-♦️فروپاشی اسد چه تأثیری بر جمهوری اسلامی دارد؟
فروپاشی رژیم اسد میتواند تبعات نظری و عملی بسیاری بر جمهوری اسلامی داشته باشد، از جمله:
• فروپاشی سریع حکومت سوریه، اتفاقی بسیار بزرگ است که چیزهای زیادی را در داخل و خارج برای ایران تغییر میدهد. در سیاست خارجی جمهوری اسلامی، سوریه دیرینترین متحد ایران از زمان انقلاب ۵۷ بود و مرکز اتصال همه نیابتیها از حزبالله گرفته تا فلسطین و عراق و از دست دادن آن یعنی نابودی عملی محور مقاومت و سپر دفاع خارجی جمهوری اسلامی. در نتیجهٔ از دست رفتن این سپر دفاعی و به تعبیری عمق استراتژیک نظام در خارج از مرزها، از این پس هر تقابل عمدهای با اسرائیل و آمریکا به داخل مرزهای ایران کشیده خواهد شد و این میتواند برای حکومت خطر حیاتی داشته باشد.
• بنا به تجربهٔ موفق سرکوب اعتراضات در سوریه، این باور تقویت شده بود که نیازی به مدارا و جلب نظر اکثریت مردم نیست. فقط کافی است درصدی از هواداران تندروی حکومت موسوم به «هستهٔ سخت وفاداران» را به هر طریقی حفظ کرد تا در زمانهای حساس با تکیه بر آنان حتی سختترین اعتراضات هم سرکوب و حکومت حفظ شود. حالا با سقوط سریع بشار اسدی که متکی بر اقلیت علوی از هیچ وحشیگریای دریغ نکرده بود این ایده بهشدت زیر سؤال خواهد رفت. به عبارتی روشن میشود که نمیتوان تنها به هواداران به جای اکثریت مردم تکیه کرد.
• بیتوجهی به اقتصاد و توسعه و تکیهٔ صرف به اقلیت فرقهای یا عقیدتیِ حامی فقط تا جایی کار میکند. یکی از مهمترین دلایل عدم مقاومت ارتش در برابر هیأت تحریرالشام اوضاع اقتصادی اسفبار سوریها بود. بدتر آنکه این وضعیت، سال به سال در حال بدتر شدن بود. توجه کنید که بسیاری از سربازان و به خصوص فرماندهان از اقلیت علوی بودند و با این وجود باز هم مقاومتی از خود نشان ندادند چون وقتی کار به اینجا برسد دیگر انگیزه و امیدی باقی نمیماند. چنین وضعی میتواند در ایران هم تکرار شود.
• تردید در درایت و بصیرت رهبر جمهوری اسلامی و قدرت سپاه پاسداران حتی بین اقلیت حامی هم اوج خواهد گرفت. به گمان من فقط یک شوک بزرگ دیگر مثل ناکارآمدی وعدهٔ صادق ۳ و حملات وسیع پیامدش به زیرساختهای ایران یا حتی تأسیسات هستهای ایران کافی است تا تمام ابهت و کاریزمای رهبر و توهم قدرت سپاه فرو بریزد و این میتواند همه چیز را تغییر دهد، از ترس و نومیدی و احتیاط بیشتر در اقلیت حامی تا جسارت و امید بیشتر مردم برای تغییر.
• سیاست نه مذاکره نه جنگ دیگر جواب نمیدهد. خامنهای باید تصمیم بگیرد یا در پای میز مذاکره غرورش را کنار گذاشته، خواست اکثریت را به اقلیتِ حامی ترجیح داده و سیاستهایش را تغییر دهد یا در جنگی ناگزیر به حقارت و فلاکت برسد. او باید بداند که با شکست در جنگ، حتی آن اقلیت حامی که توهماتی دربارهٔ فرهمندی او و درستی سیاستهایش داشت هم برایش نخواهد ماند و کل ساختار قدرت میتواند با تلنگری فرو بریزد.
شاهین طهماسبی
نویسنده و تحلیلگر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🆔️@tahkimmelat