View in Telegram
گفتگوی مستند -تو دیوونه‌ای؛ می‌دونستی؟ -من؟چرا؟ -آره تو؛ گاهی کارهای عجیبی می‌کنی که معمول نیست. -مثلاً؟ -مثلاً اون روز که تو راه شمال پیاده شدی خیارِ بومی بخری از کشاورزه. -خوب! -با یه مشت خیار گنده برگشتی. گفتم: اینا چیه خریدی؟ گفتی: «آخه صورت آفتاب سوخته و دستهای گلیش را که دیدم دلم براش سوخت.» -خوب حالا این یعنی دیوونگی؟ -بله دلسوزی زیادی یعنی همون دیوونگی. اون روز بود توی سنگاپور، بچه چینیه گریه می‌کرد؛ مامانشو گم کرده‌بود، برگشتی مامانشو پیدا کردی و یه شکلات بهش دادی. آخه کی توی مملکت غریب این کارو می‌کنه؟ -پس من دیوونم؟ -آره خیلی وقتا. هروقت می‌ریم سفر توی مناطق محروم خرید می‌کنی؛ می‌گی: «چشمشون به دست ماست.» راحت به همه کمک می‌کنی؛ پول برات مهم نیست. می‌گی هیچ وقت دروغ نباید گفت. قهرات کوتاهه؛ زود می‌بخشی. آزار حیوونا و بچه‌ها خیلی ناراحتت می‌کنه. نمی‌تونی ظلمو ببینی؛ اما می‌گی حتی برای دشمن هم باید منصف بود‌. می‌گی مهم اینه که کار خیر صورت بگیره نه اینکه به اسم من باشه؛ می‌گی... -چقدر سند رو کردی از دیوونگی من. بازم نفهمیدم چرا؟ -چون تو در اقلیتی، با عرف جور نیست کارات. -وا چه استانداردِ غیر استانداردی! مهم نیست برام؛ می‌خوام دیوونه باشم؛ دیوانگی هم عالمی داره. مهین شریفی #بازنگری_خود @SharifiDaricheh
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Find friends or serious relationships easily