👆👆👆👆👆👆
" دکتر فرامرز سلیمانی"
بانی موج سوم شعر معاصر
چهارم دیماه ۱۳۹۴ در ینگه دنیا درگذشت تا در این سوی دنیا، همه ی دوستان و دوستارانش، در اندوهی بزرگ فرو روند. اهل ساری بود اما چنانکه دوستانش می گویند، با همه ی ایران در ارتباط بود و در هر کجای این خاک پاک، شاعر و شاعرپیشه ای چون خود را که می یافت، با او چنان بود که گویی دیرزمانی ست که می شناسدش.
در گرگان با دو تن از شاعران و نویسندگان ایران، از سال های پیش از انقلاب، ارتباط صمیمانه و نزدیکی داشت:سید حسین میرکاظمی و محمد مهدی مصلحی، به همین واسطه نیز به گرگان، آمد و شد می کرد و باز به همین واسطه دو عنوان از آثارش را در گرگان و در انتشارات آژینه، منتشر کرد و البته از همان سال های نخستین انقلاب با برادران قاری نیز در کانون نویسندگان و شاعران گرگان، رابطه ی دوستانه ای یافت. سخن از دکتر فرامرز مجتهدزاده سلیمانی است که اغلب با نام فرامرز سلیمانی شناخته می شود و گاه با عنوان فرامرز م. سلیمانی؛ در سوم آبان ماه سال ۱۳۱۹ در ساری، مرکز استان مازندران، متولد شد. از نوادگان محمد ولی خان سپهسالار تنکابنی بود و تحصیلات مقدماتی خود را در مدارس " هدایت"، " نواب"، " پهلوی" و " نمونه" ساری به پایان برد، سپس به تهران آمد و در مدرسه ی " هدف" تهران تحصیل کرد. او دانش آموخته ی دانشگاه علوم پزشکی تهران بود و دکترای تخصصی خود را از آمریکا گرفت. مدرسه ی پزشکی " کوه سینا"، " نیویورک" و دانشکاه " هاتمن فیلادلفیا" مکان هایی بودند که وی در آنها به ادامه ی تحصیل پرداخت و تخصص خود را در رشته ی بیهوشی و جراحی زنان، زایمان و نازایی دریافت کرد و همچنین فوق تخصص بیهوشی مامایی داشت.
پیش از انقلاب بهمن ۱۳۵۷، او از جمله ی شاعرانی بود که ...در شعر ناب از آنان نام برده می شد...سلیمانی به عنوان فرزند طبیعت و پیرو نزدیک نیما یوشیج، اشعارش بسیار شخصی و نوستالژیک بود. او تا پیش از مرگش، سردبیر انتشارات کتاب موج، سردبیر بخش خارجی مجله ی بین المللی نوشتا و مدیر مسؤل نامه ی IAMA ، بولتن دوزبانه انجمن پزشکی ایرانی آمریکایی بود. همچنین عضو و مشاور مرکز بین المللی زندگی نامه ها، عضو کتابخانه بین المللی شعر و انجمن جهانی سردبیران پزشکی بود و بیش از ۶۰ عنوان کتاب و یک هزار مقاله به زبان های فارسی، انگلیسی و دیگر زبان ها منتشر کرده است. سلیمانی در نشریات بسیاری در ایران ویراستار بود. او تا پیش از فوتش، سردبیر نشریه ی " کتاب موج" در ویرجینیای آمریکا بود.
موج سوم شعر:او در دی ماه سال ۱۳۶۶( درست ۲۸ سال پیش از درگذشتش)، در مقاله ای بحث انگیز در مجله دنیای سخن نوشت:" موج سومی در شعر امروز ایران به تلاطم درآمده است"...موج اول را محصول نیما...موج دوم را تجربه های تازه دوران پرجنب و جوش دهه ی ۴۰ و ۵۰ قلمداد می کرد..."موج سوم"، فرزند انقلاب و جنگ و تحولات سال های نخستین دهه ۶۰ جامعه ایران بود:" انقلاب و پس از آن، نگاهی تازه به شعر و شاعر بخشید و موج سوم به راه افتاد."...
شاید که دستان بی رحم اجل، او را از دوستان و دوستارانش گرفته باشد و ادامه ی سرنوشتش را میرانده باشد اما به قول محمد مهدی مصلحی، فرامرز همیشه زنده است چرا که او سراسر همه زندگی بود و زندگی.
نام و یادش، هماره جاودان باد و روح و جانش، در برین بهشت برتر باری، همیشه جاودان.
" علی بایزیدی"
( نقل از ویژه نامه دکتر فرامرز سلیمانی، فصلنامه استارباد، شماره ۵، بهار ۱۳۹۵)
" از شکاف نور "
سرک می کشد
شاخه
به تماشا
از شکاف نور
بر پیشانی ش
می نشیند
خال شکوفه یی
رنگ شکوفه می گیرد آسمان
" فرامرز سلیمانی "
( از کتاب " رویائی ها "، نشر دی، پائیز ۶۸ )
" گدوک ۶ "
بر قله
نمی پاید
حوصله ی دل
دمی که ابر
پشت رفتار تندری اش
پنهان می شود
می گریزد گیسو آن باد
بر پیشانی اش
ابریشمی
می ماند دمی
جای حوصله ی دل.
" فرامرز سلیمانی "
گدوک، ۳۱ شهریور ۶۹
سوسک ها را دریابید
و موش ها را
که علف دود نمی کنند
و الکل نمی نوشند
موش ها را دریابید
و سوسک ها را
که در خانه ها
قحطی را معنی می کنند
خدا تمام روز
به اجتماع بزرگ اندیشید
شکم گنده ها
بی خیال ها
و الکی خوش ها
از کدام دسته اید شما؟
چیزی فروتر از این؟
آه، ای فرودستان
بی هیچ ستاره اید شما
در هیچ آسمان
" فرامرز سلیمانی "
( از کتاب " خط ها و نقطه ها " ، از شعر : فرودستان )
@StarbaadMagazine