در نگره ها و دیدگاه های جدید در غرب، فلسفه نه تنها به پایان راه خود رسیده است، بلکه تاریخ فلسفه و ذات فلسفه، یک توهم تمام_عیار تلقی می شود.
اعترافات ریچارد رورتی، در سخنرانی معروفش در دانشگاه تهران، در چند سال قبل، که گفته بود: ایرانی ها نباید اشتباه کنند و نباید دچار توهم فلسفه_ورزی شوند و اینکه ایرانی ها نمی توانند تفلسف کنند و درخت فلسفه متعلق به جهان غرب است و در خود غرب نیز، فلسفه به آخر خط رسیده است و میوهُ درخت فلسفه، یعنی تکنولوژی، عصر ما را تسخير کرده است و هایدگر، بزرگترین فیلسوف قرن بیستم نیز با ارائه گفتمان فلسفهُ تکنولوژی، و نقد شدید تکنولوژی_زدگی جهان مدرنیته، به نوعی، پایان گفتمان فلسفه غربی و پایان ظهور فلاسفه را پیشاپیش، اعلام کرده بود، و گزاره های مشابه دیگر در گفتمان معاصر متفکران غرب، نشان می دهد که فعالان فکری در ایران، نیازمند تجدیدنظر در پارادایم های فکری و فلسفی و علمی موجود هستند.
با سپاس و ارادت و احترام،
مهدی مهرپسند،
پژوهشگر علوم استراتژیک،
آبان ۱۴۰۳
کامنت نجاتی حسینی 👇👇👇
سلام و عرض ادب و سپاس از وفاداری به فرهنگ حسنه نقد
تا جایی که میدانم هنوز هم فلسفه های اقتصاد و سیاست و اخلاق و حقوق و فلسفه اجتماعی سرتر و برتر از علوم انسانی اجتماعی سیاسی فرهنگی اند و لذا حسب وظیفه معلمی محققی مولفی با توجه به دانش آموختگی در دو رشته فلسفه سیاسی و علوم اجتماعی هم چنان به تلفیق فلسفه و علم اجتماعی برای تحلیل پایبندم
🌷🙏
۱۸ ۰۸ ۱۴۰۳