منیپولیت شدن تجربهای هست که تا وقتی نداشته باشیش دائما سعی میکنی به فردی که تحت اون شرایطه توصیههای مختلف بکنی
"تو نباید فلان چیز رو قبول میکردی"، "باید جلوش وایمیستادی"، "خب اون گفت ولی تو چرا حرفشو قبول کردی"
ولی وقتی تجربهش میکنی تازه میفهمی داستان از چه قراره
میفهمی خودت هم دوست نداشتی قبول کنی یا زیر بار بری یا کوتاه بیای فقط اینقدر از سمت ضعیف و آسیبپذیر ذهنت بهت حمله شده بود یا اینقدر دیگران هم تحت تاثیر همین دستکاریهای روانی فرد اصلی بهت فشار آوردند که به معنای واقعی کلمه مجبور شدی!