آنها خودشان شجرۀ طيّبه را تشريح كردهاند؛ فرمودند دوستان ما حكم برگ شجره را دارند. زينت درخت هم به برگهاى آن است. اصلا درخت، اول برگ مىكند و بعد گل، اينها مال آن درختند و درخت مال اهل بيت خداست. برگ از درخت آب مىخورد؛ بنابراين ما ميهمان اهل بيتيم. اين درخت را خدا آفريده است. ريشهاش محمّد است و ساقهاش على و اولاد على و شاخهها و شكوفهها و برگهاى آن هم شيعيان، دوستان و محبّين هستند.
نيّت گُل و فكر گُل اين است كه خودش را نشان بدهد. نيّت برگ اين است كه خودش را به صاحبش و خالقش نشان دهد، به صانعش نشان دهد. چقدر لذّتبخش است وقتى صاحب باغ به باغ مىرود و مىبيند باغ آب خورده و خوش و شنگول است! بهار كه به باغ مىرود لذّت مىبرد، مىبيند برگها و گلها با هم در حركتند و همه دارند درخت را نشان مىدهند. ما همه از شجره آب مىخوريم. هركس در حدّ خودش نمايش دارد و با نيّت خوب هرچه رشد كند به درخت نزديك مىشود؛ از برگ به گل و از گل به شاخه.
بالاخره اين درخت همه روى زمين را فرا مىگيرد. خدا خبيثها را هم از بين مىبرد، تيغها و خارها را از بين مىبرد. خود قرآن خبر داده است لِيَميزَ اللهُ الْخَبيثَ مِنَ الطَّيِّبِ؛ خبيث را رد مىكند و از طيّب كنار مىزند.