View in Telegram
شهدای هویزه
📝 #روایت | قسمت سوم 🌷 روزی که کرخه، «نور» شد... به استقبال چهل و چهارمین سالگرد شهدای عشایر عرب کرخه نور 🇮🇷🇮🇷 ✍️ میلاد کریمی 🔹 تلاش و تکاپوی مردم منطقه علیه دشمن، بیشتر و همه جانبه شده بود. کار شناسایی خیلی وسیع دنبال می‌شد. گروهی از نیروهای مردمی، روزها…
📝 #روایت | قسمت چهارم

🌷 روزی که کرخه، «نور» شد...
به مناسبت چهل و چهارمین سالگرد شهدای عشایر عرب کرخه نور 🇮🇷🇮🇷

✍️ میلاد کریمی

🔹 دشمن به اهالی روستاها و به ویژه آوارگان، شدید بدبین شده بود. می‌خواست مردم را بترساند تا با سپاه همکاری نکنند. در این راه از همه شیوه‌ها استفاده می‌کرد.
🔹 ناغافل می‌ریختند توی روستا و رگباری، تیر هوایی می‌انداختند. جوانان و غریبه‌ها را دستگیر می‌کردند؛ هرکس را هم که می‌بردند، بدون بازجویی و شکنجه، آزاد نمی‌کردند؛ زمین‌های کشاورزی و انبارهای آرد و گندم را آتش می‌زدند؛ درخت‌ها را از ریشه در می‌آوردند؛ اندک مواد غذایی و آذوقه خانه‌ها را غارت می کردند. فضای بسته و وحشت، همه جا سایه افکنده بود. در بیابان هم کمتر اجازه نزدیک شدن چوپانان به مواضع شان را می‌دادند و بی محابا به گوسفندان تیراندازی می‌کردند.
🔹 کار دشمن، دشمنی است و جواب مردمی که عادتشان جهاد و ایستادگی است، مقاومت.
شیرمردانی که بیشترشان از نوادگان اصحاب بزرگ امیرالمومنین علیه السلام، مانند:«حبیب ابن مظاهر»، «مالک اشتر»، «مقداد ابن اسود»، «قیس ابن سعد ابن عباده» و «عدی ابن حاتم طائی» اند را از تهدیدِ تیره و تبار «بنی امیه» چه باک؟!
🔹 فشار، زیاد بود و فرصت، کم؛ اما همین کم را هم مردم برای جمع کردن اطلاعات، غنیمت می‌دانستند.
آن روزها دشمن هیچ خطر جدی از سمت جبهه مقابل احساس نمی‌کرد و حتی سنگرِ درست و حسابی نمی‌ساخت؛ برخی افسران و فرماندهان بعثی، بی‌ هول و هراس در ساحل جنوبی کرخه کور قدم می‌زدند! گزارش‌های مردمی، پای تک تیراندازهای جنگ‌های نامنظم را به جنگل‌های اطراف رودخانه باز کرد. دیری نپایید که بعثی‌ها مثل برگ بید بر زمین می‌ریختند.
🔹 این همراهی و همکاری به جوانان محدود نمی‌شد و شیرزنان و ریش و گیس سپیدانِ نسل اولی هم یک پای ماجرا بودند.
دشمن هشدار داده بود چوپانان و احشام شان، حق نزدیک شدن به خاکریزها را ندارند. این بار پیرزن‌ها می‌رفتند جلو برای همدردی ظاهری با نیروهای دشمن و خیلی تَر و فِرز، تلفاتی که در شبیخون وارد کرده بودیم را خبر می‌دادند.
🔹 کم نبودند خانم‌های دل بسته جبهه کرخه کور که ماه‌ها در 500 متری خطوط اول، بدون سنگر و پناهگاه، فداکارانه خانه‌های خود را به روی رزمندگان باز کرده و در حالی که خودشان در سختی بودند و شرایط خوبی نداشتند، مشتاقانه برای آنها نان و غذا می‌پختند؛ نان‌هایی که به تعبیر "مرتضی سرهنگی":«خیلی خوشمزه‌تر از نان خامه‌ای خیابان ولیعصر (عجل الله فرجه) تهران بود»؛ نان‌های گرمی که دل مدافعان را گرم می‌کرد.
🔹 تردد آمبولانس‌های دشمن که در منطقه زیاد می‌شد، یعنی از یک طرف، دقت گِرای دید‌بان ارتش که روی پشت بام خانه‌های روستایی مستقر می‌شد، ضربه کاری را وارد کرده است و از سوی دیگر، هر لحظه باید منتظر یورش بعثی‌ها باشیم.
🔹 کتک زدن مردم و دستگیری‌ها که شدت می‌گرفت، بزرگترهای روستا سینه سپر می‌کردند به اعتراض:
- از جانمان چه می‌خواهید؟ این چه رفتاری است که با مردم دارید؟
- شما شایسته احترام نیستید! ما اسلحه و مهمات برایتان فرستادیم، اما کنار ما نماندید. دارید اطلاعات ما را به پاسدارهای خمینی می‌دهید.
- ما داریم از خانه و زندگی مان دفاع می‌کنیم.
- شما فارس‌ها را بر ما ترجیح دادید؛ پس دشمن ما هستید و گذشتی در کار نیست.
- دست از سرمان بردارید. مگر ما خواستیم سرزمین تان را پشت سر بگذارید و در دشت‌های هویزه مستقر شوید؟
- فقط یک راه دارید. بیایید کنار ما علیه دشمن مشترک مان بجنگید. ظلم و ستم فارس‌ها یادتان رفته است؟ سید الرئیس برای نجات شما به میدان آمده است. پاسدارهایی که به روستا می‌آیند را دستگیر کنید و تحویل بدهید. از ایران پشتیبانی نکنید.
🔹 عشایر از اسب افتادهِ از اصل نیفتاده، اما خودشان را ریگِ تهِ جوی می ‌دانستند و بعثی‌ها را کَف روی آب! اگر می‌خواستند همکاری کنند، همان روزهای اوایل ۵۹ که نامه‌های استانداران و فرماندهان بعثی به بزرگان شان می‌رسید، کنار دشمن می‌ایستادند:
« ارتش عراق به زودی به اهواز خواهد رسید تا سرزمین عربستان(1) را از دست فارس‌ها آزاد کند؛ بر شماست که برای استقبال از آنها پیشقدم شوید و پرچم‌های عراق و عربستان را در بام خانه‌های خود به اهتزاز درآورید. ما یاری کنندگان شما خواهیم بود. ضروری است به سرعت پاسخ نامه را بدهید و نسبت به صدام حسین اعلام وفاداری کنید.»(2)

پی نوشت:
1. نامی که دشمن برای خوزستان انتخاب کرده بود.
2. متن ترجمه شده نامه‌ استاندار میسان (العماره) به یکی از شیوخ عشایر منطقه.

⬅️ ادامه دارد...

📻 منبع: مصاحبه های تاریخ شفاهی و اسناد امور پژوهشی زیارتگاه شهدای هویزه

#کرخه_نور_هویزه
#18_آبان

* کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه
@shohaday_hoveizeh
Telegram Center
Telegram Center
Channel