سلام و ارادت عزیز!
بله در الاهیات رهاییبخش هم پراکسیس رو بهکار میبرند. در مقابل ارتودوکسی (عقیدهی درست) هم ارتوپراکسی (عمل درست) را مینشانند.
جامعهشناسان البته از واژهی کنش action استفاده میکنند. فیلسوف کاتولیک فرانسوی موریس بلوندل هم از کنش استفاده کرده است. مهمترین کتاب او کنش نام دارد که متاسفانه به فارسی ترجمه نشده است. هر چه به دوستان فرانسه زبان گفتم این کتاب را ترجمه کنید، نتیجه نداد. اثر بسیار مهمی است.
نکتهی غامضی که در این بحث وجود دارد این است که معیار صالح بودن عمل چیست؟ آیا آن معیار از عقاید پیشینی اخذ میشود یا از نتایج و ثمرات مثبت پسینیی عمل یا از ضرورتهای لحظهای که انجام کنشی را طلب میکند؟ آیا معیارهای جهانشمولی بیرون از نظامهای اعتقادی (مثل رهاییبخشی و عدالت و زندهگیبخشی و امنیتبخشی و توانبخشی و مددکاری و ...) برای تشخیص صالح بودن عمل وجود دارد؟
عقاید دینی معمولا جهانشمول نیستند و فقط اجتماع مؤمنان را پوشش میدهند. لاجرم عمل صالح نیازمند معیارهای عام است. اما مشکل اینجا است که معنای هر کنش در درون موقعیت آن ساخته میشود و بهنظر نمیرسد بتوان معنایی کاملا انتزاعی از صالح بودن عمل ارائه کرد. ممکن است یک کنش در یک موقعیت صالح باشد و در موقعیت دیگر ناصالح. اینجا است که انگار صالح و ناصالح بودن کنش بهنظر میرسد تا حد زیادی وابسته به تشخیص کنشگر میشود.
درود بر شما عزیز که دعوت به تأمل میکنید!