و شیخ گفت: دوازده سال آهنگر نفس خود بودم ، در کوره ی ریاضت می نهادم و به آتش مجاهده می تافتم و بر سندان مذمّت می نهادم و پتک ملامت بر او می زدم تا از نفسِ خویش آیینه ای کردم.
پنج سال آیینه ی خود بودم ، به انواع عبادت و طاعت آن آیینه می زدودم.
پس یک سال نظر اعتبار کردم ، بر میان خویش از غرور و عشوه و به خود نگرستن زُنّاری دیدم ، و اعتماد کردن بر طاعت و عمل خویش پسندیدن.
پنج سال دیگر جهد کردم تا آن زُنّار بریده گشت ، و اسلام تازه بیاوردم.
بنگرستم ، همه ی خلایق مرده دیدم.
چهار تکبیر در کار ایشان کردم و از جنازه ی همه بازگشتم ، و بی زحمتِ خلق ، به مدد خدای ، به خدای رسیدم.
#تذکرة_الأولیاء#ذکر_بایزید_بسطامی@smsu43