🌺گلچین تازه های سپکو🌺

#ستاره


انگار ستاره ای را
یک نفر
از چشمانمان ربوده است
که دیگر
هیچ آسمانی
برایمان ستاره نمی زاید


#ندا_علوان
#سپکو_پادسی_سره

#خواب


آسوده میخوابم
اگربدانم
لالایی های مادرم
زیر بالشِ‌کدام شب
به خواب رفته است


#علی_مولایی
#سپکو_پادسی_سره

#سایه


وختی دست سایه ام
گل آفتاب را چید
نگاه پنجره
بی سایه شد


#هایده_نثری
#سپکو_پادسی_سره

#چشم


آوندچشمهایم
پرشده است
از روزهای بی روزنه‌ای
که در سایه‌ی دیوارها
گل می‌کند
تا آفتاب را
از چشم پنجره بیاندازد


#لیلا_ظفری
#سپکو_پادسی_سره

#چشم‌


چشم باید گشود
بر دنیای بی‌هیاهوی ‌کویر
وختی در پس‌کوچه‌های شهر
از آبنمای  آرامش
چیزی نمانده‌ است
جز تندیسی
که چشم دیدن زندگی را ندارد


#لیلا_ظفری
#سپکو_پادسی_سره

#باد


باد
بوی پیراهنت را
به باغ سوغات کرده بود
درسپیده دمی
که غنچه با لبی خونین
از دهان باد بوسه می گرفت


#علی_مولایی
#سپکو_پادسی_سره

#نیستان


به فغان نیستان
شتابان آمده بود
بادی
که بی درنگ
دامن می زد
بر آتش نیستان


#علی_مولایی
#سپکو_پادسی_سره

#فروزه


فروزه نگاهت را
فرو می دهد
کام دل
گراس گراس
جا مانده ام
در فروزه مزه اش  


#بهار_جعفری
#سپکو_پادسی_سره