اقدام شجاعانه فقط اونجا که زنگ زدم به بابام گفتم از دستت عصبانی و ناراحتم، تو اصلا منو درک نمیکنی. من پریودم، خستهم، کلا چند روز دیگه بیشتر ایران نیستم، کلی کار دارم، میخوام آدمای محبوب زندگیمو ببینم ولی همه رو کنسل کردم، رفتن سر خاک خار مادرمو از خستگی کنسل کردم، تو میگی بیا اینارو ببین. بعد نیام هم ناراحت میشی! دریغ از اینکه یه کلمه بگی عیبی نداره، اگه نشد فدای سرت، حق داری خیلی کار داری سرت شلوغه! الانم سرم داد نزن، دعوام نکن!
دستاورد فقط همین اصلا!
( این دستاورد گفتن رو از هما یاد گرفتما)