▫️ 6- در اين ماجرا ميزان خيرخواهي ابوبكر صديق-رضی الله عنه- براي مادرش نمايان ميشود كه مشتاق مسلمان شدن مادرش بود و به رسولخدا-صلی الله علیه وعلی آله وسلم- گفت: «اين، مادر من است كه نسبت به فرزندش نيكي زيادي روا داشته و ميدارد؛ شما نيز بزرگوار و پرخير هستيد؛ پس او را به سوي خدا دعوت دهيد و از خداي متعال، برايش هدايت بخواهيد تا او را به وسيله ي دعوت شما، هدايت كند و از آتش جهنم برهاند.» اين، از ترس عذاب الهي و رغبت و اشتياق به رضوان و بهشت پروردگار بود كه ابوبكر صديق-رضی الله عنه- را بر آن داشت تا از رسولخدا-صلی الله علیه وعلی آله وسلم- بخواهد كه مادرش را دعوت دهند و برايش دعاي هدايت كنند. رسول اكرم-صلی الله علیه وعلی آله وسلم- نيز براي هدايت مادر ابوبكر-رضی الله عنهما- دعا كردند و دعايشان پذيرفته شد و بدين ترتيب مادر ابوبكر، اسلام آورد و در جرگهي مسلماناني قرار گرفت كه براي نشر و گسترش دين خداي متعال، از هيچ تلاش و كوششي دريغ نميكردند. از اين ماجرا درمييابيم كه خداي متعال، بر بندگانش، مهر و رحمت بيكراني فرو ميفرستد و به درستيِ قانون و سنت «پاداشِ پس از رنج و مشقت» پي ميبريم و مشاهده ميكنيم كه هر مشقتي، پيامد و نتيجهي درخور و شايستهاش را به دنبال دارد.
▪️ 7- ابوبكر صديق-رضی الله عنه- از آنجا كه همراه و همنشين خاص و هميشگي رسولخدا-صلی الله علیه وعلی آله وسلم- بود، بيش از ساير صحابه در معرض اذيت و آزمايش قرار ميگرفت؛ چراكه او همواره در جاهايي كه به رسولخدا-صلی الله علیه وعلی آله وسلم- تعرض ميشد، همراه آن حضرت-صلی الله علیه وعلی آله وسلم- بود و همين رابطه و همراهي هميشگي ابوبكر-رضی الله عنه- با پيامبر اكرم-صلی الله علیه وعلی آله وسلم-، او را فدايي و جاننثار آن حضرت-صلی الله علیه وعلی آله وسلم- كرده بود كه براي دفاع از ايشان بپا ميخاست و در حالي كه خودش، از بزرگان قريش و چهرههاي معروف و نامدار بود، مورد اذيت و سفاهت كفار قرار ميگرفت.