♦️یک گفتمان انسجام بخش و وحدت آفرین در شرایط خطیر کنونی واجد چه مولفه هایی باید باشد؟
دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس)🔸روزنامه همدلی
۱۸ فروردین ۱۴۰۳
https://hamdelidaily.ir/index.php?newsletternumber=2391&page=8با توجه به اهمیت اتحاد ملی و انسجام اجتماعی در جامعه امروز ایران درخصوص پرسش این جستار در چند محور مطالبی به اختصار تقدیم می گردد امیدوارم با مشارکت مخاطبان عزیز بتوانیم در باب این موضوع که بی تردید برای جامعه ما امری بسیار حیاتی و حائز اهمیت است بیشتر تامل کنیم و در تمهید لوازم تحقق یک گفتمان انسجام بخش برای جامعه در حد توان اهتمام بورزیم. به زعم نگارنده به عنوان مولف کتاب "گفتمان وفاق" که به مثابه یک نظریه اجتماعی مد نظر نگارنده بوده است رفع فقر تئوریک در اداره ی کشور ضرورتی انکارناپذیر است. امروز دردمندان اهل تفکر بی وقفه طرح مسئله ی وفاق و دعوت به وفاق و همگرایی نیروهای جامعه در جهت حفظ منافع ملی را به عنوان یک ضرورت بی چون و چرا برای جامعه در هر مجال و فرصتی که می یابند در میان می افکنند.
🔸️نظریهی حقیقت
برای تمهید یک نظریه ی حقیقت اهل تفکر می بایست در عمیق ترین سطح فلسفی کلمه مسئله فقدان یک هستی شناسی متناسب با زیست جهان جدید برای ایرانیان را در مرکز تأملات خویش قرار دهند. در این سطح کمال مطلوب واکاوی امکان برقراری دیالوگ میان عقلانیت سنتی و عقلانیت مدرن می باشد که ناظر بر نظریه پردازی در سطح هستی شناختی در باب حقیقت می باشد در این سطح بایستی نظریه ای تمهید گردد که امکان برگشت به عالمیت گذشته را سلبا نفی و در مقام ایجاب بر اساس ارزش های عالمیت سنتی و مدرن بدون مطلق انگاشتن آنها، به نظریهپردازی مبادرت ورزد که قهرا لوازم نیل به آن به هیج وجه نبایستی امری دم دستی و زودیاب تلقی شود. در این سطح بایستی مواریث ایرانیت، اسلامیت و مدرنیته را برای نیل به نظریه حقیقت به کار بست.
🔸️نظریهی حکمرانی
حاکمیت مستقر برآمده از یک انقلاب مردمی با همه ی مسائل و تهدیداتش در دهه های گذشته به بوته ی آزمون گذاشته شده است من البته معتقدم کفه ی ناکارآمدی ها به دستاوردها سنگینی می کند اما در خصوص ارتقای نظام حکمرانی می بایست با وجه نظر به دستاوردهایی مثل استقلال نسبی تعامل را جایگزین تخاصم کرد و از رابطه ی حکومت و مردم خصومت زدایی کرد بنابراین هر نوع رادیکالیسم و تندروی به صلاح ملک و ملت نیست؛ اما می توان و باید برای بهبود شيوههاي حکمرانی در جهت نیل به نظریه حکومت متناسب با زمان دست به احتیاجات علمی زد و البته لازمه ی آن وجود امنیت نسبی در جامعه است.
🔸️نظریهی حقوقی
در این مورد نیز بایستی نظریه ی روزآمد حقوقی محل امعان نظر اهل دغدغه قرار گیرد و با عنایت به توصیه ی بزرگان مبنی بر این که هر نسلی بایستی نظام حقوقی و قانونی متناسب با خود را داشته باشد بایستی وارد حیطه ی نظریه پردازی شد. با وجود پویش نسلی رخداده در جامعه به رسمیت شناختن اقتضائات سوژه مدرن در ساختار حقوقی کشور از اهم مواردی است که می بایست مورد بازبيني و بازنگری جدی قرار گیرد.
🔸️نظریهی اجتماعی
گفتمان "وفاق ملی" به دنبال تمهید شرایط تحقق آلترناتیوهای ساختاری با مشارکت همه ی نیروهای اصیل فارغ از گرایشات ایشان برای توسعه ی ایران عزیز است. در این سطح تنوعات قومیتی و جنسیتی و انواع کثرات از نوگرایان تا سنتگرایان ذیل یک نظریه به رسمیت شناخته می شود.
وقتی درد توسعه نیافتگی تاریخی به واسطه ی عموم نخبگان جامعه تشخیص داده شود؛ اولا نوعی وفاق بین گرایشات مختلف حاصل می گردد. و ثانیا در سایه ی همین وفاق بر سر "درد مشترک" با برایند نیروهای متفرق و تشریک مساعی ایشان برای وصول به نسخه ی شفا و تمهید الترناتیوهای ساختاری رفته رفته برای علاج مصائب مبتلی به جامعه امکانی سر بر می آورد!
🔸️نظریهی دفاعی و ديپلماسي
برای اینکه قدرت دفاعی و نظامی برای حفظ مرزهای میهن، حاکمیت، تمامیت و استقلال کشور را داشته باشیم بایستی مولفه های این توان را بشناسیم و ارتقا دهیم. عرصه های فرهنگی را به اهلش بسپاریم. و از امنیتی سازی این میادین بپرهیزیم. برای روشنفکران نقش قائل باشیم. اقتضائات میادین گوناگون سیاسی اجتماعی و فرهنگی را به رسمیت بشناسیم. حداقل های معیشت اقشار آسیب پذیر و مستضعف را تامین کنیم. قدرت بازیگری و دیپلماتیک خود در عرصه جهانی را ارتقا دهیم. اوضاع وخیم اقتصادی را بهبود بخشیم. از خروش دهک های پایین پیشگیری کنیم.
بدانیم جلوی پروپاگاندای نظام سلطه؛ بدون نقش دادن به اهل فرهنگ و روشنفکران خودآکاه نمی توانیم بیاستیم. رویگردانی نسل های جدید و ضعف های خود را در عرصه ی رسانه و غیره به گردن روشنفکران نیاندازیم.