به سمت بوفه می روم، روی دیوار بوفه با خط روسی و درشت نوشته اند: « برابری، عدالت، حق کارگر». طبق معمول، کارگرها جمع شده اند تا کنار اجاق بوفه گرم شوند. باز هم حرف از خبر مرگ یک زندانی دیگر بین کارگرها مثل اخبار رادیو گفته می شود. چیز عجیبی هم نیست. کارگرها می دانند کسی که به لیساکوفسک می آید، یا بی خانمان است، یا جاسوس تبعیدی، یا کسی که باید زندان خود را با کار اجباری بگذراند.
بُرشی از مجموعه داستان
#روی_موج_چهاردهاثر خانم
#زهره_عارفیمنتشر شده از نشر
#شهرستان_ادبکانال تخصصی کتب شعر و داستان:
@ShahrestanAdabPub