واسه هدیه بابام براش دورس خریده بودم؛ وقتی دادمش بهش همونو پوشید رفت بیرون. این آدم همونیه که لباسایی که خودش میخره رو هزارسال تو کمدش نگه میداره تا زمانی که حس کنه که الان وقتشه که استفادهشون کنه. 🥹♥️
امیدوارم که این دوستی باعث اذیت هیچ کداممان نباشد. چرا باید دوستداشتن باعث بدبختی بشود؟ من این را هیچوقت نفهمیدهام. اگر دوستداشتن باعث بدبختی است پس دیگر چه چیز خوشبختی میآورد؟
من معمولاً هروقت که دانشگاهم و میخوام از خانوادهم سراغ بگیرم، زنگ میزنم به مامانم و از مامانم حالِ بابا و خواهرم رو میپرسم. وقتایی که به بابام زنگ میزنم دو حالت داره! یا پول میخوام :))) یا یه جایی گیر کردم و نمیدونم از کی کمک بگیرم.😅 هربار هم که بابام بهم زنگ میزنه، با شوخی و خنده گلایه میکنه که: یه زنگ به بابات نزنیا! همش صبر کن تا من زنگ بزنم خب؟😕
نمیدونم جریان چیه که هیچوقت تمایلی به ارتباط تلفنی با بابام نداشتم. بیشتر ترجیح میدم حضوری و رودررو باهاش صحبت کنم. باید سعی کنم این اخلاق زشت و ناپسندمو ترک کنم.🚶🏻♀ اما خب شما مثل من نباشید. باباها دل دارن به اونام زنگ بزنید. :))
امروز انقد سرم شلوغ بود که تازه فرصت کردم چنلا رو چک کنم.🥲 پس تا هنوز تو امروز به سر میبریم ... فاطمهی قشنگم و میترای مهربونم🩷 تولدتون مبارک عزیزای دلم.💕
چالش سی روز سی آهنگ 🎼 روز سوم ✨ Song that make you cry
من با آهنگای زیادی گریه میکنم؛ اما این آهنگ بهقدری غمگینم میکنه که حتی از پلیلیستمم حذفش کردم.🥲 به یاد همهی باباهایی که اگرچه بینمون نیستن، ولی حضورشون همیشه حس میشه.♥️
دیشب قبل خواب، قرص خوردم که حداقل سنگین بخوابم و مثل دیشب کابوس نبینم؛ خواب میدیدم همکلاسیم سرطان گرفته داره میمیره. :|||| کسی میدونه چه بلایی سر ناخودآگاهم اومده؟