View in Telegram
خیلی وقت‌ها فکر می‌کنم اگه می‌شد قلب رو حداقل برای مدتی در اورد — شاید مثل همون کاری که هاول کرد — من قلبم رو در می‌آوردم و کجا می‌انداختم یا به چی می‌سپردم؟ و خب تصویر همیشگی ذهنم یه جور آبه. و وقتی به پس گرفتنش هم فکر می‌کنم یاد اون دو باربی‌ای می‌افتم که سنگ‌های قلبی گردن‌بندشون رو از توی آب پیدا کرده بودن. و خب، هی از خودم می‌پرسم کدوم آب؟ تا کجا برونم حالا؟ امروز پل‌سفید ترافیک بود، پس از مسیر اصلی خارج شدیم. دیدم روی یه تابلویی بعد از ریل قطار نوشته: «دریاچه شورمست» فکر کردم باشه، اولین نقطه برای گشتن رو پیدا کردم. و ناگهان به ذهنم زد که نه به‌خاطر سنگینی این‌قدر از قلبت خسته شدی و نه حوصله‌ات سر رفته و نه چیزی تموم شده، صرفاً نیاز به ماجراجویی داری! باید بری دنبال دریاچه‌ها، قبرها، ریل‌ها و کوه‌های مریخی. به‌گمونم وقتی شروع کنم به گشتن، دیگه اصلاً‌ اون‌قدرها هم فکر نکنم به این‌ سوال که «حالا می‌خوای با قلبت چی کار کنی؟»
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Find friends or serious relationships easily