که احساسات و غرضهای شخصی خود را کنار گذارد. اما از سرنویس این یادداشت، روشن است که درونمایۀ یادداشت، نه برای برداشتنِ گامی مؤثر و سودمند برای فوتبال و جامعه، بلکه برای تخلیۀ نفرتی شخصی نگاشته شده است.
پر واضح است که فحاشی و توهین به هر تیمی در هر ورزشگاهی و در هر شهری از شهرهای ایران عزیزمان، امری ناپسند و ضدِّ روح پاکِ ورزش است.
توهین و فحاشی و بهکارگیری الفاظ رکیک، شوربختانه تبدیل به کنشِ اصلی «بخشی از سکوهای همهی ورزشگاههای کشور» شده است؛ اما داستان سکوهای ورزشگاههای تبریز، فراتر از این حرفهاست! و «بخشی از سکوها» صرفاً با هدف پیشبرد پروژۀ پانتُرکیسم و اهداف تجزیهطلبانه وارد ورزشگاه میشوند.
شگفتآور است که نویسندۀ یادداشت مذکور در بند دوم مدعی شده: «تراکتوریها هیچ وقت آتشبیار معرکۀ دوقطبیسازیهای فوتبالی در استادیومها نبودهاند!» و در ادامه، برای تخلیۀ نفرت شخصی خود از پرسپولیس، جملاتی را نوشته که دقیقاً در آتشِ دوقطبیسازیهای فوتبالی میدمد!
باید برخی از رفتارهای بخشی از سکوهای ورزشگاه یادگار امام تبریز را به نویسندۀ یادداشت مذکور یادآور شویم: فحاشی به روح هادی نوروزی، کاپیتان درگذشتۀ پرسپولیس، رفتاری تفرقهآمیز و دقیقاً دوقطبیزا است. سر دادن شعارهای ایرانستیزانه از جمله بیانِ شعارِ «خلیج ع ر ب ی»، کُنشی علیه تمامیتِ ارضی ایران است. بدمستی کردن با جولانِ بنرنوشتههای تجزیهطلبانه و تکرار شعارهای ضدِّ ملی در چهارچوب مطالبات زبانیِ استالینیستی، تفرقهزاست. افزون بر اینها توهین به زبانِ فارسی، زبانِ ملّی و رسمی کشور، توهین به فرهنگ ایرانیِ آذربایجان و... تنها بخشی از رفتارهای پلیدِ همان بخش از سکوهای ورزشگاه یادگار امام تبریز است؛ که از آمدن به ورزشگاه، هدفی جز تحریک گسلهای قومی و آوردن لبخند رضایت بر لبان الهام علیاف و اردوغان ندارند! این تماشاگرنماها تابع و ترویج دهندهی یک «هولیگانیسم قومی» هستند نه ورزشی!
بد نیست برای نویسندۀ یادداشت مذکور که توهین به پرچم تراکتور را توهین به دین و مذهب دانسته، یادآور شوم که در همین ورزشگاه یادگار امام تبریز، «بخشی از سکوهای ورزشگاه» مرتب و هماهنگ در رفتاری غیرانسانی و غیردینی، هنگام پخش آیات قرآن در ورزشگاه به جای سکوت و احترام که روال معمول است، در رفتاری غیردینی و غیرانسانی، از خود صدای زوزۀ گرگ صادر میکنند!
این نویسنده در جایی از یادداشت خود، از عدم ورود کریم باقری به ماجرا دچار تعجب شده که نوشته: کریم باقری «تو*رک تبریزی و تراکتوری» است! که البته، به نظر میرسد این جملات، بیشتر ناشی از یک ذهنیتِ قومیّتگراست تا نگاهی حرفهای و ملّی.
با تکرار دوباره براین موضوع که فحاشی و توهین به هر تیمی در هر ورزشگاهی و در هر شهری از شهرهای ایرانِ عزیزمان، امری ناپسند و ضدِّ روح پاکِ ورزش است؛ استثنائاً با یک مورد از موارد نویسندۀ یادداشت مذکور همدل و موافقم. بله! «ورود و برخوردِ جدّی دولت و نهادهای نظارتی».
امید آنکه این نهادها ورود کنند، تا هم «هولگوگانیسم(؟!)» مورد نظر او را از فوتبال پاک کنند، هم «هولیگانیسم» مورد نظرِ نگارندۀ این سطور را. مهمتر اینکه سکوهای ورزشگاههای تبریز را خالی از ژندهپارههای جمهوری باکو و ترکیه کنند! چرا که تبریز، مهدِ مدنیت و قلبِ تپندۀ مشروطۀ ایران است؛ آذربایجان، دیارِ شهید باکری و باکریهاست که برای حفاظت از خاک و ناموس ایران، غیورانه و عاشقانه برابر مهاجمان و متجاوزان ایستادند. آذربایجان، فرزند ایران است. «آذربایجان»، خودِ «ایران» است.
بنابراین باید حساب آذربایجانیهای ایرانپرست را که - از قضا بخشی از آنها نیز بیشتر سکوهای ورزشگاه یادگار امام تبریز را پوشش میدهند - جُدا از آن اوباشِ خودباخته بدانیم.
این یادداشت در راستای هواداری از باشگاه پرسپولیس یا در راستای سوگیری علیه باشگاه تراکتور نگاشته نشده؛ بلکه صداییست که باید شنیده شود.
🆔️ @VatanYolii