متـن #شبـهه ناصبۍ در خصوص تضعیف حدیث ڪلاب حوأب↓↓↓وَكِيعٌ، عَنْ عِصَامِ بْنِ قُدَامَةَ - وَهُوَ ثِقَةٌ - عَنْ عِكْرِمَةَ، عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ - صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ - " أَيَّتُكُنَّ صَاحِبَةُ الْجَمَلِ الأَدْبَبِ، يُقْتَلُ حَوَالَيْهَا قتلى كثيرون، وتنجو بعدما كَادَتْ ".
(ایشان ابتدا توضیحی در مورد حدیث منکر می دهند ومرز آن با صحت اسناد را جدا میکند میگوید:)
◽️اين حدیث منکر است .باید دقت کرد که اولا حدیث منکر ربطی به صحیح الاسناد بودن یا ضعیف الاسناد بودن ندارد لزوما،
▫️▫️▪️ اما جزو احادیث ضعیف قرار می گیرد و مردود است.
فلذا امکان دارد حدیث صحیح الاسناد باشد یعنی تک تک افرادش ثقه باشد اما منکر باشد و مردود.و روایت را برخی ها از نظر سندی تصحیح کنند.اما حدیث منکر باشد که این دو هیچ تناقضی با هم ندارند.بلکه یک شرایط خاصی دارد گه اگر آن شرایط استجابت شود حدیث منکر است.
◽️▫️همچنین منکرالحدیث بودن نیز ربطی به ثقه بودن یا غیر ثقه بودن یا ضعیف بودن راوی ندارد بلکه منکر الحدیث بودن یک فرد در حقیقت ربط به این دارد که این افراد حدیث منکر دارد و حدیث منکر نیز شرایطی دارد.فلذا امکان دارد یک فرد ثقه منکر الحدیث باشد و یک فرد ضعیف هم منکرالحدیث باشد .اگر یک فرد ثقه منکرالحدیث باشد این یعنی این که وی تعدادی روایت منکر دارد که با شرط حدیث منکر می خواند و منکر الحدیث بودن یک شخص ثقه باعث ابطال احادیث صحیح السند وی نمی شود و وی ثقه است بلکه حدیثی که در میان احادیث وی شرط حدیث منکر را داشته باشد باطل می شود.همچنین منکر الحدیث گفتن کسی که وی توثیق نشده باشد توسط ائمه حدیث به معنای ضعف اوست.یعنی اگر کسی از ائمه کسی را بدون توثیق منکر الحدیث خوانده باشد وی در نظرش ضعیف است در غیر این صورت وی را توثیق می کرد.
روایت منکر شرایط سختی تری از سایر روایات دارد .
اولین شرط آن تفرد است یعنی کس دیگری آن روایت را از آن راوی ای که از پیامبر روایت کرده است روایت نکرده باشد.
✔️روایت از شیخ راوی قبل از راوی منکر الحدیث زیاد باشد .
✔️راوی منکرالحدیث وجود داشته باشد.
که همین شرایط به غیر شرایط های دیگر در مورد منکر بودن این روایت موجود است.طبیعی است این شرایط موجود بودنش سخت می باشد.
⬅️در کتاب سیر اعلام النبلاء خود ذهبی از امام علی بن مدینی رحمه الله از امام یحیی بن سعید انصاری رحمه الله آوره است:" وروى علي بن المديني أن يحيى بن سعيد قال له : قيس بن أبي حازم منكر الحديث ، قال : ثم ذكر له يحيى أحاديث مناكير ، منها حديث كلاب الحوأب ."
و علی بن مدینی از یحیی بن سعید به او گفت «قیس بن ابی حازم» منکر الحدیث است، گفت :سپس یحیی برای وی حدیث های منکری ذکر کرد که در میان آن ها حدیث سگ های حواب بود ."
که این حدیث را از احادیث منکر وی ذکر کرده است.
▫️همچنین ذهبی باز در همان جا از قول ائمه رجال آورده است:" ومنهم من حمل عليه وقال : له أحاديث مناكير . والذين أطروه حملوا عنه هذه الأحاديث على أنها عندهم غير مناكير ، وقالوا : هي غرائب ."
همچنین امام ابن ابی حاتم رحمه الله از بزرگان علم رجال اهل سنت همین حدیث ر در کتاب مشهور علل آورده اند و آن را منکر خوانده اند :" وَذَكَرَ الْحَدِيثَ . قَالَ أَبِي : لَمْ يَرْوِ هَذَا الْحَدِيثَ غَيْرُ عِصَامٍ ، وَهُوَ حَدِيثٌ مُنْكَرٌ . "
✅و می گوید این حدیث را به جز عصام کسی ذکر نکرده است و این حدیث منکر است .
و همچنین از قول امام ابی زرعه رحمه الله می آورد :" سُئِلَ أَبُو زُرْعَةَ عَنْ حَدِيثٍ ، فَقَالَ : هَذَا حَدِيثٌ مُنْكَرٌ لا يُرْوَى مِنْ طَرِيقٍ غَيْرَهُ . " که امام ابی زرعه رحمه الله این حدیث را منکر دانسته اند .
دلایل منکر بودن این حدیث در کتاب "الحديث المنكر عند نقاد الحديث( دراسة نظرية وتطبيقية)" عبد الرحمن بن نويفع بن فالح السلمي صفحه 528 آورده شده است که هفت دلیل آورده است که ما چهار تای آن را آوردیم .فقط همین ها برای آن کافی اند و منکر بودن ان اثبات است:
-حدیث مفرد است یعنی هیچ کس دیگری به غیر از عصامه بن قدامه از عکرمه از ابن عباس آن راویت نکرده است
-راوی متفرد مشکلی ندارد ،باید ذکر کرد که اگر وی ضعیف بود حدیث ابتدا ضعیف می شد بعد منکر ، اما چون ثقه است حدیث منکر می شود.
-عکرمه که شیخ راوی حدیث برای قیس است منکر الحدیث است و حدیث های بسیار زیادی دارد و ابن عباس نیز که جای سخن ندارد.
-با این که عکرمه شاگردان بسیار زیادی دارد و از مشهورترین افراد است، اما هیچکدام از آن ها این حدیث را ذکر نکرده اند .
بنابراین منکر بودن حدیث بدون هیچ شبهه ای قطعی است.و حدیث مردود است.
بنابراین منکر بودن حدیث بدون هیچ شبهه ای قطعی است.و حدیث مردود است.
انتهي