🌺گلچین تازه های سپکو🌺

#اعظم_ملکپور_مهربانو
Канал
Логотип телеграм канала 🌺گلچین تازه های سپکو🌺
@tazehayesepkoПродвигать
212
подписчиков
1,3 тыс.
фото
18
видео
150
ссылок
تازه ترین آفرینه های سپکوسرایان با واژه های پارسی سره را از کانال گلچین تازه های سپکو دنبال کنید
گلچین تازه های سپکو:
#فال

فالگیرهای شهر
ردّ قدمهای تو را
ته فنجانم دیده‌اند
این روزها تمام کوچه‌ها
گره خورده است
به گوشه‌ی فالم
🌹🌿🌹🌿🌹

#مهناز_پوراسد
#سپکو

خالی میشود سفره خیال
وقتی که دعوت نیستم
به یک فنجان خاطره
شاید کوچکتر شود هرروز
سفره بی احساس شاعری
🌹🌿🌹🌿🌹
#محمدرضاافچنگی (م.الف.سکوت)
# سپکو سفره

خاطره هایم نشسته اند
کنج قلبت
مرا دعوت کن
به نوشیدن یک فنجان خاطره
🌹🌿🌹🌿🌹
#کبری یوسفی
#سپکو_خاطرات

💥فنجان💥

در دو فنجان می ریزم
جرعه های عشق تنها گریزم را
کجایی
که تا ساحل چشمان تو
ردیابی کنم
بخار فنجان داغ را
🌹🌿🌹🌿🌹
🌿سپکو :مجتبی رجبی راوندی( فطرت)

تسکین می دهد
قند بوسه
مرض بدخیم وسوسه را
بگذار
فنجان مستی
تسکین دهد لب ها را
🌹🌿🌹🌿🌹
#مریم_عامری
سپکو

چای تلخ روز گار را
با قند لبت می نوشم
فرهاد تر از فرهاد نیستم
که کوه بتراشم
اما
خنده هایم از بی وفایی تو
تلخ تر نیست

🌹🌿🌹🌿🌹
علی ادریسی
#سپکو_ تلخ

نت‌های قلبم
کند می‌نوازند
آهنگ بودن را
بیا که
#تسکین تارهای شکسته دل
نت‌واره‌های جاری صدای توست
🌹🌿🌹🌿🌹
#سپکو_نت
#میترا_رحمتی(قاصدک)

چای تلخ روز گار را
با قند لبت می نوشم
فرهاد تر از فرهاد نیستم
که کوه بتراشم
اما
خنده هایم از بی وفایی تو
تلخ تر نیست

🌹🌿🌹🌿🌹
علی ادریسی

قندان نگاهت
در دلم
قند آب می کند
🌹🌿🌹🌿🌹
#کبری یوسفی
#سپکو_قند

#شعر

در کافه ی شعر
مردی شبیه تو
خاطره هایم را
پوشیده است
و مرا دعوت می کند
به نوشیدن یک فنجان شعر

#نعیمه_المولی

🌸🍃🌸🍃🌸

#سپکو _شعر

مثل یک فنجان جای تلخ
کنارت عشق را
چون قند زندگی
نوش جان می کنم
تا تسکین دردهایم باشد
این فنجان خاطرات
🌹🌿🌹🌿🌹
#ترنم
#سپکوی فنجان

#راه

صبح که از راه می‌رسد
در طلوع نبودنی دیگر
با فنجانی اشکِ خاطره پهلو
یادت را
چشم به راه مینشینم
🌹🌿🌹🌿🌹
#ماریا_مُدان
#سپکو

به پا بوسی چشمانت
تاول می زند نگاهم
و در عطش قدمهایت
پر می شود فنجان شوق
از خاطرات قند پهلویی که
طعم قهوه ی چشمان توست
🌹🌿🌹🌿🌹
#فریبا_سلطانی
#سپکو
#چشم

#لب

از لبِ فنجان
شعر می چکد
هر بار که
نزدیک می شود
به لبهایت

#نعیمه_المولی

🌸🍃🌸🍃🌸

#سپکو _لب

#لبِخند
و #فنجانی
ازقهوه ای چشمان کالت
چه #تسکینی شود
برای #لبِ خشکیده ی شعر
🌹🌿🌹🌿🌹
#فرشاد_نیک_بخت_ارزنده
#سپکو_لب

#دست

به دست شب سپردم
خستگی هایم را
وقتی فنجانی ماه
به دستم داد
🌹🌿🌹🌿🌹
#هایده_نثری
#سپکو

بیخیال مرض #قند منم
که بدعادت شده‌ام
به قند لبانت
🌹🌿🌹🌿🌹
#سپکو_قند
#میترا_رحمتی(قاصدک)

در ورای حسرت
زندانی شده ام
پی تسکین دل
کاش عطر نسیم ات
سر خوش کند
خاطرات حسرتبارم را
🌹🌿🌹🌿🌹
#فریبا_سلطانی
#سپکو
#حسرت

#شعر

فنجانی شعر
برایم بریز
تابا قند واژه هایت بنوشم
کاش می دانستی
تسکین تمام تلخی‌هایم است
جرعه جرعه شعرهای نابت
🌹🌿🌹🌿🌹
#ماریا_مُدان
#سپکو

#فنجانهای قجری ردیف اند
افسوس
هیچگاه
بیرون نیامد
فال چشمانت
از #فنجانی که نصیبم‌ شده است
🌹🌿🌹🌿🌹
#فرشاد_نیک_بخت_ارزنده

#سپکوفنجان

درد می کشد
بند بند استخوان این کوچه
آنگاه که
لبخند این دروغ
بر لبان درد ماسید

🌹🌿🌹🌿🌹
#اعظم_ملکپور_مهربانو
#سپکو_کوچه

ستیغ دل
در سینه نگاه
قنداب هوس ریخت
ودر ازدحام نگاه رقیب
به لبهای یاقوتی اشتیاق
نه ظرف ظریفی
که فنجانی از عشق ودلدادگی بود
🌹🌿🌹🌿🌹
#سپکو _دل
#مهدی _روحانی


فنجان لحظه‌هایم
از قهوه‌ی تنهایی
پر است
و فال می‌گیرد
تقدیر
از ته مانده‌ی فنجان‌ام
🌹🌿🌹🌿🌹
#طاهره‌موسوی‌نژاد
#سپکو_فنجان

تسکین می‌دهد
درد تنهایی‌ام را
تسکین دهنده‌ی نگاهت
🌹🌿🌹🌿🌹
#طاهره‌موسوی‌نژاد
#سپکو_تسکین
اعظم ملکپور_مهربانو:
رقصان می شود ماه
در آغوش آسمان
وقتی
ستاره ها
لبریز شراب چشمانت
مستانه می رقصند

#اعظم_ملکپور_مهربانو
#سپکو_رقص

🕊

هایده نثری:
#باد

بر دوش باد سوار است
قاصدک
تا خبر از کودکی ام برساند
به گوش بادبادک

#هایده_نثری
#سپکو

سید محمد علی علوی:
قاصدک حامل تنهایی نیست
باردار عشق است
عشق های دو قلو
عشق هایی که قرار است
دایه باد به یکباره به دنیا بدهد
قاصدک عشق بورز

#سید_محمد_علی_علوی
#سپکو
#چالش_تصویری

نعیمه_ المولّی:
قاصدک
سوار بر بال باد
تنهایی ام را برسان
به گوش دشت های عاشق
شاید دل شکسته ای
فریاد کند دلتنگی را
با گلوی نازک قاصدک

#محمدرضاافچنگی (م.الف.سکوت)
#سپکو
#چالش تصویری

فریبرز مقدسی:
مصلوب از پنجره نگاه
بوسه را بهانه می شوم
بر شراب لبانت
تا تلخی دقایق دلتنگی را
معتکف شوم
در قاب پنجره ها

#فریبرز_مقدسی
#سپکو
#چالش

م ف:
راز تنهایی ترا
شب می داند
که در بستر دلتنگی لحاف آرزو را
به روی خورشید می کشد
و چشمان تو می شود
راز دار لبخندهای ستارها

#محمدرضاافچنگی (م.الف.سکوت)
#سپکو راز
#چالش تصویری

فرخنده:
#مست
من نخورده مستم
از شراب یاد تو
با هوشیاری کامل
عشق نبودنت مرا
تنهایی ام را مست میکند

# فرخنده _ اصغری
#سپکوی # مست

نعیمه_ المولّی:
#مست
نخورده مستم
از شراب یاد تو
با هوشیاری کامل
عشق آتشینت
تنهایی ام را مست میکند

# فرخنده _ اصغری
#سپکوی # مست

♡Masoumeh♡ Salehi:
قاصدک جان
در کویر دستانم
گم می شود
راز دریاچه ی چشمانش
تو به گوشش برسان
قصه ی سراب لبهایش را
ای قاصدک عشق
#معصومه-صالحی
#سپکو-قاصدک
#نقد

سید محمد علی علوی:
قاصدک حامل تنهایی نیست
باردار است
تا دایه باد عشق او را به یکباره
به دنیا بدهد
قاصدک دست هنر همراهت

#سید_محمد_علی_علوی
#سپکو
#چالش_تصویری
نعیمه_ المولّی:
#قاصدک

چون قاصدکی غریب
می گردم در شهری
که نقشه اش را
باد برده است
و مردمانش
هیچ آرزویی ندارند
که بر قاصدک بدمند

#نعیمه_المولی

🌸🍃🌸🍃🌸

#سپکو -قاصدک

#شراب

جز با شراب نوازش تو
مست نمی شوم
قدیسه ای در من است
که حرام می کند
بر بادهای دائم الخمر
موهای شرابی ام را

#نعیمه_المولی

🌸🍃🌸🍃🌸

#سپکو -شراب

Fariba Soltani🧿:
عاشقانه هایم
در التهاب نبودنت
خاطرات قدیمی را
بر برگهای دفتر شعر
حک می کنند
و لحظاتی ناب می آفرینند
از پرسه های عاشقانه

#فریبا_سلطانی
#سپکو
#پرسه

فریبرز مقدسی:
در رستنگاه آرامش
بر بال ابلق گون پروانه
خلق عشق می کرد
قاصدک
تا سرنوشتی مختوم را
آرامش ببخشد


#فریبرز_مقدسی
#سپکو
#چالش
#عرض_ادب

مریم:
کنار نبودنت چنان چشم به راهم
که خاطرهایت را
به کاسه ی صبرم می‌ریزم

شاید روشن شود
چشم دلم به آمدنت

#مریم_عامری
سپکو چشم

نعیمه_ المولّی:
#نام

لبریز از نام توست
جام به جام شعرم
اهل کدام تاکستانی
که انگور ها هم
تلو تلو می خورند
با نسیم نامت

#نعیمه_المولی

🌸🍃🌸🍃🌸

#سپکو _نام

هایده نثری:
#مست

مست کرده اند
لیوان های خالی
با نبودنت
تنها یارم
یک صندلی مست نکرده است

#هایده_نثری
#سپکو

طاهره موسوی نژاد:
زخمی کدام
خنجر احساس هستی
که مدام
عود می‌کند
زخم سینه‌ات

#طاهره‌موسوی‌نژاد
#سپکو_زخم

اعظم ملکپور_مهربانو:
غبار خبر
که می نشیند
بر مویرگ های ذهن
دهان متعفن واژه ها
سوزن می زند
جمجمه خبر را


#اعظم_ملکپور_مهربانو
#سپکو_خبر
🕊

Fariba Soltani🧿:
قاصدکی سُر می خورَد
بر گونه ی باد
که شرمسار است
پشت پرده ی صبوری
و ریز ریز می بارد
از ناز قاصدک خیالم

#فریبا_سلطانی
#سپکو
#قاصدک
خورشید می شوم
آنگاه
که تیرگی مردمک ابر
جلوه باران را
در چشم خورشید می بیند
🌺🌿🌺🌿🌺

#اعظم_ملکپور_مهربانو
#سپکو_خورشید


🕊
قد می کشد
رویای سبز
در آسمانت
آنگاه
که خیال تو را
نفس می کشد
تمام قد
🌺🌿🌺🌿🌺
#اعظم_ملکپور_مهربانو
#سپکو_قد


🕊
شانه های کوچه
به دوش می کشد
آه سردم را
از قندیل خاطراتی
که خیال شبانه هایم را
به شانه های تو می رساند

🌺🌿🌺🌿🌺
#اعظم_ملکپور_مهربانو
#سپکو_شانه

🕊
در کدامین طلوع
غروب کرده ای
که نازک خیالت را
به لغزش می برد
پای طلوع


#اعظم_ملکپور_مهربانو

🌺🌿🌺🌿🌺
#سپکو_طلوع

🕊
تعادل خواب زمین را
بر هم می زند
لبان خشکیده لوت
وقتی در عطش باران
ترک بر می دارد
قلب زمین

🌺🌿🌺🌿🌺
#اعظم_ملکپور_مهربانو
#سپکو_زمین

🕊
تعادل خواب زمینم را
بر هم می زند
چشم رنگین کمان
وقتی
چین پیشانی ابر
فرش سبزه ام را
خیس از خیال تو می کند
🌺🌿🌺🌿🌺

#اعظم_ملکپور_مهربانو
🕊
Forwarded from Zahra Yousefi
🍁 بداهه سرایی یکشنبه 🍁

هنگام: چهارم مهرماه1400
آغاز: بیست و یک
انجام: بیست و دو

#سوگ

به سوگ می نشینم
مرگ قناری کوچکی را
که امید
سر می داد
و می آویزم
به گوش دل
سوگواره هایم را

#نعیمه_المولّی

🌸🍃🌸🍃🌸

#سپکـــو _سوگ

#دست

دست زمان را
قطع کرده است
قرن نو
در نبرد آبی
که از فرات دست می شوید

#زهرا_یوسفی
#سپکو_دست

🍁 آرایه ی تلمیح 🍁

#دیدار

در آخرین دیدار
چشمانم
کاسه کاسه آب ریختند
پشت پای مسافری
که ترجمان نگاهش
دیدار به قیامت بود

#نعیمه_المولّی

🌸🍃🌸🍃🌸

#سپکو _دیدار
صنعت تلمیح

#آفتاب

آفتابِ امید
لبِ بامم رسیده است
خورشید
خستگی هایش را
بر شانه ی کوه می گذارد
و من همچنان کنار روز
به صید آفتاب مشغولم

#نعیمه_المولی

🌸🍃🌸🍃🌸

#سپکو _آفتاب
تلمیح

خسته از سطرهای انتحاری
در پاورقی شعرهایم
نام تو را
قدیس وار می ستایم
و نیک می دانم
روزی هلاک خواهم شد
در آغوش خسته ی غروب



#فریبرز_مقدسی
#سپکو
🌸🌸🌸

#سر

سر گردنه ی فصل
می ایستد
پاییز دزدی
که با مکر مهر
سر می رسد

#زهرا_یوسفی
#سپکو_سر

🍁 آرایه ی تلمیح 🍁

در جراحی لبخند
خود را هلاک می‌کنم
تا عشق را
به لبانت بدوزم

#سپکو_لب
#میترا_رحمتی(قاصدک)

🌸🌸🌸


#آسایش

به آسایش نمیرسد
سربازی که هجوم دشمن
چون خنجر نامردی
روانش را می درَد
وتنها پناهگاهش
آسایشگاه است

#آرش‌کیانی....... 🌹

#سپکو
🌸🌸🌸

بر قوم هلاک
آه می کشد
نوح
از آسمان زلال
تا زمین گناه
چه غمبار می بارد
باران هلاکت


#اعظم_ملکپور_مهربانو
#سپکو_هلاک

🌸🌸🌸

پاییز که می آید
پنجره مهر را
رو به کوچه عشق باز می کنم
شاید امسال بیایی
و بنشینی
بر آسایش خیال پاییز


#اعظم_ملکپور_مهربانو
#سپکو_پاییز

🌸🌸🌸

هلاکِ خنده ی توست
چشمی که به دامت
اسیر است
و عاقبت
هلاک خواهد شد

#رجبعلی_باقری
#سپکو_هلاک

🌸🌸🌸

#هلاک

شده ام هلاک نفسی
که می سوزاند
در گرداب خنده هایش
استخوان هایم را
چه بی پایان است
این هلاکت

#اسفندیار_زیلائی
#سپکو

🌸🌸🌸

آسایش دو گیتی را
تفسیری نیست
وقتی دوست
دشمن آسایش است

#ندا _عابدی
#سپکو _ آسایش

🌸🌸🌸

آسایش

آسایش دو گیتی را
یاد میدهد آسمان
به ابرهای باران زا
تا بی خبر از همه جا
به هم نریزند
آسایش ماهیان برکه را

زهرا سادات هاشمی
#سپکو آسایش

🌸🌸🌸

#دل

دل به نگاهی بسته ام
که آب می کند
دل سنگ را

#نعیمه_المولی

🌸🍃🌸🍃🌸

#سپکـــو _دل
#تلمیح

🌸🌸🌸

#هلاک مرا
در برهوت تنهایی
کسی رقم می زند که
زیبایی زندگی را
در کوچه باغ های خیالم
به #هلاکت رسانده است.

#صادقپور

🌸🌸🌸

دیروز گهواره ی آسایش را
خدا بود مادر
امروز
ارزانی اش شده است
تخت آسایشگاه

#رجبعلی_باقری
#سپکو_آسایش

🌸🌸🌸

کمی خدا می‌خواهد دلم
تا دست در دستان کرمش
با آسایش خاطر
قدم بزنم خداییش را

#سپکو_خدا
#میترا_رحمتی(قاصدک)

🌸🌸🌸

هلاک کلاه قدرت است
فرعون زمان
تحریم شجاعت می‌کند
دل‌های پایدار را
تا ذره ذره
در دریای ترس
هلاک شوند

#طاهره‌موسوی‌نژاد
#سپکو_هلاک

🌸🌸🌸

#آسایش

با هیچ آسایشگاهی
معاوضه نمی کنم
آسایش چشمانت را

#مهدی_صابری
#سپکو_آسایش

🌸🌸🌸

#شبنم چشمانم

بر گونه ی بامدادان بی تو

فرو می چکد

و اسایش دو گیتی ام را

بر هم می زند

چک چک شبنم های شبانه ام
#شبنم
#صادقپور

🌸🌸🌸

#نشان


پرنده های بی نام و نشان
در تیر رس آسمان
جولان می دهند
تو نیستی
و کمان های بی آرش
بالهاهایم را
نشانه می گیرند

#نعیمه_المولی

🌸🍃🌸🍃🌸

#سپکو _نشان
#تلمیح

هیچ راه هلاکی نیست
در این صومعه ی دل
مگر راهب عقل
گذرش بیفتد
به بیابان هلاکت عشق

#افسانه_ڪامڪار
#سپکو_هلاک
🌸🌸🌸

بر مدار آسایش
در حافظه ی کبود تن
پشت پرده های مه گرفته
نذر احساس وحشی باد شد
آسایش ما


#فریبرز_مقدسی
#سپکو

🌸🌸🌸

بال‌های پروازت را
به من بده
تا در آسمان خیال
دریابم
آسایش لحظه‌های پرواز را

#طاهره‌موسوی‌نژاد
#سپکو_پرواز

🌸🌸🌸

کامم شیرین می شود
به کندوی نگاهت
و از شهد وجودت
می چشم
طعم شیرین عشق را

#کبری یوسفی
#سپکو_ شیرین

🌸🌸🌸

هلاک گشته است
برای پیاله ای احساس
از عریانی ترین عواطف آدمی
که نم نم اگر نبارد
هلاک می شویم همه ی ما

#رجبعلی_باقری
#هلاک

🌸🌸🌸

بر دروازه عرش زانو زده اند
قدیسانی
که طواف می کردند
کعبه رویت را
و آسایش دو گیتی را
بهم می زد
محو رد پایت در عرش

#زهرا_روحانی
#سپکو
#عرش
Forwarded from Zahra Yousefi
🔷 بداهه سرایی یکشنبه 🔷
🔶هنگام: 28شهریور1400

آغاز : بیست
انجام : بیست و یک

🍃مهرمندان سپکوسرای🍃

در پی استقبال
از فصل جدید آموزش
با هم می سراییم

👇واژه های پیشنهادی👇

🌟 آموزگار
🌟 جهان
🌟 سیراب

🌸🌸🌸


#جاده

تمام جاده های# جهان را
برمیگردم
وقتی هیچکس
به انتظار من
ننشسته است
در انتهای هیچ جاده ای

#نعیمه_المولی

🌸🍃🌸🍃🌸

#سپکو -جاده

آموختن عشق
#آموزگار نمیخواهد
#جهان
#سیراب از عشق است

#سپکو_عشق
#میترا_رحمتی(قاصدک)

🌸🌸🌸

تن عریان #جهان
به لرزه می افتد
زیر آوار عشق
کجاست بهشت بی آشوب
تا آرام کند
سینه ی جهان نمای حسرت را

#افسانه_ڪامڪار
#سپکو_جهان

🌸🌸🌸

#دیدار

لهجه ی دیدار
لکنت گرفته است
از بی قراری
و الفبای دلدادگی
زمزمه ی آموزگاری می شود
که پای تمام تابلوها
دیدار تازه می کند

#زهرا_یوسفی
#سپکو_دیدار
🌸🌸🌸

ساعت جهان را
کوک می کنم
به وقت چشمانت
و خلاف جهت عقربه های انتظار
قدم بر می دارم
در جهان تو


#اعظم_ملکپور_مهربانو
#سپکو_جهان

🌸🌸🌸

سیراب نمی شود شالیزار
از آفت دروغ
وقتی که لبان مزرعه
ترک بر می دارد
در عطش شالیزار

#اعظم_ملکپور_مهربانو
#سپکو_شالیزار

🌸🌸🌸


سیراب

سیراب شده ام
از عطش روزگاری
که ریشه دوانده است
در خاکستر خاطرات
و سرزمین دردم را
از آسمانش
سیراب نمی کند

زهرا سادات هاشمی
#سپکو سیراب

🌸🌸🌸


محرم #جهان تنهائیم
گسل غمباری است
که گاه و بیگاه
می‌لرزاند جهان دلتنگیم را

#افسانه_ڪامڪار
#سپکو_جهان

🌸🌸🌸

تشنه‌ام
به خوابی عمیق
مرگ را می‌خوانم
تا سیراب کند
چشمان تشنه ام را

#سپکو_تشنه
#میترا_رحمتی(قاصدک)

🌸🌸🌸

راهزن جهالت
شبیخون می‌زند
بر آموزگاری
که بار علمش را
پنهان کرده است از
دست راهزنان

#طاهره‌موسوی‌نژاد
#سپکو_راهزن

🌸🌸🌸

#سیر

سیرابم از مرگ
کاش بیایی
تا تو را
یک دل سیر زندگی کنم

#نعیمه_المولی

🌸🍃🌸🍃🌸

#سپکو -سیر

#افسوس

برگ افسوس می جوم
و دردهایم را
سیراب می کنم
تا در فصل آبستنی درخت
همزاد خاکی باشم
که از تفاله ی احساس
ریشه در افسوس دارد

#زهرا_یوسفی
#سپکو_افسوس

🌸🌸🌸

#خنده

سیب خنده هایت
آدم را حوّایی می کند
شک ندارم اگر
پیش از آفرینش# جهان
خلق می شدی
خداهم بهشت را
به خنده های تو موکول میکرد

#نعیمه_المولی

🌸🍃🌸🍃🌸

#سپکـــو _خنده

درس درد می‌دهد
آموزگار جهان
و قلم دل
می‌نویسد
مشق درد را

#طاهره‌موسوی‌نژاد
#سپکو_درد

🌸🌸🌸

سیراب نمی شود دریا
از قطره های باران
می نوشد چشمان کویر را
تا غرق شود
در رویای سیراب شدن

#محمدرضاافچنگی (م.الف.سکوت )
#سپکو سیراب

🌸🌸🌸

#جهان

جهان
سیراب نمیشود
از عشقی که
پر کرده است
جهان آموزگار را

#مهدی_صابری
#_سپکو_جهان

🌸🌸🌸

#جهان

کجای #جهانی
من اینجا
در جاده امید
به انتظار ایستاده ام
با یک جهان آغوش

#فرحنازشیخی
#سپکو

🌸🌸🌸

آموزگار جهانم باش
آن هنگام
ک آشیل های پولادینم
مغموم راهی بی پایان می شوند
تا ب نام عشق
سیراب سازند
عطش تند جهانم را

#فریبرز_مقدسی
#سپکو

🌸🌸🌸

#چشم

با چشمانی
آبستن از خواهش
در قرن قرنیه هایت
چشم به# جهان گشودم

#نعیمه_المولی

🌸🍃🌸🍃🌸

#سپکـــو _چشم

جهان

سرابی بیش نیست

هرچند

با حقایقش

جهانم را سیراب کند

#ندا _ عابدی
#سپکو_ جهان

🌸🌸🌸


سیراب از عشق است
کسی که
طعم شادی مادرزادی اش

یا
(باران مهربانی اش)
دیگران را
سیراب می کند

#رجبعلی_باقری
#سپکو_سیراب

🌸🌸🌸


#دست

سیراب نمی شود دستهایم
از هم آغوشی با یاسهای کبود
در اقلیم تنت
که از عطر حضورت
یک بهاررایحه
در من دست افشانی می کند

#ماریا_مُدان
#سپکو
🌸🌸🌸

مداد های رنگی
آموزگاران خوبی بودند
که یادمان دادند
در کنار هم
دنیایمان رنگین تر میشود


#فرزانه _نیکنام
#سپکو_رنگ

🌸🌸🌸

#می کوشد اموزگار
تا #جهان تاریک را
به روشنایی نزدیکتر کند
اما اگر مطّلع
به نا آگاهی ات نباشی
کاری از پیش نخواهد برد
# اموزگار

#سپکو # اموزگار
# صادقپور

🌸🌸🌸

#کاش



کاش بذر نگاهت را
در چشم جهان می کاشتم
تا دنیا
در یک پلک بر هم زدنی
تعبیر کند
تمام ای کاش های مرا

#ماریا_مُدان
#سپکو

🌸🌸🌸

از سپکو سیراب نمی شود
ذهن تشنه ام
و غوطه می خورد
دردریای پرتلاطم سپکو



#محمدرضاافچنگی (م.الف.سکوت)
#سپکو سپکو

🌸🌸🌸

#آموزگار #سیراب کرد
#جهان را
اما
مُردماهی حوض
بی آب
#فرشاد_نیک_بخت_ارزنده
#سپکو_آب

🌸🌸🌸

سیراب نمیشوم
از چشمه ی نگاهت
در صحرای خشک عشق
لب تشنه
میان اشکهایم
غوطه ور شده ام
شاید سیراب شوم از آب شور

#سپکو_سیراب
#فرزانه _نیکنام

🌸🌸🌸

نگینِ جهان است
احساس نقّاشی که
دردِ همنوعان را
در جهانِ تصویرهایش دارد

#رجبعلی_باقری
#سپکو_جهان

🌸🌸🌸
گلوله آخر را
سربازی می چکاند
بر قلب کینه
که خشاب نگاهش
پر از باروت امید است
به بازگشت دوباره
در آخرین دیدار چشمانت
🌺🌿🌺🌿🌺

#اعظم_ملکپور_مهربانو
#سپکو_آخر


🕊
🔶🔷 واج آرایی 🔷🔶

با''بداهه سرایی یکشنبه''
📚کانون ادبی سپکو
هنگام : شهریور 1400

🌸🌸🌸
#شعر

در شمیم شعرهایم
چشمان تو پراکنده اند
و از سرانگشتان تشنه ام
واژه های بکر میبارد
من شاعری شعله ورم
که بر حسرت های سوخته
شعر داغ مینویسم

#نعیمه_المولی

🌸🍃🌸🍃🌸

#سپکو -شعــــر
واج(ش)

#خاک

خام تلخند خاک می شوم
آنگاه که از دستپخت خاطرات
آش نخورده ی خوشبختی
دهان خاک را سوزانده است

#زهرا_یوسفی
#سپکو_خاک

واج '' خ ''

🌸🌸🌸

#دریا

دریای درد است
تن ماتم زده ی صخره
از تلاطم موج هایی
که انتظار ساحل را
ماسه به ماسه
بر صورت دریا می کوبد

#زهرا_یوسفی
#سپکو_دریا

واج '' ر ''

🌸🌸🌸

#خواب

به خواب اصحاب کهف
غبطه می برم
شب هایی که
با دَفِ باران
و یک سبد بابونه
به خوابم می آیی

#نعیمه_المولی

🌸🍃🌸🍃🌸

#خواب
واج(ب)


#شهریور

ازسرانگشتان شهریور
شورمی ریزد
برسرفصل رنگها
وصدای خش دارکلاغ
خبرمی دهد از
آخرین قدمهای شهریور


زهرا سادات هاشمی
#سپکو شهریور

🌸🌸🌸

دست خطا
خضاب می بندد
خزانه خزان زده افکار را
از خط خطی های زخمی
که خرافه ای خاموش بود
در خطای دید عشق


#اعظم_ملکپور_مهربانو
#سپکو_خطا
#چااش
(واج خ)

🌸🌸🌸

# جوان
صد حیف که جوانیم
به پای جهالت ها
جوان مرگ شد
# سپکو
# امیر رضائی

🌸🌸🌸

#سحر

سوخته شد در سحری
سحر امیز
اشعار سو زناکی که
زبان سرخ
سر سبز را
به باد میدهد
در سحرگاهان


#مهدی_صابری
#سپکو_سحر
۴۰۰/۶/١۴
واج (س)

🌸🌸🌸

اسرار شاپرک
مهر و موم شد
اشک شمع کشید
بر بال شب
شمایل عشق را
در نگاه شاپرک


#اعظم_ملکپور_مهربانو

#سپکو_شاپرک
#چااش
(واج ش)


🌸🌸🌸

به تماشای تو آمده است
تن تب داری
که تربتت را
در تجلی مناجاتش
تسبیح می کند
تا ذکر بگوید
تماشایت را

#زهرا_روحانی
#سپکو
#تماشا
۴۰۰/۶/۱۴
واج آرایی (ت)

🌸🌸🌸

دل به دل راه دارد
اما از کدام درد
گله کنم
که طاقت از دست رفته ام
به زبان شعر
در دلت رخنه کند

#اسماعیل_دهقانی‌‌
#سپکو

🌸🌸🌸

گم شده است
گهواره‌ی شب
دیگر
لالایی نمی‌گوید
برای گم شدگان راه تنهایی

#طاهره‌موسوی‌نژاد
#سپکوگم
#‌واج‌«گ»

🌸🌸🌸

# خواب

چه خوابی زیبایی بود
جهانی بدون جنگ
ولی افسوس
خوابی بیش نبود
# سپکو
# امیر رضائی

🌸🌸🌸

چهل چراغ چشهایت
چشمه های نورند
در کویر تنهایی
دریچه هایی که شب شهر را
چراغانی میکند

#لیلا_محمودی
#سپکو_چراغ_بداهه

🌸🌸🌸

خاک خوردم
در خرابه خلوت جهل
آنچنان از خشکی لبانم
خون بر تندیس خستگی چکید
که مرگ مرا به کام گرفت
وبه خاک افتادم


#سپکو_خاک
#میترا_رحمتی(قاصدک)
واج(خ)

🌸🌸🌸

ازچشمه ی چشمانت
چشیده ام
آب حیات را
تاهنوزمانده ام
پای همان چشمه
#فرشاد_نیک_بخت_ارزنده
#سپکو_چشمه

🌸🌸🌸

چهارچشمی می پایم
همان پنجره را
که سالهاست
به پایش سوخته ام
#فرشاد_نیک_بخت_ارزنده
#سپکو_پا

🌸🌸🌸

رخنه کن در دل پر نخوتم
تا از تو
شعری به کوتاهی آه
زاده شود
نوزادی نو زا
آبستن دردی ست
در دلم

#اسماعیل_دهقانی‌‌
#سپکو

🌸🌸🌸

#سایه

سایه سار صدایت را
بر سر سرگردانی هایم
بگستران
تا بی هراس بیاسایم
خستگی هایم را
چون زنبقی سرخ
در سایه ی سپیدار

#نعیمه_المولی

🌸🍃🌸🍃🌸

#سپكو -سایه
واج(س)

تسکینم میدهد
بوسه‌‌های سردت
و از هوس سراسیمه آغوشت
هراسان میدوم
در پی تسکین دردهایم

#سپکو_تسکین
#میترا_رحمتی(قاصدک)
واج (س)

🌸🌸🌸

#تور

تور والیبال
پاره شد
از توپی که
ضربه ای محکمی زد
در تاریکی افکارم
تا تیر را با تور اشتباه نگیرم

#مهدی_صابری
#سپکو_تور
۴۰۰/۶/١۴
واج (ت )

🌸🌸🌸




به شب تو می اندیشیدم
در میان شپ شپ باران
به تویی که چشمانت
شاهد آخرین قطره لرزان
در شبستانم بود

#شاه_حسینی
#سپکو

🌸🌸🌸

تو را به دستان شب
سپرده ام
انجا که دردی چرکین
در دل پر کینه ات
ریشه دوانده است
تا سپیده دمی
در سکوتی از شب

#اسماعیل_دهقانی‌‌
#سپکو

🌸🌸🌸

کندو کندو عسل را
به چالش می‌کشد
شهد لبانت

شهبانوی عسل تویی

#آناا_ڪیاجمالی
#سپکو/عسل

🌸🌸🌸

در سوز سحرگاه
سلسله ای مسکوت
به سراغ یاسی سپید می رود
تا تقسیم کند
بی سروسامانیش را
با ساربان سلامی
در سحرگاهان

#زهرا_روحانی
#سپکو
#سحرگاه
۴۰۰/۶/۱۴
چالش

🌸🌸🌸

خروش خیل خاطرات است
فصل خزان
خش خش برگها
در کوچه سار مهر
زمزمه هایی دلنشینند
به جا مانده از عشق هایی خروشان

#لیلا_محمودی
#سپکو_خروش_بداهه

🌸🌸🌸


در میان چشمهای تو
غوغایی ست
ڪه هرگز درک نمیکند
سڪوت واژه رفتن را
انگاه که در غروب نفس هایت
ضربان قلبم
خیره به چشم تو ست

#شاه_حسینی
#سپڪو

🌸🌸🌸
آفت باغ
یک شایعه بود
از زبان کلاغی
که چهل زخم نشاند
بر دل باغبان پیر
🌺🌿🌺🌿🌺

#اعظم_ملکپور_مهربانو
#سپکو_باغ
#جان

خیال نیمه جان تو
فرود می آید
هر شب
تا صبح آغوش
و به دندان می کشد
یاد بی جانم را
🌺🌿🌺🌿🌺

#اعظم_ملکپور_مهربانو
#سپکو_جان
#واژه

لحن واژه ات
می بَرَد
لهجه دشت را
به گوش لمیده آبگیر
که در پیچ و تاب رقص ماهی
خوابیده است
حباب واژه ها
🌺🌿🌺🌿🌺

#اعظم_ملکپور_مهربانو
#سپکو_واژه

🕊
Forwarded from Zahra Yousefi
📚بداهه سرایی
کانون ادبی سپکو
هنگام : 20 الی 21
یکشنبه : هفت شهریور1400

🌸یک شهریور ماه🌸
در روزشمار هفته ی پیش
با نکوداشت حکیم بوعلی سینا
'' روز پزشک '' نام گرفته است

🌈ضمن سپاس از اهالی درمان
در ردیف نخست انسانیت 🌈

🏥واژه های بداهه سرایی
که با اختیار زیبا قلم تان
می تواند هم برای کلیدواژه
و هم سطرهای سپکو باشد
عبارت است از :

دارو
شهریور 👦👧
زندگی
#شهر

تمام شهر را
عطر# شهریور
برداشته است
و زنی در هوای تو
جان می دهد
در این گوشه ی شهر

#نعیمه_المولی

🌸🍃🌸🍃🌸

#سپکو _شهر


#مرگ

مرگِ رویاها
رویین تنم کرده است
تهمینه ای تنهایم
که سهرابِ درد می زاید
و بی وقفه می نوشد
نوشداروهایِ بعد از مرگ را


#نعیمه_المولی

🌸🍃🌸🍃🌸

#سپکـــو _مرگ
#واژه چالش (دارو)



تیر می کشد

جای زخم مهرت

در #شهریور نگاه

و من خسته از

برگ برگ زندگی

بزن تیر خلاص را

#مونا خضرایی
#سپکو
#چالش

🌸🌸🌸

#عاشقانه

چه عاشقانه است
تورات نگاهت
وقتی
شهریور دستانت
نوش داروی زندگی می شود
پیش از مرگ عاشقانه ام

#اعظم_ملکپور_مهربانو
#سپکو_عاشقانه

🌸🌸🌸

#زندگی

زندگی
کلاغ پیری است
که هر بامداد
پرهای سیاه خود را
در زمزم آفتاب می شوید
و کنج قفسی بزرگ
مرگ را زندگی می کند


#نعیمه_المولّی

🌸🍃🌸🍃🌸

#زندگی

زندگی زیبا میشود
آنجا که چشمها
در گردش یک کوچه باغ راز
عشق را به تماشا
زندگی می کنند


#ترنم
#سپکوی زندگی

🌸🌸🌸

به شهریور از راه رسیده قسم
روی آغوش دفترم
مصرعی از یاد تو را
ترانه کردم
با نگاهی عاشقانه
که نشان از هفت شهریور داشت

#ترنم
#سپکوی شهریور

🌸🌸🌸

داروی خیالم میشوی
وقتی دشت دلم را
سپید می کنی
تا ذره ذره سبز شوم
بی شک عشق تو
داروی من است


#ترنم
#سپکوی دارو

🌸🌸🌸

کم یاب ترین داروی قلبم
نگاه سر به زیر تو بود

تپش های نامنظم دل
محتاج به
داروی چشم توست


دارو
سپکو
فرزانه نیکنام

🌸🌸🌸

شهریور نگاهت
تابستان دلم را
به یغما می برد
بوی پاییز می آید
از شهریور چشمانت


شهریور
سپکو
فرزانه نیکنام

🌸🌸🌸

#دارو

دارو را
از پا در آوردم
تا از درخت آرزوها بالا روم
وبدانم که
بعضی دردها
دارو ندارند

#مهدی_صابری
#سپکو_دارو
۴۰۰/۶/٧

🌸🌸🌸

#زندگی

بغض زندگی
گیر می افتد
در گلوی روزگار
وقتی طعمه ی دلدادگی
صید قلاب زندگی نمی شود

#زهرا_یوسفی
#سپکو_زندگی

🌸🌸🌸

#زندگی

زندگی
معمای بُغرنجی نیست
رنجی کوچک است
که در شیارِ صخره ای بزرگ
زندگی می کند

#نعیمه_المولی

🌸🍃🌸🍃🌸

#سپکـــو _زندگی

🌸🌸🌸

#زندگی

زندگی منشوری از عشق است
درامتداد راهرویی که
گل می کند
لبخندهای ما
تا باز گوید
راز نو بهار زندگی را

#مهدی ابراهیم پورعزیزی (نجوا)

🌸🌸🌸

#زندگی

زندگی را
در شهریور
به چالش میکشم
از دارویی که
زندگی بوعلی سیناست

#مهدی_صابری
#سپکو_زندگی
۴۰۰/۶/٧/

🌸🌸🌸

#شهر

شهر #شهریور
بی تاب تابستانی است
که داغ بهار را بر گُرده می کشد
و دلش خنک می شود
از اینکه پاییز
با عاشقانه هایش
از خجالت شهر در می آید

#نعیمه_المولّی

🌸🍃🌸🍃🌸

#سپکو _شهر

زندگی کن
در لحظه هایی
که سخت می گذرد
دیر یا زود
از یاد رفتنی ست
شادی
طعم دیگر زندگی ست

#اسماعیل_دهقانی‌‌
#سپکو

🌸🌸🌸

#دست

دست ها
دل نمی دهند
به بستن پنجره ی شهریور
و لبخند تابستان
در قاب سراسیمه ی فصل
دست به دست می شود

#زهرا_یوسفی
#سپکو_دست

🌸🌸🌸

تجویز این دارو
از شفا خانه ی چشمانت
کمی لبخند است
شیرینی لبقند تو
برای من
بهترین دارو ست

#اسماعیل_دهقانی‌‌
#سپکو

🌸🌸🌸

شهریور
آبستن شعرهای ناب است
با بند نافی که گره می خورد
به روشنی ها
و تداعی می کند
شهریور چشمان تو را



#فریبرز_مقدسی
#سپکو
#چالش
🌸🌸🌸
#اجابت

بوی اجابت می دهد
دخیل دستانم
وقتی
طعم دهان ذکر
شیرین می شود
به اجابت
🌺🌿🌺🌿🌺

#اعظم_ملکپور_مهربانو
#سپکو_اجابت


🕊
Forwarded from Zahra Yousefi
📚بداهه سرایی
کانون ادبی سپکو
هنگام : سی و یک مرداد 1400

🔶موضوع بداهه :
واژه های مخالف

کوک است ساعتم
به وقت دلتنگی
مدام زنگ می خورد
از حال ناکوک من


#صیدنظرلطفے
#سپکو
#کوک _ناکوک
🌸🌸🌸

#روز

روزهای نیمه کال
قبل از رسیدن به تو
پر می کشند
و # شبهایم دیگر
مثل #روز اول نمی شوند

#نعیمه_المولّی

🌸🍃🌸🍃🌸

#سپکو _روز


#انار

انارهای ترک خورده
بر بلندترین شاخه ی فصل
پهن می کنند
سفره ی خونین دلدادگانی
که اشتیاق دست شان
کوتاه است
از لمس خنده های انار

#زهرا_یوسفی
#سپکو_انار

واژه ها ی مخالف🌸 بلند کوتاه🌸


تنور دلم

سردو گرم می شود

در انتظار لقمه ایی نان

کاش گرسنه ایی نبود

و حسرتی از جنس تنور

#مونا خضرایی
# سپکو
#بداهه
واژه‌ های مخالف (سرد و گرم )

🌸🌸🌸


#پاییز

به پاییز خود بر می گردم
#بهار
افسانه ای باستانی است
برای من که با برگها
غمزیستیِ مسالمت آمیز دارم
و مستعمره ی# پاییز شده ام

#نعیمه_المولّی

🌸🍃🌸🍃🌸

#سپکو _پاییز


شمعی #خاموش
در شبی تاریک بودم
با آتشِ اولین نگاهت
#روشن کردی
تمام #خاموشی های جهانم را


#خاموش_روشن
#لویال

🌸🌸🌸

#کویر

#کویر تنم
تشنه ی نوازش توست
اگرچه می داند
مقصد #باران
کویر نیست

#نعیمه_المولی

🌸🍃🌸🍃🌸

#سپکو _کویر


#تلخ

تلخ است
نوشیدن مرگ شیرین
که فال حسرت فرهادش
کف فنجان ماسید
و روی تلماسه ی عشق
تیشه ی فریاد کشید
کوه تلخی هایش را

#زهرا_یوسفی
#سپکو_تلخ

واژه های مخالف🌸تلخ شیرین🌸


خواب

به خواب قصه ها
نمی رود
دلی که پر از زخم است
و فریاد بیداری
سر می دهد
در کوچه های خواب آلود


زهرا سادات هاشمی
#سپکو خواب

خواب وبیدار

🌸🌸🌸

#سکوت

در این سکوت ممتد
هزاران زلیخا
تو را #فریاد میزنند
چگونه عاشقی کنم
که یوسف شوی
در چاه #سکوتم

#نعیمه_المولی

🌸🍃🌸🍃🌸

#سپکو -سکوت


غرق شده ام
در خیال رفت و آمدهایت
دست و پا میزند عقل
بر امواج حقیقت
تا نجات دهد
این غرقِ در رویا را

#لیلا_محمودی
#سپکو_غرق

🌸🌸🌸

تلخ #زندگی می کردیم
#مرگ آمد
#زندگی شیرین شد

#زندگی_مرگ

#لویال

🌸🌸🌸


تشنه شد چشمان ام
بس که برایت گریه کرد
آب ریختم پشت سرت
سیراب نشد زمین
مدتهاست منتظر مانده اند
در چهار چوب درب
چشمان نابینا یم


#محمدرضاافچنگی
#سپکو چشمان
تشنه # سیراب

🌸🌸🌸

تلخ

تلخ تر از آن است تاریخ
که بتوان با هنر
شیرین کرد
واقعیت تلخش را

زهرا سادات هاشمی
#سپکو تلخ

تلخ وشیرین
🌸🌸🌸

#سفید ی چشمانت
برق میزند
در سیاهی شبهایی
که عبور میکنی
از چشمان #سفید م

#سپکو_سفید
#مهدی_صابری
۴۰۰/۵/٣١

🌸🌸🌸

#گرم

سرگرم یافتنت بودم
که گمت کردم
بعد از تو روزگارم
آنقدر# سرد گذشت
که هیچکس جز مرگ
با من #گرم نگرفت

#نعیمه_المولی

🌸🍃🌸🍃🌸

#سپکو -گرم


#ریشه

ریشه ام
در خواب زمین
بوی عطش می گیرد
از رقص آخرین برگ
می خشکد
حوالی مرگ
تر و خشک ریشه ام


#اعظم_ملکپور_مهربانو
#سپکو_ریشه
#چالش_کلمات_مخالف
#ترو_خشک

🌸🌸🌸

#احساس


احساس زن
خیس می شود
از جوهر عشق
وقتی
انجیل چشمان تو را
تلخ و شیرین می نویسد
احساس قلم

#اعظم_ملکپور_مهربانو
#سپکو_احساس
#چالش_کلمات_مخالف
#تلخ_شیرین

🌸🌸🌸


تمام #تلخ کامی ها را
می کارم
شاید در مزرعه ی دستهایت
#شادکامی درو کنم

#فرشاد_نیک_بخت_ارزنده
#سپکو - کام

اگه کلیدواژه درست باشه👌👌👌👌🌹🌹🌹


تو #آسمان هستی
من #زمین
بی شک
روزی
این وصله ی ناجور را
ماهرانه
به #آسمان خواهم دوخت

#آسمان_زمین

#لویال

🌸🌸🌸

لبخند شب می شکند
سکوت فریاد را
ودر این تنهایی
واژه ها قدم می زنند
تا سیراب کنند
ذهن بسته شب را

#محمدرضاافچنگی ( م.الف.سکوت)
#سپکو شب

سکوت فریاد

🌸🌸🌸

در صدف وجود تو چیده ام
تن لطیف شعر را
و از آبادی ویران واژه ها
کوشکی ساخته ام
بر صدف گوهر عشق


#فریبرز_مقدسی
#سپکو
#چالش

🌸🌸🌸

داغ نوشیدم
نگاه سردت را
آنگاه که برای گوش‌هایت
نواختم
هزاران نت داغ دیده

#سپکو_داغ
#میترا_رحمتی(قاصدک)

🌸🌸🌸

#جوانی

در کوچه های جوانی
به دنبال رد پایی می گردم
که دیگر نیست
حالا من مانده ام
و خاطراتی
که جوانی ام را پیر کرده اند

#هایده_نثری

#سپکو

🌸🌸🌸
#تاراج

به تاراج می رود
شرافت
در روز مزد زندگی
حلال
پیمان می بندد
با سفره های خالی
در تاراج انسانیت

🌺🌿🌺🌿🌺
#اعظم_ملکپور_مهربانو
#سپکو_تاراج

🕊
Ещё