در کسوت بهار | نقد و بررسی کتاب
#بهارخواببه قلم
#علی_جوان_نژاددر کسوت بهار به پاییزم آمدی
مفهوم فصلها را ممنون بههم زدی
#محمدحسین_نجفیبهار خواب را اگر جایی از خانه بدانیم که چشماندازی به طبیعت بیرون دارد، میبینیم تا چه اندازه این تعبیر، با مجموعه اشعار
محمدحسین نجفی متناسب است. شاعر همان اندازه که بر روی دستسازها و میراث فرهنگ بشری ایستاده، به طبیعت دل بستگی دارد و تمام ساختار شعر تحت تاثیر این دلبستگیست. تنها اگر شعرها را از لحاظ تنوع وزنی مورد دقت قرار دهیم میبینیم در همان نیمۀ نخست کتاب شاعر بیش از ده وزن را مورد استفاده قرار داده. این تنوع را اگر در کنار ابعاد دیگر مجموعه بگذاریم هر چه بیشتر ما را به این نتیجه میرساند که چشمانداز شاعر به چه منظرۀ وسیعیست.
شاعر در انتخاب کلمات و حتی در نحو از تنوع بیشماری که زبان در اختیارش گذاشته بهره میجوید. چنانی که نه تنها از پتانسیلهای ادبیات کهن استفاده کرده که حتی از پتانسیلهای زبان محاوره و محلی نیز غافل نبوده است و زبان امروزین در کنار زبان کهن به خوبی قرار گرفته. این درآمیختگیها، که باید به اضطراب در سبک بیانجامد، به قدری با ذات شاعر یکی شده که ناهماهنگی چندانی در اشعار ایجاد نکرده است.
مرا که یخ زدهام آتش نگاهت را
بگیر در من و بر من مگیر، برگشتم (ناگزیر:۴)
این هماهنگی گواه آن است که شاعر با آنچه میگوید همانگونه که میگوید زیسته و این تنوع به صورت ذاتی از درونش میجوشد، از آن روست که سیر و سفرش در ساحتهای مختلف نهتنها آزاردهنده نیست که لذتبخش هم هست.
ادامه این یادداشت را در آدرس زیر بخوانید:
http://yon.ir/t8fznکانال رسمی
#انتشارات_شهرستان_ادب@ShahrestanAdabPub