در پست بالا نوشته شد که "
واقعیت روانی سرنوشت سازه". خود واقعیت روانی رو بالا توضیح دادم ولی
سرنوشت از دیدگاه فروید چه هست؟
از دیدگاه زیگموند فروید، سرنوشت ما به شدت تحت تأثیر
نیروهای ناهشیار ذهنی ماست که در طی دوران کودکی شکل میگیرن و به صورت ناخودآگاه بر رفتارها، تصمیمات و شخصیت ما تأثیر میگذارن. فروید معتقد بود که
ناخوداگاه، که شامل
امیال،
ترسها، و
خاطرات سرکوبشده هست، نقش عمدهای در تعیین رفتارهای کنونی و آینده ما داره. به عبارت دیگه، سرنوشت از دیدگاه فروید نه یک
مفهوم متافیزیکی یا از
پیش تعیینشده ای هست(مثل سرنوشت در مذاهب)، بلکه نتیجه
تعامل پیچیده بین
ناهشیار،
امیال جنسی (لیبیدو)، و
سرکوبهای روانی ماست.
سه
مفهوم اساسی که فروید برای توضیح این تأثیرات به کار برده
"
نهاد" (Id)،
"
خود" (Ego)،
و "
فراخود" (Superego) هستن:
👈#نهاد نماینده امیال غریزی و ناخودآگاه ماست.👈#خود وظیفه مدیریت میان نهاد و واقعیت رو داره.👈#فراخود وجدان اخلاقی ماست که از ارزشها و قوانین جامعه شکل گرفته.فروید باور داشت که ما تحت تأثیر
#تعارضهای میان این سه بخش ذهن به تصمیمگیری و رفتار میپردازیم، و بسیاری از اونها ناخودآگاهند. با این تعریف، از نظر فروید،
#سرنوشت نه بر اساس انتخاب
های آگاهانه، بلکه بیشتر تحت تأثیر
تعارض
های ناخودآگاه و تجربیات سرکوبشده دوران کودکی تعیین میشه.
فروید به مفهومی به نام "
#تکرار_اجبار"
(repetition compulsion)
اشاره میکنه، جایی که ما تمایل داریم الگوهای ناخودآگاه و مشکلات حلنشده ی ما رو بارها و بارها در طول زندگی تکرار کنیم. این تکرارها هم به نوعی "
سرنوشت" ما رو شکل میده.
م. ستودگان
💻think➕