View in Telegram
🎓 درباره واو عطف یا اُ در شاهنامه پیرو یادداشت خُرد پیشین، مقاله ای از استاد روانشاد یحیی ماهیار نوابی دیدم (در کانال رسمی بنیاد نیشابور) که به کار بردن اُ بجای «و» عطف عربی را در متون فارسی قدیم درست میشمارند و دلایل ایشان تردیدناپذیر است (”کسرة اضافه و واو عطف“، یحیی ماهیار نوابی). ایشان در اثبات این نظر، نمونه های شعر و نثر از شاعران و نویسندگان گوناگون می آورند. اگرچه گاه می توان بجای اُ /ō/ ، به گونه ای که امروز رایج است، «وَ» /va/ بخوانیم و آهنگ شعر تباه نمیشود، اما به پیروی از نمونه های دیگر، درستتر این است که همان اُ خوانده شود. این نوشته، خلاصه ای است از مقالة نامبرده در تأیید نظر استاد فریدون جنیدی. پس از دیگر شدن دبیرة (خط) فارسی، چون علامت «و» چند آوا را نشان میدهد، برای ō نیز «و» نوشتند. ”همسان بودن آن هم با حرف عطف عربی در نوشتن باعث شده است که برخی آن را عربی پنداشته و «وَ» بخوانند. ... بسیاری از بیگانگان، در آوانویسی جمله‌یی یا نام کتابی آن را به گونة va می‌نویسند. برخی ناشران ایرانی هم از آنان پیروی می‌کنند و همین شیوه‌ی نادرست را به کار می‌برند. ”در نثر هم اگر «اُ» بخوانیم بهتر و زیباتر است، به‌ویژه در سخنانی چون سخنان موزون و مسجع پیر هرات و شیخ شیراز.“ (مقالة نامبرده) بنابراین، نظر آنان (از جمله دکتر خطیبی) که میگویند ’شاید‘ «وَ» در زمان فردوسی هم رایج شده بود، درست و آگاهانه نیست (شاید رواج داشته، اما در شاهنامه به نظر میرسد که همه جا اُ برتری دارد. در ضمن، چیزی را که منطق و گواه روشنتری داشته باشد، بیشتر از حدس و ’شاید‘ میتوان پذیرفت.) چند نمونه را از مقالة نامبرده نقل میکنم. برای کمک به فهم خوانندگان، اندکی از سلیقة خودم در رسم الخط پیروی میکنم و از نشانه ها نیز سود میجویم. همچنین، توجه شود که برخی ابیات در آن مقاله، به نادرستی حروفچینی دچار است. دردم از یار است و [= اُ] درمان نیز هم دل فدای او شد و [= اُ] جان نیز هم (حافظ) بیار آن مَی، که پنداری روان، یاقوتِ ناب اَستی و [= اُ] یا چون برکشیده تیغ، پیشِ آفتاب اَستی (رودکی) حرام دارم با دیگران سخن گفتن و [= اُ] چون حدیث تو آید، سخن دراز کنم (سعدی) گلستانی کُنَش خندان و [= اُ] فرمانی به دستش دِه که ای گلشن، شدی فارغ ز آفتهای پاییزی (کلیات شمس) زر و مال تو کجا شد، پر و بال تو کجا شد غم و خال تو کجا شد، و [= اُ] تو ادبار کجایی (کلیات شمس) گفت غلط گفتی که بندة درمند*. چه فایده چون ابر آزادند و [= اُ] نمی بارند، چشمة آفتابند و [= اُ] بر کس نمی تابند، بر مَرکَب استطاعت سوارند و [= اُ] نمی تازند. (گلستان سعدی) * بندة دِرَمند: بندة دِرَم (پول) هستند. ”برخی از تفسیرهای کهن قرآن چون تفسیر شنقشی، این حرف عطف را در آغاز جمله و پس از وقف‌های کوتاه میان جمله به گونه‌ی «او» نوشته است که تلفظ درست آن را می‌رساند که همه‌جا باید «اُ» خوانده شود.“ (مقالة نامبرده) نمونه: او [= اُ] اگر چنانست کشما اندر شکّید* از آنچ فرستادیم از قرآن بر بنده‌ی خویش، کِوِی از خویشتن می‌فاسازد، بیارید سورتی همچنین. او [= اُ] بخوانید گوایان و [= اُ] شفیعان و [= اُ] فصیحان و [= اُ] خطیبان و [= اُ] شاعران هرکتان هست بدون خدای. (تفسیر شنقشی، ص ۵، بقره ۲۳؛ نقل از مقالة نامبرده) * اگر چنان است که شما اندر شک هستید  از شاعران، هر که تان هست، هر کس که شما را است (هر شاعری و کسی که دارید) بجز خدا. کوی = که وی (که او) پایان مقاله ۲۹ آبان ۱۳۹۹ 🎓
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Find friends or serious relationships easily