صبحی که دیده بر رخ تو باز میکنم
همچون عروس بر همگان ناز میکنم
اصرار در شکستن من اینهمه چرا
وقتی که شوق دیدنت ابراز میکنم
از جان و تن رمیده دلم در هوای تو
بیدل شدم دوباره و پرواز میکنم
یک شب بیا و مست بکن جام و باده را
بنگر چگونه نغمه ی دل ساز میکنم
آتش گرفته سینه من از شرار عشق
«انجام را تصور آغاز میکنم» ۱
#_صادق_شیرزاد
۱۴۰۳/۸/۲۷ساعت ۲/۳۰دقیقه نیمه شب
۱صائب
@sozesine