فرصتِ عشقم اگر، با تو فراهم باشد
حاضرم بـاشی اگر سهمِ دلم غم بـاشد!
تو به من تکیه کنی، تا که نیفتی از پا
خاطرت مطمئن از یک دژِ محکم باشد
سیبِ سرخی بدهی دستم و حوا باشی
قصه ام وسوسهی، حضرت آدم باشد
دل نباید که ببندم به کسی غیر از تو
فکرم آغشته به یاد تو، دمادم باشد
حاضرم بگذرم از حقِ خودم ، وقتی که
کنجِ آغوش شما فاصله ها کم باشد
قامتم گر چه به رعنایی شمشاد اما
باید از روی ادب، پیشِ شما خم باشد
حاضرم باشی اگر قیمتِ بودن با تو
عمقِ ویرانگری اش، زلزلهی بم باشد
مطمئنم که مرا میکشد عشقت، اما
باید این معجزه آهسته و کم کم باشد
#عباس_عبدالحسینی
@sherenafis