🧩 شاید نخستین باری که عبارت «جمهوری اسلامی» در یک متن سیاسی در ایران به کار رفت نه در بحبوحۀ انقلاب یا حتی دهۀ چهل خورشیدی که اندکی پیش از فرمان مشروطیت (۱۲۸۵) و در قالب تلگراف تند گروهی از «علمای» شیراز به محمدعلی میرزای ولیعهد بود!
واقعۀ رژی و لغو امتیاز تنباکو بر مبنای یک فتوای جعلی قدرت روحانیون را به شدت افزایش داده بود. اساساً یکی از دلایل اصلی مخالفت عینالدوله با خواست بستنشینان ترس از قدرتگیری بیشتر روحانیت بود.
در ۱۲۸۵ هنوز دوگانههای مشروعه-مشروطه و اعتدالیون-عامیون نمایان نشده بودند؛ اما متنکامل همین تلگراف و عبارتهایی که علیه روشنفکران به کار میبرد، مراحل آغازین بروز اختلاف را نشان میدهد. در قضیۀ تنباکو هم دو گروه نامتجانس «پیروان ملکمخان» و «طلاب» درگیر بودند؛ البته به جز دخالت سفارت روسیه که خبر قرارداد را افشا کرد و در لغو فاجعهبار امتیاز نقش کلیدی داشت.
اعدام شیخ فضلالله نوری و سپس ترور سید عبدالله بهبهانی که با انگیزۀ رقابت شخصی با نوری مشروطهخواه شده بود، مشروعهخواهان را در میدان سیاست ایران به حاشیه برد. بعدها در دورۀ رضاشاه چند بار کوشیدند دوباره وارد سیاست شوند. قضیۀ ضرب و شتم آیتالله بافقی در صحن حرم حضرت معصومه توسط شخص رضاشاه را نباید صرفاً یک خشم ناگهانی یا قضیۀ «ناموسی» قلمداد کرد. اندکی پیش از آن در ماجرای سربازگیری از میان طلاب تحصنی در قم ترتیب داده شد که به جایی نرسید و نورالله نجفی اصفهانی مجتهد قدرتمند قم در همان تحصن مرد. رویداد گوهرشاد نقطۀ اوج درگیری چند ده ساله بود.
اولتیماتوم روسیه و جنایت تزارها در تبریز و مشهد (و خالی کردن پشت ایران توسط انگلیس در آن ماجرا)، ضعف فرهنگ سیاسی و جنگ جهانی اول و اشغال ایران توسط روسیه و عثمانی متأسفانه دمکراسی را به فانتزی روشنفکران تبدیل کرد...
✍️ #مهرپویا_علا#تاریخ🌎📚 @sociologycenter 📚🌍