🧕«احترام پورشکری» یکی از #بانوان رزمنده و مادر شهید «عبدالرضا زنگنه» است، که در سالهای جنگ و دفاع مقدس، از پایگاه زینبیه به حمایت و پشتیبانی از رزمندگان پرداخته و پس از شهادت پسرش از اواخر سال ۵۹، در پشت جبهه خدمت کرده است.
🍃سال ۶۲ بود که در کلاس قرآن بسیج خواهران با حضور خانم نیکوسرشت شرکت می کرد، این خانم از احترام پورشکری خواسته بود که این مکان علاوه بر برگزاری دوره های قرآنی به پایگاهی برای پشتیبانی از رزمندگان جنگ تبدیل شود.
🍃در پایگاه با همکاری بانوان بسیجی محله، کارهای مختلفی انجام می دادند، پتوهای آغشته به خون رزمندگان را می شستند و در بالای پشت بام پهن می کردند، به خانواده های شهدا و رزمندگان سرکشی می کردند، لباس های زمستانه برای رزمندگان می بافتند و پولی که بابت پخت غذا و آش عایدشان می شد را برای آنان جمع آوری می کردند و عروس و دخترش نیز در این کارها همراه بودند.
🍃 همراه با دیگر خواهران بسیجی به چادرهای رزمندگان در منطقه جنگی قصرشیرین سرکشی کرده و آذوقه و میوه توزیع می کردند و حتی به منطقه خسروی بدون واهمه از مین های خاکی کوچکی که در زمین کار گذاشته شده بودند می رفتند...
⬅️ در میانههای قرن بیستم، هنوز بسیاری از حقوق اساسی از زنان دریغ میشد. در سوئیس، اعطای حق رای در انتخابات فدرالی به زنان در سال ۱۹۷۱ رخ داد؛ پیش از آن یک رفراندوم به تاریخ ۱۹۵۹ برگزار شده بود و ۶۷٪ مردان سوئیسی در آن با رای دادن زنان مخالفت کرده بودند. در لیختناشتاین پس از یک همهپرسی در ۱۹۸۴، زنان صاحب حق رای شدند. پیش از آن، سه رفراندوم دیگر به ترتیب در سالهای ۱۹۶۸، ۱۹۷۱ و ۱۹۷۳ برگزار شده بود که در هیچکدام با حق رای زنان موافقت نشد.
⬅️ فمینیستها برای انجام اصلاحات در قوانین خانواده که به شوهر حق کنترل زن را میداد نیز تلاش هایی انجام دادند.اگرچه قانون سرپناه (قانونی در بریتانیا و آمریکا که حقوق قانونی زن را به شوهرش میداد) تا قرن بیستم در ایالات متحده و انگلستان لغو شده بود، اما هنوز در بسیاری از کشورهای اروپا، زنان متأهل از حقوق قانونی بسیار کمی برخوردار بودند.
⬅️ موج دوم فمینیسم در اوایل دهه شصت در قرن ۲۰ آغاز شد و تا امروز هم ادامه دارد؛ نتیجتاً موج دوم و موج سوم به صورت همزمان به راه خود ادامه میدهند. در موج دوم، فمینیسم برابری را در مسائلی فراتر از حق رای جستجو میکند و در پی پایان دادن به تبعیضهای جنسیتی است. این موج، نابرابریهای سیاسی و فرهنگی را بهطور پیوسته به هم مرتبط میداند و زنان را تشویق میکند که بخشهای زندگی شخصیشان را عمیقاً سیاسی و بازتابدهنده یک ساختار قدرت جنسیتزده بدانند.