شما با ایدههای دَرْ رفته چه میکنید؟
وقتی عنوان به ذهنم رسید یاد جورابهای در رفته افتادم. بخصوص توی مهمانیها. تجربه بهم ثابت کرده که همیشه جورابی زاپاس با خودم داشته باشم.
ولی بحث ایده جدیتر از این حرفهاست. تا به حال شده ایدهای به ذهنتان بیاید، به کلمه هم تبدیلش بکنید اما پردازشش نکنید، و بعد از مدتی که سراغش میروید، دیگر نتوانید بازسازیاش کنید؟
تا دلتان بخاهد برایم پیش آمده. بعدش میدانید چه کار کردم. هیچی. سرزنش خودم. یا سرزنش دستاندرکارانی که باعث و بانی فرار ایده شدند.
گاهی آنقدر به سرکوب کردن خودم مشغول میشدم که هیچ صدای دَری را نمیشنیدم.
صدای دَر؟ منظورم چیست؟
خاهم گفت.
امروز به قسمتی از کتاب رسیدم، گیلبرت داستانی به ذهنش میرسد. طرحش را میریزد. به دلیل مسائل خانوادگی و زندگی نمیتواند اجرایش کند. دو سال بعد دوباره به سراغش میرود. اما بعد از تمام تلاشها دیگر قادر به گسترشش نیست.
بارها جرقهی داستانی در مغزم جوانه کرده. حتا طرحش را هم نوشتم. بعد نمیدانم به چه دلیلی کنارش گذاشتم. وقتی دوباره برگشتم، خیلی ساده، تور پاره بود. ایده مثل ماهی قرمز سفرهی هفت سین که در بچگی از دستم فرار میکرد لیز خورده و رفته. در واقع ایده بود، اما بی روح.
گیلبرت چه کار کرد؟ غصه نخورد. خود را سرزنش نکرد. دنبالش نگشت. میدانست که تقصیر ایده نیست. خب مسلم است، ایده صبر ندارد. شاید هم الان در ذهن فرد خلاق دیگری پرسه میزند.
*«اگر الهام اجازه دارد غیر منتظره وارد ذهن و زندگی شما شود، پس میتواند همان طور غیر منتظره نیز به راه خودش برود.»
باورتان می شود نمیدانستم این مشکلات در زندگی نویسندگان بزرگ هم پیش میآید. پس این قسمت را با دقت خاندم و با لبخند ادامه دادم.
گیلبرت در کتاب «جادوی بزرگ» راه حل را اینطور عنوان میکند: «موضوع دیگری برای کار کردن پیدا کنید… بیشتر از هر چیزی آماده باشید. چشمانتان را باز نگه دارید. گوش کنید. کنجکاویتان را دنبال کنید. سوال مطرح کنید. هر گوشه کناری را بو بکشید. گشادهرو بمانید…. نشان دهید که شما آماده و در دسترس هستید.»
حالا متوجه شدید وقتیکه میگویم آنقدر در ناراحتی از دست دادن ایده غوطهور بودم که صدای «در» را نشنیدم، منظورم چیست؟
دیگر وقتی جورابم در میرود بدون ناراحتی فقط جوراب اضافه را از توی کیفم در میآورم. با غصه خوردن فقط گوشهای خودم را گرفته بودم وچشمهای خودم را بسته بودم.
به قول گیلبرت فقط به خدا اینبار نمیگذارم ایده سُر بخورد.
*از کتاب جادوی بزرگ اثر الیزابت گیلبرت
#روزچین
@shimanehzat