زندگی به سبک شهدا

#مسجد
Channel
Logo of the Telegram channel زندگی به سبک شهدا
@shohada72_313Promote
643
subscribers
32.4K
photos
32.4K
videos
2.4K
links
کانال زندگی به سبک شهدا آیدی کانال: @shohada72_313 ارتباط بامدیرکانال: @Ahmadgholamii ادمین تبادلات: @faramarzaghaei کانال مادرسروش: http://sapp.ir/shohada72_313 کانال مادر ایتا: eitaa.com/shohada72_313
▪️چند روزِ تمام، زیر نظرش داشتم.
اصلا لب به آب نمی‌زد!
خیلی تعجب کردم‌.
«آخر این پیرمرد، در این گرمای نجف، چطور تشنه‌اش نمی‌شود؟!»

یک روز خواهش کردم رازش را بگوید.
اولش طفره رفت.
اما بالاخره به زبان آمد.

گفت:
برای دیدن امام زمان علیه السلام نذری کرده بودم:
چهل شب چهارشنبه، مسجد سهله.

چهل هفته تمام شد، اما خبری نشد.
من ولی از سهله دل نکندم.

یک شب، موقع بازگشت از سهله، تشنگی شدیدی سراغم آمد.
نه آبِ خوردن داشتم، نه تاب رفتن.
تاریکی شب و تشنگی لب امانم را برید.
متوسل شدم به صاحب سهله.

ناگهان آقایی مقابل چشمم ظاهر شد.
سه دانه خرما تعارفم کرد.
به خودم گفتم:
دارم از تشنگی می‌میرم، حالا خرما هم بخورم؟!

اصرار کرد.
خرمای اول را که خوردم خنکی همه وجودم را گرفت!
خرمای دوم، بیشتر.
خرمای سوم، اثری از عطش نگذاشت.

با آن آقا راه افتادم.

چند قدم بعد، خودم را مقابل مسجد کوفه دیدم.
حیرت کردم.
«این آقا کیست؟
چطور ظرف چند لحظه مرا به مقصد رساند؟!»

نگاه کردم.
دیگر آن آقا کنارم نبود.
از آن شب، دیگر تشنگی سراغم نیامد.

📚 برگرفته از العبقري الحسان، ج۶، ص۸۰۱.


#مسجد_سهله
#سهله_خانه‌_امام_زمان علیه‌السلام
Hekayate Tavassol Ahmad Khoshnevis
@Elteja_tales | کانال قصّه‌های مهدوی
🔸حکایتی عجیب پیرامون زیارت عاشورا

آنها که اهل خواندن زیارت عاشورا هستند، حتما بشنوند.

📚عبقری الحسان، ج ۲، ص ۵۲۰.

#مسجد_سهله
#داستان_توسل
#زیارت_عاشورا
#سهله_خانه‌_امام_زمان علیه‌السلام


🏴 @shohada72_313 
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥#پوشش_زنده|تصاویر هوایی اختصاصی خبرگزاری دانشجو از اجتماع عظیم
«سلام فرمانده» در صحن
#مسجد_مقدس_جمکران

📡 #انتشار_حداکثری_با_شما👇
📡 @shohada72_313
🔹 خیلی ‌ها با فرمانده لشکر کار داشتند؛ ولی نمی ‌توانستند در ساعت مشخصی او را پیدا کنند. مسئولیت او طوری بود که وقت بیکاری نداشت. بیکاری که نه، اصلاً فرصت نبود اگر کسی با او کاری دارد، به ‌راحتی بنشیند و با فرمانده خود صحبت کند.

🌼 فرماندهیِ لشکر کاری سخت و پیچیده بود. از طرفی فرمانده لشکر، فرمانده لشکر اسلام بود و باید به رسم مسلمانی، ارتباطش با زیردستان را تقویت می کرد و در هر فرصتی گامی برای خدمت به آنان برمی داشت.

💟 برای حل این مسئله، ابتکار جالبی از خود نشان داد. نیم ساعت قبل از #اذان به #مسجد می رفت و می ‌نشست؛ این‌گونه هرکس با او کاری داشت می دانست اگر هیچ‌جا دستش به فرمانده لشکر نرسد، نیم ساعت قبل از نماز می ‌تواند او را در مسجد پیدا کند و به ‌آسودگی حرفش را با وی در میان بگذارد.

🌼 این ابتکار سردار
#شهید_محمودکاوه ، علاوه‌ بر آنکه قدمی در راه رفع مشکلات و رسیدگی به امور زیردستان محسوب می شد، روشی غیرمستقیم برای جذب دیگران به مسجد بود و باعث می شد توفیق نمازجماعت نیز عاید دیگران شود.

📚 قصه عاشقان؛ دعوت به نماز در سیره شهیدان؛ ص 22

#عطر_نماز
..
حال می خواهید محبت به
#امام_زمان_علیه_السلام پیدا کنید، من یادتان می دهم.

🎤هر مجلس که نشسته اي
#ذکر_امام زمان بکنید، نامی از آن #بزرگوار ببرید،

📚کتاب هایی که مربوط به
#آن_حضرت
است و فارسی است، بخرید و بخوانید، از قبیل منتهی الآمال شیخ عباس قمی یا نجم ثاقب حاجی نوری.

📚از این قبیل کتابها خیلی است. یک مقدار
#معجزات_حضرت و رسیدگی هایی که #حضرت به #شیعیان و #دوستان_خود فرمودند، بخوانید.

💕اینها را که می خوانید، قلباً به
#حضرت علاقه پیدا می کنید.

📿هر مجلسی هم نشسته اي
#ذکر_حضرت کن،#اسم_حضرت_را_ببر، فضائل #حضرت را بگو، #دعا درباره حضرت بکن،

😍اینها تو را کم کم نسبت به
#حضرت مهربان تر می کند، کم کم از زبان بگذر و به عمل بیا،

💸
#یک_مقدار_پول_خرج_کن. این پول،
چیز عجیبی است، جان ما دنبال پول ماست، معطل نشو! هرجا که پول تو رفت، دل تو هم آنجا میرود،

🕌باور نداري! یک قالیچه بخر و به این
#مسجد بیاور، تقدیم #مسجد کن، به محض اینکه قالیچه را آوردي و در #مسجد انداختی، هرشب دلت می خواهد

🛐به این
مسجد بیایی و همینجا#نماز بخوانی،

💡 این مطلب حسی است. این ها یک نکته هاي روانی است که وقتی وارد عمل بشوید،خودتان تشخیص می دهید.

به جان شما،
#به_خود_صاحب_الزمان، به مرگ خودم، من اینها را امتحان کردم.

🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼

🕋 (( اَللهم اِني اَسئلك بحق روح مولانا اميرالمؤمنين علي ابن ابي طالب صلواتك عليه الذي لم يشرك بك طرفة عين الابدا  اَن تُعَجِّل فرج ولیک القائم المهدی برحمتک یا ارحم الراحمین ))


اَلّلهُمـّ؏َجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج‌َ‌واَقِمنابِخِدمَـتِه

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌👇👇
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
📡 @shohada72_313
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🚨مطالبه صریح حاج قاسم نسبت به ائمه جماعات...


پ.ن: اگر قصد ما حفظ جامعه است باید مسجد محله را به چشم یک قرارگاه ببینیم.

با این نگاه، محدوده آن مسجد دیگر ۲۰۰ متر مربع نمی شود، بلکه ۱۰ کیلومتر و چه بسا بیشتر می شود.

امام جماعت باید مسئولیت خود را یک کار تمام وقت ببیند ...

نگذاریم حرف فرمانده زمین بماند ...

#به_سوی_مسجد_طراز_انقلاب_اسلامی
#امام_جماعت_طراز_انقلاب_اسلامی
#مسجد_طراز_انقلاب_اسلامی
#جهاد_تبیین

#منتشر_کنیم

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌👇👇
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
📡 @shohada72_313
#ذکر یا فاطمه سربند #سلیمانی هاست

📣دومین سالگرد سیدالشهدای مقاومت حاج #قاسم_سلیمانی

با حضور مشاور فرمانده نیروی قدس سپاه
#سردار امامقلی
و
مداحی : #حاج سیدجوادمیری
از تهران

📅چهارشنبه ۱۵ دی
ازنمازمغرب و عشاء
🗺 #ابهر #مسجد_چهارده_معصوم_(ع)

🏴 @shohada72_313
🍃 این روزها با دیدن تاریخ تولد #شهدا شرمنده‌ی دلم می‌شوم، غبطه می‌خورم به حالشان و آهِ حسرت می‌کشم. این بار هم #قهرمان قصه جوان دهه هفتادی است که عاقبت بخیر شد.

🍃 به گفته‌ی مادرش دوران #کودکی و نوجوانی‌اش پر از شور و نشاط بوده، در #مسجد و #بسیج محله قد کشیده و بزرگ شده است.

🍃 بعد از گرفتن #دیپلم راهی #حوزه_علمیه و به خواندن درس مشغول شد و کم‌کم شخصیت شلوغ نقیِ نقی‌دوست آرام شد و تغییر کرد. پس از مدتی کبوتر دلش از درس خواندن خسته شد، از پنجره‌های #حجره پرواز کرد و راه #خدمت به مردم را در پیش گرفت.

🍃 پس از پذیرفته شدن در آزمون #نیروی_انتظامی، لباس خدمت بر تن کرد و مردانه به وظیفه اش عمل کرد. سرانجام در #درگیری با قاچاقچی‌ها مجروح و پس از چندین روز به شهادت رسید.

🍃 از #روحانی_پلیس قصه‌ی ما، #شجاعت و خدمت خالصانه به یادگار مانده است. نقی‌ها، اوج می‌گیرند و کوچ می‌کنند به سرزمین #عشق و ما بال‌سوختگان از آتش گناه در #حسرت پروازیم.



🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهیدنقی_نقی_دوست

📅 تاریخ تولد: ۱۹ فروردین ۱۳۷۲
📅 تاریخ شهادت: ۲۶ آبان ۱۳۹۵
🕊 محل شهادت: پیرانشهر

🥀 مزار شهید: خوی

#گرافیست_الشهدا

#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
📡 @shohada72_313
♡هو‌العشق♡

🍃چشم هایم مسیر #تهران تا حلب، مازندران تا #خانطومان و... را می‌کاوید به امید اینکه کوچ عشاق را ببیند. اگر عشاق به قاعده یک #یاحسین پر میگیرند و با یک #لبیک_یازینب روی بام زینبیه فرود می‌آیند، هستند کسانی که با یک یا حسین تا خود #آسمان پرواز می‌کنند...

🍃پاییز آن سال شهر با تنی زخمی و خسته #آبان را به آذر رساند، دود سیاهی که حاصل به #آتش_کشیدن شهر بود به هوا می‌رفت و آینه آسمان رو به سیاهی و کدری می‌رفت.

🍃مرتضی در تکاپو بود قائله را بخواباند اما، روضه این بار نه در #حلب و دمشق بلکه در #غرب تهران تکرار شد ضربه ای به پهلویش زدند و روضه کوچه پیش چشمانش جان گرفت. خون از فرق سرش جاری شد و شکاف سرش او را برد به #مسجد_کوفه، پای آن سجاده خونین...

🍃دیگر نفس های خونینش یارای مقابله با خوی وحشی‌شان نبود که آخرین ضربه کار خودش را کرد #ناله یاحسینش آسمان شب را آزرده خاطر کرد.

🍃در میان آن هیاهو فقط یک آرزو داشت دست بر سینه نهاد و زیر لب زمزمه کرد: #السلام_علیک_یا_حسین_بن_علی. دیگر حتی صدای زمزمه اش هم نمی‌آمد. و آرامشی که در آشوب #مرتضی را در آغوش کشیده بود او را با خود تا عرش اعلا برد.

🍃تاریخ شاهد داغی بود که بر دل ها نهادندو یک #ملت را عزادار کردند.نود و هشت، سال پرکشیدن بود.

#شهادتت_مبارک مدافع امنیت

🕊به مناسبت سالروزشهادت #شهیدامنیت #مرتضی_ابراهیمی

📅تاریخ تولد : ۲ بهمن ۱۳۶۳
📅تاریخ شهادت : ۲۶ آبان ۱۳۹۸
🥀مزار شهید : امامزاده اسماعیل. شهریار

#گرافیست_الشهدا

#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
╔══.✾🌷✾. ═══
📡 @shohada72_313
═══.✾🌷✾. ══╝
داعش با انتشار این تصویر اعلام کرد دو تروریست انتحاری این گروه بنام انس خراسانی و ابوعلی بلوچی عامل حمله به #مسجد_شیعیان قندهار هستند


📡 @shohada72_313
جان برادر...
▪️جدیدترین اثر "حسن روح‌الامین" تقدیم به
#شهدای _حادثه_بمب‌گذاری در
#مسجد_ولایت_قندوز_افغانستان.😔

💢 باما همراه باشید با مطالب مذهبی ، سیاسی ، روشنگری ، و شهدایی💢

🆔 @shohada72_313
🌹 #اخلاق_شهدایی 🌹

💐 #برو_نهج_البلاغه_علی_را_بخون 💐


🌸چند ماه قبل از #شهادتش ،
برا سفر کاری رفته بود #ترکیه .
#نمازهاش رو تو هتل نمی خوند .
یه #مسجد_اهل_تسنن
پیدا کرده بود و #نمازهاش را اونجا می خوند .

🌸حتی برای #نماز_صبح هم ،
موقعی که بقیه مست
از دیسکوها بیرون میومدند ،

اون برای نماز به مسجد میرفت .

🌸اونجا با چند نفر رفیق شده بود و
هدایتشون کرده بود .
با یک نفر از #کشور_هلند دوست شده بود و
دعوتش کرده بود به
#سمت_شیعه .
بهش گفته بود برو سرچ کن
و #نهج البلاعه رو پیدا کن بخون
ببین #علی_چی_فرموده_ و
بهش #دعای_کمیل را یاد داده بود ...


🔴👈 انسان وقتی #آماده_پرواز باشه فرق نمیکنه کجای این #کره_خاکی باشه ...
باند #پرواز_مهم نیست ...
#ترکیه_یا_سوریه


🥀🕊#بسیجی_‌مدافع_حرم
#شهید_ایوب_رحیم_پور

🆔 @shohada72_313
#سلام_بر_ابراهیم
#داستان_زندگی_شهید_پهلوان_بی_مزار
#شهید_ابراهیم_هادی
#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
#قسمت_پنجم

💚محیط ورزشی معنوی❤️
💢#ورزش_باستاني(۱)
جمعي از دوستان شهيد

💚محیط ورزشی معنوی زورخانه حاج حسن❤️
💚نماز جماعت زورخانه پشت سر حاج حسن❤️
💚ماجرای دعای توسل گود زورخانه برای بچه مریض و شفای او❤️
💚رفاقت با غیر مذهبی ها و هنر جذب انها❤️

اوايل دوران💼#دبيرســتان بود كه🌷#ابراهيم با#ورزش_باستاني آشنا شد. او شبها به زورخانه حاج حسن ميرفت.حاج حســن توكل معــروف به حاج حســن نجار، عارفي وارســته بود. او#زورخانه اي نزديك دبيرستان ابوريحان داشت. ابراهيم هم يكي از ورزشكاران

اين محيط#ورزشي و#معنوي شد. حاج حسن، ورزش را با يك يا چند آيه🌟#قرآن شروع ميكرد. سپس حديثي ميگفت و ترجمه ميكرد. بيشتر شبها، ابراهيم را ميفرستاد وسط گود، او ً يك ســوره قرآن، دعاي#توسل و يا اشعاري هم در يك دور ورزش، معمولا در مورد☀️#اهل_بيت(ع)ميخواند و به اين ترتيب به #مرشد هم كمك ميكرد.

از جملــه كارهاي مهم در اين مجموعه اين بود كه؛ هر زمان ورزش بچه ها به☀️#اذان_مغرب ميرســيد، بچه ها#ورزش را قطع ميكردند و داخل همان گود #زورخانه، پشت سر حاج حسن#نماز_جماعت ميخواندند.به اين ترتيب حاج حسن در آن اوضاع قبل از انقلاب، درس ايمان و اخلاق را در كنار ورزش به جوانها مي آموخت.

فرامــوش نميكنم، يكبــار بچه ها پس از ورزش در حال پوشــيدن لباس و مشغول خداحافظي بودند. يكباره مردي سراسيمه وارد شد! بچه خردسالي را
نيز در بغل داشت.بــا رنگي پريده و با صدائــي لرزان گفت: حاج حســن كمكم كن. بچه ام مريضه، دكترا جوابش كردند. داره از دستم ميره. نََفس شما حقه، تو رو خدا#دعا كنيد. تو رو خدا... بعد شروع به گريه كرد.

ابراهيم بلند شد و گفت: لباساتون رو عوض كنيد و بيائيد توي گود. خودش هم آمد وســط گود. آن شــب ابراهيم در يك دور ورزش، دعاي#توســل را با بچه ها زمزمه كرد. بعد هم از سوزدل براي آن كودك دعا كرد. آن مرد هم با بچه اش در گوشه اي نشسته بود و گريه ميكرد.

دو هفته بعد حاج حسن بعد از ورزش گفت: بچه ها روز جمعه ناهار دعوت شديد! با تعجب پرسيدم: كجا !؟گفت: بنده خدائي كه با بچه مريض آمده بود، همان آقا دعوت كرده. بعد ادامه داد: الحمدلله مشكل بچه اش برطرف شده. دكتر هم گفته بچه ات خوب شده. براي همين ناهار#دعوت كرده.

برگشــتم و ابراهيم را نگاه کردم. مثل کسي که چيزي نشنيده، آماده رفتن ميشد. اما من شک نداشتم، دعاي توسلي که ابراهيم با آن شور و حال#عجيب خواند کار خودش را کرده.

بارها ميديدم ابراهيم، با بچه هائي که نه ظاهر مذهبي داشــتند و نه به دنبال مسائل ديني بودند#رفيق ميشــد. آنها را جذب ورزش ميکرد و به مرور به🕌#مسجد و#هيئت مي كشاند.

يکي از آنها خيلي از بقيه بدتر بود. هميشــه از خوردن مشروب و کارهاي خلافش ميگفت! اصلا چيزي از دين نميدانســت. نه نماز و نه روزه، به هيچ چيــز هم اهميت نميداد. حتي ميگفت: تا حاال هيچ جلســه مذهبي يا#هيئت نرفته ام. به ابراهيم گفتم: آقا ابرام اينها کي هستند دنبال خودت مي ياري!؟ با تعجب پرسيد: چطور، چي شده؟!

گفتم: ديشــب اين پسر دنبال شما وارد#هيئت شــد. بعد هم آمد و کنار من نشست. حاج آقا داشت صحبت ميکرد. از مظلوميت☀️#امام_حسين(ع)وکارهاي يزيد ميگفت.اين پسرهم خيره خيره و با عصبانيت گوش ميکرد. وقتي چراغها خاموش شد. به جاي اينکه اشك بريزه، مرتب فحشهاي ناجور به يزيد ميداد!!

ابراهيم داشت با#تعجب گوش ميکرد. يكدفعه زد زير خنده. بعد هم گفت: عيبي نداره، اين پسر تا حالا #هيئت نرفته و گريه نکرده. مطمئن باش با☀️#امام_حسين(ع)که رفيق بشه تغيير ميكنه. ما هم اگر اين بچه ها رو مذهبي کنيم#هنر کرديم.

دوستي ابراهيم با اين پسر به جايي رسيد که همه كارهاي اشتباهش را کنار گذاشت. او يکي از بچه هاي خوب ورزشکار شد. چند ماه بعد و در يکي از روزهاي عيد، همان پسر را ديدم. بعد از ورزش يک جعبه شيريني خريد و پخش کرد. بعدگفت: رفقا من#مديون همه شما هستم، من مديون آقا ابرام هستم. از خدا خيلي ممنونم. من اگر با شما آشنا نشده بودم معلوم نبود الان کجا بودم و...مــا هم بــا تعجب نگاهش ميکرديم.

بــا بچه ها آمديم بيــرون، توي راه به کارهاي ابراهيم#دقت ميکردم.چقــدر#زيبا يکي يکي بچه ها را #جــذب ورزش ميکرد، بعد هم آنها را به🕌#مسجد و#هيئت مي کشاند و به قول خودش مي انداخت تو دامن امام حسين(ع)ياد حديث پيامبر(ص) به اميرالمؤمنين(ع) افتادم كه فرمودند:يا علي، اگر يک نفر به واسطه تو#هدايت شود از آنچه آفتاب بر آن مي تابد بالاتر است
📚(بحارالانوار عربي جلد۵ ص۲۸)
#سلام_بر_ابراهیم
#داستان_زندگی_شهید_پهلوان_بی_مزار
#شهید_ابراهیم_هادی
#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
#قسمت_چهارم

💚روزی حلال❤️
خواهر شهيد

💚پدر#اهل_مسجد و#هيئت بود و به#رزق_حلال بسيار اهميت ميداد❤️
💚رابطه دوستانه و بامحبت،فراتر از پدر و پسر❤️
💚ماجرای خرید نان با سکه پنج ریالی پیره زن❤️
💚سایه سنگین یتیمی بر سر،در نوجوانی❤️

◀️پيامبراعظم(ص)ميفرماينــد: »فرزندانتان را در خوب شدنشــان ياري كنيد، زيرا هر كه بخواهد ميتواند نافرماني را از#فرزند خود بيرون كند(نهج الفصاحه حديث۳۷۰)

◀️بر اين اساس پدرمان در#تربيت_صحيح ابراهيم و ديگر بچه ها اصلا كوتاهي نكرد. البته پدرمان بسيار انسان با تقوائي بود.#اهل_مسجد و#هيئت بود و به#رزق_حلال بسيار اهميت ميداد. او خوب ميدانست پيامبر(ص)ميفرمايند:»#عبادت ده جزء دارد كه نه جزء آن به دست آوردن#روزي_حلال است(بحار االنوار ج۱۰۳ص۷)

◀️براي همين وقتي عده اي از اراذل و اوباش در محله اميريه)شاپور(آن زمان، اذيتش كردند و نميگذاشتند كاسبي حلالی داشته باشد، مغازه اي كه از#ارث پدري به دست آورده بود را فروخت و به كارخانه قند رفت. آنجا مشــغول كارگري شد. صبح تا شــب مقابل كوره مي ايستاد. تازه آن موقع توانست خانه اي كوچك بخرد.

◀️ابراهيــم بارها گفته بود: اگر پــدرم بچه هاي خوبي#تربيــت كرد. به خاطر سختي هائي بود كه براي#رزق_حلال ميكشيد.هــر زمان هم از دوران كودكي خودش يــاد ميكرد ميگفت: پدرم با من حفــظ قرآن را كار ميكرد. هميشــه مرا با خودش به🕌#مســجد ميبرد. بيشــتر وقتها به#مسجد آيت الله نوري(ره)پائين چهارراه سرچشمه مي رفتيم.
آنجا#هيئت🌟#حضرت_علي_اصغر(ع) بر پا بود. پدرم افتخار خادمي آن#هيئت را داشت.

◀️يادم هســت كه در همان سالهای پاياني دبســتان، ابراهيم كاري كرد كه پدر عصباني شد و گفت: ابراهيم برو بيرون، تا شب هم برنگرد.ابراهيم تا شب به خانه نيامد. همه خانواده ناراحت بودند كه براي ناهار چه كرده. اما روي حرف پدر حرفي نميزدند.

◀️شــب بود كه ابراهيم برگشــت. با ادب به همه سالم كرد. بلافاصله سؤال كــردم: ناهار چيكار كردي داداش؟! پدر در حالي كه هنوز ناراحت نشــان ميداد اما منتظر جواب ابراهيم بود.

◀️ابراهيم خيلي آهسته گفت: تو كوچه راه ميرفتم، ديدم يه پيرزن كلي وسائل خريده، نميدونه چيكار كنه و چطوري بره خونه. من هم رفتم كمك كردم.وسايلش را تا منزلش بردم. پيرزن هم كلي#تشكر كرد و سكه پنج ريالي به من داد.

◀️نميخواستم قبول كنم ولي خيلي#اصرار كرد. من هم مطمئن بودم اين پول حلاله، چون براش زحمت كشيده بودم. ظهر با همان پول نان خريدم و خوردم.#پدر وقتي ماجرا را شنيد لبخندي از#رضايت بر لبانش نقش بست.

◀️خوشحال بود كه پسرش درس پدر را خوب فرا گرفته و به روزي حلال اهميت ميدهد.#دوستي پدر با ابراهيم از#رابطه پدر و پسر فراتر بود. محبتي عجيب بين آن دو برقرار بود كه ثمره آن در رشــد شخصيتي اين پسر مشخص بود.

◀️اما اين#رابطه دوستانه زياد طولاني نشد!ابراهيم نوجوان بود كه طعم خوش حمايتهاي پدر را از دســت داد. در يك غروب غم انگيز ســايه ســنگين يتيمي را بر سرش احساس كرد. از آن پس مانند#مردان_بزرگ به زندگي ادامه داد. آن ســالها بيشــتر دوســتان و آشنايان به او توصيه ميكردند به سراغ#ورزش برود. او هم قبول كرد.
#سلام_بر_ابراهیم
#داستان_زندگی_شهید_پهلوان_بی_مزار
#شهید_ابراهیم_هادی
#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
#قسمت_اول

💚چرا ابراهيم هادي؟❤️
💚چرا سلام بر ابراهیم را نوشتم!❤️
💚شهیدابراهيم الگــوي#اخلاق_عملي❤️

👈#تابستان سال۱۳۸۶بود.در🕌#مسجد_امين_الدوله تهران مشغول#نماز_جماعت مغرب و عشاء بودم. حالت عجيبي بود! تمام نمازگزاران از علماء و بزرگان بودند. من در گوشه سمت راست صف دوم جماعت ايستاده بودم.بعد از نماز مغرب، وقتي به اطراف خود نگاه كردم، با#کمال_تعجب ديدم

⬅️اطراف محل نماز جماعت را آب فرا گرفته!درست مثل اينكه#مسجد، جزيره اي در ميان درياست!امــام جماعت پيرمردي نوراني با عمامه اي ســفيد بود. از جا برخاســت و رو به ســمت جمعيت شــروع به صحبت كرد.

⬅️از پيرمردي كه در كنارم بود پرسيدم:#امام_جماعت را ميشناسي؟ جواب داد: حاج شــيخ محمد حســين زاهد(ره)هستند. اســتاد حاج آقا حق شناس(ره)و حاج آقا مجتهدي(ره)

⬅️من كه از عظمت روحي و بزرگواري شيخ حسين زاهد(ره)بسيار شنيده بودم،با دقت تمام به سخنانش گوش ميكردم.#سكوت عجيبي بود. همه به ايشان نگاه ميكردند.

⬅️ايشان ضمن بيان مطالبي در مورد عرفان و اخلاق فرمودند:
دوســتان، رفقا، مردم ما را بزرگان عرفان و اخلاق ميدانند و... اما رفقاي عزيز، بزرگان اخلاق و عرفان عملي اين‌‌ها هستند،بعد تصوير بزرگي را در دست گرفت. از جاي خود نيم خيز شدم تا بتوانم خوب نگاه کنم.

⬅️تصوير، چهره مردي با محاسن بلند را نشان ميداد كه بلوز قهوه اي بر تنش بود.خوب به عكس خيره شدم. كامل او را شناختم. من چهره او را بارها ديده بودم. شك نداشتم كه خودش است. ابراهيم بود، 🌷#ابراهيم_هادي!!

⬅️سخنان او براي من بسيار عجيب بود. شيخ حسين زاهد(ره)استاد عرفان و اخلاق كه علماي بسياري در محضرش شاگردي كرده اند چنين سخني ميگويد!؟او ابراهيم را استاد#اخلاق_عملي معرفي كرد!؟

⬅️در همين حال با خودم گفتم: شــيخ حسين زاهد(ره)كه... او كه سالها قبل از دنيا رفته!!هيجان زده ازخواب پريدم. ســاعت ســه بامداد روز بيســتم مرداد 1386مطابق با بيست و هفتم ماه رجب و ☀️#مبعث حضرت رسول اكرم(ص)بود.

⬅️اين خــواب روياي صادقه اي بود کــه لرزه بر اندامــم انداخت. كاغذي برداشتم و به سرعت آنچه را ديده وشنيده بودم نوشتم. ديگر خواب به چشمانم نمي آمد. در ذهن، خاطراتي كه از🌷#ابراهيم_هادي شنيده بودم مرور كردم.

⬅️فراموش نميكنم. آخرين شــب ماه رمضان سال 1373 در🕌#مسجدالشهداء بودم. به همراه بچه هاي قديمي جنگ به منزل🌷#شهيد_ابراهيم_هادي رفتيم. مراســم بخاطر فوت مادر اين شــهيد بود. منزلشان پشــت🕌#مسجد، داخل كوچه🌷#شهيد_موافق قرار داشت.

⬅️#حاج_حسين_الله_كرم در مورد شهيد هادي شروع به صحبت كرد. خاطرات ايشان عجيب بود. من تا آن زمان از هيچكس شبيه آن را نشنيده بودم!آن شب لطف خدا شــامل حال من شد. من كه#جنگ را نديده بودم. من كه در زمان شــهادت ايشان فقط هفت سال داشتم، اما خدا خواست در آن جلسه حضور داشته باشم تا يكي از بندگان خالصش را بشناسم.

⬅️اين صحبتها ســالها ذهن مرا به خود مشغول كرد. باورم نميشد، يك#رزمنده اينقدر حماسه آفريده و تا اين اندازه#گمنام باشد! عجيبتر آنكه خودش از خدا خواســته بود که#گمنام بماند! و با گذشت سال‌‌ها هنوز هم پيكرش پيدا نشده و مطلبي هم از او نقل نگرديده! و من در همه كلاس‌‌هاي درس و براي همه بچه ها از او ميگفتم.

⬅️هنوز تا☀️#اذان_صبح فرصت باقي است. خواب از چشمانم پريده. خيلي دوست دارم بدانم چرا شــيخ زاهد، ابراهيم را الگــوي#اخلاق_عملي معرفي كرده فرداي آن روز بر سر مزار شــيخ حسين زاهد(ره)در🌟#قبرستان_ابن_بابويه رفتم.

⬅️با ديدن چهره او كاملا بر صدق رويائي كه ديده بودم اطمينان پيدا كردم. ديگر شک نداشتم که#عارفان را نه درکوهها و نه در پستوخانه هاي#خانقاه بايد جست ، بلکه آنان در کنار ما و از ما هستند. همان روز به سراغ يكي از رفقاي شهيد هادي رفتم. آدرس و تلفن دوستان نزديك شهيد را از او گرفتم.

⬅️تصميم خودم را گرفتم. بايد بهتر و كاملتر از قبل ابراهيم را بشناســم. از خدا هم#توفيق خواستم.شــايد اين رســالتي اســت که حضرت حق براي شناخته شــدن#بندگان مخلصش بر عهده ما نهاده است.
‍ ‍ #داستان_های_بحار_الانوار
#داستان_فوق_العاده_زیبا📚
#راز_ویرانی_مسجدی_در_یمن ❗️

قومی در ساحل عدن مسجدی بنا کردند، اما وقتی کار ساختن آن تمام شد، ناگهان مسجد فرو ریخت، آن قوم نزد خلیفه اول رفته و داستان خراب شدن مسجد را با او در میان گذاشتند.
خلیفه گفت: باید بنای #مسجد را محکم بسازید.
مجدداً مسجد را ساختند، ولی ویران شد، باز هم نزد خلیفه رفتند و جریان را به اطلاع رساندند، خلیفه نمی‌دانست چه باید بکند،‌ مثل همیشه به حضرت علی متوسل شد و از او کمک خواست.
امام علی(ع) فرمود: طرف راست و چپ قبله را حفر نمایید، دو #قبر آشکار می‌شود که روی آن نوشته شده: «من رضوا هستم و خواهرم حیا که هر دو دختران تبّع پادشاه یمن هستیم، ما مردیم در حالی که به خداوند شرک نورزیدیم».
پس آن‌ها را در آوردید، غسل و کفن کنید و بر آن‌ها نماز بخوانید و بعد آن‌ها را به خاک بسپارید، سپس مسجد را بنا کنید تا خراب نشود، آنان امر حضرت را اجرا کردند و پس از آن مسجد خراب نشد.

📓بحارالانوار،ج41، ص297، ح22
#با_فروارد_کردن_پست‌ها
#ما_را_حمایت_کنید😍👇
@shohada72_313
سید میلاد مصطفوی 🕊

🌸او بسیار اهل #ورزش بود، کمربند مشکی جودو داشت، و در ورزش‌های رزمی مقام دومی کشور را به دست آورده بود.💪

🌸اهل #مسجد بود و به #نمازش خیلی اهمیت می‌داد.
🌸همیشه #خمس مالش را دقیق حساب و پرداخت می‌کرد
🌸هیچ وقت در هیچ شرایطی برنامه #هیئت را ترک نمی‌کرد. ☝️

🌸سید میلاد شخصیت #دستگیری داشت مشکلات همه رو حل میکرد، و اگر کسی از ایشان کمک می‌خواست چیزی کم نمی‌گذاشت. و تا مشکلش را بر طرف نمیکرد دست بردار نبود.😊

💠 #امام_صادق_علیه_السلام:
فضیلت پاداش بر طرف كردن #نیـــــاز_مؤمن, از هزار حجّی که تمام اعمال آن قبول شده باشد و آزاد کردن یک بنده در راه خدا و صرف بار هزار اسب در راه خدا با زین و لجامش, #بـــــیشتر است. 🌺


#سالروزشهادت🌷🌷🕊🕊

💠مهندس شهید سید محمد (میلاد)مصطفوی

تولد:1365/2/15
شهادت:1394/7/25

#شهادتت_مبارک🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊


@shohada72_313
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مراسم عزاداری محرم هیئت جوانان حسینی بعلت بارندگی هوا تغییر مکان یافت به
#مصلی_مهدیه_قراخیل
#مسجد_مهدیه_قراخیل

تااطلاع ثانویی
لطفا اطلاع رسانی کنید ☑️ باما همراه باشید با مطالب مذهبی ، سیاسی ، روشنگری ، بصیرت افزایی و شهدایی

@shohada72_313
Audio
یا رسول الله نقش پرچم هاست؛ وعده‌گاه ما #مسجد_الاقصی است

#صوت_شب_جمعه

#میثم_مطیعی

@shohada72_313
مشرف شده بودن #جمکران، صدای مداح در صحن #مسجد پیچید، خطاب به #امام_زمان گفت:" آقاجان ای کاش می‌دونستیم کجا هستید" .. #آقای_بهجت با همان آرامش همیشگی گفتن:" #بگویید_کجا_نیستند؟! "

#میلاد_سراسر_نورش_مبارک🌹
#نیمه_شعبان

باما همراه باشید با مطالب مذهبی ، سیاسی ، روشنگری ، بصیرت افزایی و شهدایی

@shohada72_313
More