View in Telegram
...دست‌ها می‌سایم، تا دری بگشایم بر عبث می‌پایم، که به در کس آید در و دیوارِ بهم ریخته‌شان، برسرم می‌شکند می‌تراود مهتاب، می‌درخشد شبتاب. مانده پای آبله از راه دراز، بر دَمِ دهکده مردی تنها، کوله بارش بردوش، دست او بر در، می‌گوید با خود: غمِ این خفتۀ چند، خواب در چشمِ ترم می‌شکند*. بیست و یکم آبان، زادروز نیما یوشیج، پدر شعر نو -نیما در این شعر کسی را تصویر می‌کند که از غمِ خفتگان یا نا آگاهان خواب به چشم ندارد... *بخشی از پایانِ شعر «می‌تراود مهتاب» @shokufayi
Telegram Center
Telegram Center
Channel