⬅️ موج چهارم فمینیسم در سال ۲۰۱۲ و زمانی که توجهات نسبت به این جنبش مجدداً اوج گرفت، آغاز شد. این موج با استفاده از شبکههای اجتماعی حیات خود را ادامه میدهد. تمرکز موج چهارم بر عدالت برای زنان، مخالفت با آزار جنسی و خشونت علیه زنان است. مشخصه آن، این است که «نمیتوانند باور کند برخی رفتارها هنوز هم میتواند وجود داشته باشد.»
⬅️ موج چهارم فمینیسم با «تکنولوژی تعریف شدهاست» و مشخصه آن استفاده ️از فیسبوک، توییتر، اینستاگرام، یوتیوب و بلاگهایی مانند فیمینیستینگ است تا موضوعاتی نظیر زنستیزی را به چالش بکشد و برای برابری بیشتر تلاش کند.
⬅️ مسائلی که فمینیستهای موج چهارمی بر آن توجه میکنند شامل آزار خیابانی، آزار در محل کار، آزار جنسی در پردیس دانشگاهها و فرهنگ تجاوز است.
⬅️ ریشههای موج سوم فمینیسم به ظهور یک خرده فرهنگ پانک فمینیستی موسوم به رایت گرررل در المپیا، واشنگتن، ایالات متحده و قتل آنیتا هیل در برابر کمیته قضایی سنای ایالات متحده آمریکا (که او توسط کلارنس توماس، نامزد عضویت در دیوان عالی ایالات متحده آمریکا، آزار جنسی دیده بود)، بازمیگردد.
⬅️ موج سوم فمینیست در واقع سعی در به چالش کشیدن تعاریف موج دوم داشت. تمرکز موج سوم معمولاً بر «خردهسیاستها» بود و الگوی موج دوم مرتبط با این مساله که؛ چه چیزی برای زنان خوب است، یا نیست، را به زیر سؤال برد. موج سوم فمینیسم در تلاش بود که برداشتی پسا ساختارگرایانه از جنسیت داشته باشد.
⬅️ موج سوم فمینیسم منجر به بحثهایی میان فمینسیتهایی که معتقد بودند تفاوتهای روانشناختی مهمی میان جنسیتها وجود دارد و فمینیستهایی که معقتدند بودند هیچ تفاوت روانشناختی میان جنسیتها وجود ندارد و نقشهای جنسیتی فقط به دلیل شرایط اجتماعی هستند، شد. "فرضیه دیدگاه یا تئوری استندپوینت فرضیهای است که عنوان میکند: جایگاه اجتماعی یک شخص بر دانستههای وی تأثیر میگذارد."
⬅️ از دهه ۱۹۸۰، فمینیستها بر این موضوع پافشاری میکنند که جنبش فمینیسم باید بر مسائل جهانی و مسائلی که در فرهنگهای مختلف وجود دارد تمرکز کند تا درک کند؛ چگونه نابرابری جنسیتی با نژادپرستی، همجنسگراهراسی، تبعیض طبقاتی و استعمارگری در آمیخته است.
⬅️ در میانههای قرن بیستم، هنوز بسیاری از حقوق اساسی از زنان دریغ میشد. در سوئیس، اعطای حق رای در انتخابات فدرالی به زنان در سال ۱۹۷۱ رخ داد؛ پیش از آن یک رفراندوم به تاریخ ۱۹۵۹ برگزار شده بود و ۶۷٪ مردان سوئیسی در آن با رای دادن زنان مخالفت کرده بودند. در لیختناشتاین پس از یک همهپرسی در ۱۹۸۴، زنان صاحب حق رای شدند. پیش از آن، سه رفراندوم دیگر به ترتیب در سالهای ۱۹۶۸، ۱۹۷۱ و ۱۹۷۳ برگزار شده بود که در هیچکدام با حق رای زنان موافقت نشد.
⬅️ فمینیستها برای انجام اصلاحات در قوانین خانواده که به شوهر حق کنترل زن را میداد نیز تلاش هایی انجام دادند.اگرچه قانون سرپناه (قانونی در بریتانیا و آمریکا که حقوق قانونی زن را به شوهرش میداد) تا قرن بیستم در ایالات متحده و انگلستان لغو شده بود، اما هنوز در بسیاری از کشورهای اروپا، زنان متأهل از حقوق قانونی بسیار کمی برخوردار بودند.
⬅️ موج دوم فمینیسم در اوایل دهه شصت در قرن ۲۰ آغاز شد و تا امروز هم ادامه دارد؛ نتیجتاً موج دوم و موج سوم به صورت همزمان به راه خود ادامه میدهند. در موج دوم، فمینیسم برابری را در مسائلی فراتر از حق رای جستجو میکند و در پی پایان دادن به تبعیضهای جنسیتی است. این موج، نابرابریهای سیاسی و فرهنگی را بهطور پیوسته به هم مرتبط میداند و زنان را تشویق میکند که بخشهای زندگی شخصیشان را عمیقاً سیاسی و بازتابدهنده یک ساختار قدرت جنسیتزده بدانند.
⬅️ موج اول فمینیسم اوایل قرن ۲۰ در آمریکا و بریتانیا اتفاق افتاد. این موج، مسائلی از جمله برابری زن و مرد در قراردادهای قانونی، ازدواج، حضانت و مالکیت را شامل میشد.
⬅️ اولین مصوبه در بریتانیا درباره حق حضانت زنان در قبال فرزندان بود؛ که همان قانون دوران زیر چهارسال کودکی است، تصویب شد و پس از آن مصوبه ای درباره حق و دارایی زنان متاهل بود که زنان طبق آن، مالک پول به دست آورده خود بودند. ( قبل از این موج، زنان هرپولی بدست میاوردند قانونا به تصرف مرد در می آمد!).
⬅️ پس از این سعی کردند تا حق رای را برای زنان به وجود بیاورند و تصویب کنند که این حق برای اولین بار در اواخر قرن ۱۹ در مستعمرات بریتانیا داده شده و زنان میتوانستند هم نامزد انتخابات شوند و هم رای بدهند، ولی فقط زنان بالای ۳۰ سال که صاحب دارایی و املاک بودند حق رای داشتند! بعد از آن که این قانون گسترش یافت، همه زنان بالای ۲۱ سال را شامل شد.
⬅️ موج اول فمینیسم در ایالات متحده با متمم نوزدهم قانون اساسی آمریکا که به زنان در همه ایالات حق رای داد، به پایان رسید.
⬅️ فمنیسم محصول مدرنیته بوده و آرمان ها و فعالیت های آن با مناسبات دنیای مدرن هماهنگ است. بسیاری از آنچه فمنیست ها مطالبه میکنند برخاسته از متن فرهنگ مدرن است، بنابراین فمنیسم را نمیتوان از مدرنیته تفکیک کرد.
⬅️ تاریخچه فمینیسم: اولین بار در کشورهای اروپایی از جمله فرانسه، هلند، بریتانیا و همچنین آمریکا مطرح شد. امواج فمنیسم به چهار دسته تقسیم میشود: در موج اول زنان برای کسب حق رای در قرن ۱۹ و ۲۰ تلاش کردند. موج دوم برای جنبش های آزادی بخش زنان است که هدف از این جنبش برقراری برابری اجتماعی و قانون بود. پس از این، موج سوم در جهت فردیت و تفاوتها در سال ۱۹۹۲ آغاز شد. در نهایت در سال ۲۰۱۲ موج چهارم با تمسک به رسانه های اجتماعی به دنبال مبارزه با آزار جنسی، خشونت علیه زنان و فرهنگ تجاوز برآمد.
⬅️فمینیسم به معنای اعتقاد به قرار گرفتن زنان در وضعیت فرودست، تلاش برای رفع این فرودستی و رسیدن به برابری عمومی و حقوقی زن و مرد است.
⬅️ در موج اول فمینیسم، فمنیست ها فقط به دنبال ابعادی از برابری زن و مرد به ویژه برابری آنها در حوزه مشارکت اقتصادی و سیاسی بودند؛ مثلا در اروپا، خواهان رسمیت شناخته شدن مالکیت زنان بودند. فمنیسم رأی انسانی را مصدر تصمیمگیری می داند و در این دیدگاه حرف آخر را انسان می زند؛ بنابراین اگر کسی عٙلٙم دفاع از حقوق زنان را با نام حاکمیت خداوند بلند کند نمیتوان به او فمینیست گفت و بر این اساس جریان فمینیسم را باید از جریان دفاع از حقوق زن جدا کرد؛ گرچه فمنیست ها می کوشند برای خودشان گذشته سازی کنند و تاریخ مبارزات زنان در دفاع از حقوق خود را فمینیستی تلقی میکند.
⬅️ فمنیسم زاییده عصر مدرنیته است، اما در بررسی عملکرد جریان فمینیست نباید آنچه را که به طور طبیعی در بستر مدرنیته متولد میشود مدرنیستی تلقی کرد؛ برای مثال جریان مدرنیته به تحول در مناسبات شهرنشینی و الگوهای سبک زندگی منجر شد و در این میان زنان نیز از آن تأثیر پذیرفتند و پندارها، رفتارها و مطالباتشان تغییر کرد. با این حال این تغییر متاثر از جریان فمینیسم نبود بلکه زاده تحولات تجدد گرایی و مدرنیته بود.