View in Telegram
Türkçe Öğretmenimiz
KAŞAĞI Küçüktüm. Ahırın avlusunda oynuyordum. Aşağıdaki söğütlerin altında bir dere vardı. Sürekli derenin sesini işitirdik. Evimiz büyük kestane ağaçlarının arkasındaydı. Annem, İstanbul’daydı. Benden bir yaş küçük kardeşim Hasan’la beraberdik. Atlarımızın…
KAŞAĞI👇 قشو ((ابزاری که با اون اسب رو تیمار میکنند و بهش رسیدگی میکنند،فرچه و برس مانند هست بدن و موی اسب رو با اون شانه زده و تمییز و مرتب میکنند.)) کوچک بودم.(زمان بچگی).در حیاط اصطبل بازی میکردم.در زیر درخت های بید مجنون که در پایین قرار داشتن یک رود و جوی آبی بود.مدام صدای اون رود آب رو میشنیدیم. خونه مون پشت درخت های بزرگ بلوط قرار داشت.مادرم،در استانبول بود.با برادرم حسن که از من یکسال کوچکتر بود همراه هم بودیم.(باهم زندگی میکردیم). از کنار کارگر اصطبل و اسب هامون فردی به نام Dadaruh اصلا جدا نمیشدیم(از پیشش جم نمیخوردیم).Dadaruh یک مرد پیر و مسن بود. صبح زود به طرف اصطبل می‌دویدیم و می‌رفتیم اونجا. برای ما زیباترین چیز اسب ها بودن.به همراه Dadaruh اون ها رو به کنار آب بردن،به پشت برهنه ی آنها سوار شدن،خیلی لذت بخش بود. حسن میترسه،تنها نمیتونست سوار اسب بشه.Dadaruh اون رو جلوی خودش سوار اسب میکرد.(به همراه خودش حسن را در جلو مینشاند روی اسب و دوتایی سوار میشدن) ریختن جو در کیسه ها و آخور را پر از علف کردن،از یک بازی باحال و هیجان انگیز هم بهتر بود و ما بیشتر خوشمون میومد و بیشتر لذت میبردیم. اما لذت بخش ترین چیز تیمار کردن اسب و رسیدگی به آن بود.Dadaruh اون آلت و ابزار مخصوص(kaşağı)رو بدست گرفته و برداشته(و با اون بدن اسب را برس میزد موهاش رو مرتب میکرد و بهش رسیدگی میکرد)و بعد از اینکه شروع به کار تیمار میکرد،خیلی هیجان زده میشدم.
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Find friends or serious relationships easily