🔴روایتی فلسفه علمی از انتخابات مجلس: علم، بدون ایمان خطرناک است و شبهعلم، با ایمان!
جمله معروفی هست منتسب به آلبرت اینشتین که میگوید "علم بدون ایمان لنگ است و ایمان بدون علم، کور" خلاصه اینکه اینشتین و خیلی از افراد دیگر پیوند بین علم و ایمان یا علم و اخلاق را ضروری میدانند. دلایل آنها هم واضح است. لااقل بعد از فیلم اوپنهایمر کمتر نیاز به توضیح دارد. اما تا الان کسی درمورد پیوند شبهعلم و ایمان چیزی نگفته است.
🔹شبهعلم کلا خطرناک است. شاید خطرناکتر از علمی که حتی منجر به تولید بمب اتم شد. چون شبهعلم non-science نیست، pseudo-science است. شبهعلم مثل موسیقی و نقاشی نیست که ادعای علمی نداشته باشد، مثل مارکسیسم، طالعبینی و جریانهای طب سنتی مخالف واکسن، ادعای علمی دارد.
فهرستی از موضوعات شبهعلم در مدخل مرتبط در دایره المعارف فلسفی استنفورد وجود دارد (
اینجا) که علی اکبر رائفیپور تقریبا به همه یکجا معتقد است! در هر دوره از دوران مختلف تطورات عمیق فکریاش به یکی پرداخته و از کنار هیچکدام بیتفاوت نگذشته است!: اختربینی و پیشگویی آینده، مخالفت با واکسن اجباری، دروغپنداری بحران محیط زیست و گرمایش زمین و...
اگر پیشینیان ما چهرههایی داشتند -مثل شیخ بهایی- که جامع علوم زمان خود بودند، اینک ما پدیدهای داریم که جامع شبه علوم زمانه است!
🔹بله شبهعلم کلا خطرناک است اما وقتی وارد قلمرو عمل شود، وارد سیاست و اقتصاد و قانونگذاری و حکمرانی شود، میتواند فاجعه خلق کند. به همین دلیل در همان مدخل استنفورد، نویسنده بخشی را اختصاص میدهد به "ضرورت تمایزگذاری علم و شبهعلم در عرصه عمل" و ذیل آن به چند مصداق مهم اشاره میکند. از جمله "سیاستهای اقلیمی و آب و هوایی، سیاستهای محیط زیستی، سیاستهای مرتبط با سلامت و از همه مهمتر، حکمرانی و تصمیمگیری مبتنی بر علم و داده:
( It is essential for the rule of law that courts get the facts right. The reliability of different types of evidence must be correctly determined, and expert testimony must be based on the best available knowledge. Sometimes it is in the interest of litigants to present non-scientific claims as solid science. Therefore courts must be able to distinguish between science and pseudoscience.)
🔹به عبارت دیگر کسی که در مسند تصمیمگیری است، نه تنها باید از موضوعات شبهعلمی احتراز کند، که مهمتر این است که طرز فکر و مایندست او براساس روش شبهعلم نباشد. به علم، به داده، به نظر متخصصین، به دانشگاه، به مقاله علمی و به تجربه بشریت احترام بگذارد و از آنها استفاده کند. غیر از این باشد، جایگاه مهم او و ایمان پشت این طرز فکر، یک ملتی را میتواند به نابودی بکشاند.
🔸لذا رائفی پورِ وارد سیاست شده دیگر رائفی پورِ پشت تریبون نیست، او و اعضا لیستی که جمع کرده و بخشی را به مجلس فرستاده، بمبهای منفجر نشده هستند و کاش یک NPT داخلی بود و مانع شیوع و گسترش بیشتر آنها میشد...