🧩
زیباییشناسی و سیاست نزد هانا آرنتهانا آرنت زیباییشناسی منظومهواری از خود به جا نگذاشته، اما در جای جای آثارش اشارهها و تاملاتی درباره هنر و نقش آن در زیستجهان آمده است. بیشتر این مضامین در بستر دغدغهای سر برآوردهاند که تا پایان عمر همراه او بود: کاوش در سهگانه تئوریا، پراکسیس و پویئسیس، جا و مکان درخور آنها در زیستجهان، و نسبتهایی که با هم دارند یا باید داشته باشند.
یکی از این مضامین نسبت هنر با نمود و، در پرتو آن، رابطه هنر با فضای عمومی یا آن چیزی است که آرنت «فضای نمود» (space of appearance) میخواند، فضایی که در شکل مطلوب آن قائم به تکثر افراد و منظرهای آنهاست. هنر در نظر آرنت از رانۀ نمود یافتن برمیخیزد که در همه موجودات زنده به درجات روی نشان میدهد، رانهای که انسانها را بر آن میدارد که از کنج حیطه خصوصی سر بیرون آورند و از راه گفتار و کردار به دیدار و شنیدار یکدیگر درآیند. این میل به نمود یکی از رشته هایی است که هنر را با سیاست به معنای آرنتی آن میپیوندد و امکانی از امکانهای سیاسی هنر را به عیان درمیآورد. از این روست که در نظر آرنت تنگ کردن دامنه فضای عمومی در جوامع بسته لاجرم تنگ کردن دامنه استتیک و فقر آیستسیس (ادراک حسی) نیز هست. آرنت بارها به این قابلیت سیاسی نمود اشاره میکند. پانوشتی از کتاب وضع بشر، اگرچه ربط مستقیمی به هنر ندارد، اما اگر در پرتو تلقی آرنت از استتیک و آیستسیس خوانده شود، عاملیت ممکن هنر در سپهر عمومی را آشکار میکند:
«حکایتی که سنکا از رم، پایتخت امپراتوری روم، نقل میکند، میتواند معلوم دارد که صرف نمود در انظار، تا چه حد خطرناک تلقی میشد. در آن زمان طرحی در سنا مطرح شد مبنی بر این که بردگان در انظار لباس متحدالشکل به تن کنند بهگونهای که بتوان بیدرنگ آنها را از شهروندان آزاد تشخیص داد. این طرح را بسیار خطرناک تشخیص دادند و رد کردند، زیرا در این صورت بردگان میتوانستند یکدیگر را بازشناسند و از قدرت بالقوه خویش باخبر شوند.... آنچه غریزه سالم رومیها خطرناک میانگاشت نفس نمود بود...» (ص ۳۶۸ - وضع بشر)
✍ #مسعود_علیا#هانا_آرنت،
#زیباییشناسی
🌎📚 @sociologycenter 📚🌍