دردِ ما زخم رقیبان ستمکار نبود
ترسِ ما حیلهی آن دشمنِ مکار نبود
آنکه ما را به زمین میزد و گریان میکرد
نارفیقیست که همراه و وفادار نبود
هر که با ما سخن از نان و نمکدان میزد
نانِ ما خورد و دلش با دل ما یار نبود
غم که در سینهی ما جای خودش را دارد
یک نفر با دل ما یاور و غمخوار نبود
اشکِ ما را که همین قوم به فریاد زدن
ورنه این دل به کسی گریه بدهکار نبود
زهرِ نامرد به این سینه دگر ما را بس
این دل سوختهی ما که خطا کار نبود
#محمدرضا_عبدالله_زاده