View in Telegram
📚 مدخلی از فرهنگ واژه های شاهنامه فعل بودن چند معنی دارد. در پایین فقط یکی را بررسی میکنیم. خواندن فایل پی دی اف را بیشتر پیشنهاد میکنم. بودن۲: شدن، گردیدن (پذیرفتن حالتی) بودن در فارسی کهن با معنی ”شدن“ نیز به کار میرفته است. ابوالقاسم عبدالکریم بن محمد رافعی قزوینی (متوفی در ۶۲۳) در کتاب التدوین فی اخبار قزوین نقل میکند که وقتی براء بن عازب (که عثمان او را به ولایت رَی گمارده بود، اندکی پس از سال ۲۴ هجری) برای فتح قزوین عازم این شهر شد و از مردم خواست که یا مسلمان شوند یا جزیه بپردازند، قزوینیان گفتند: ”نه مسلمان بَبیم و نه کزیت دهیم“ (نه مسلمان میشویم و نه جزیه میدهیم“. اکنون نیز در برخی زبانهای محلّی، مادهٔ مضارع بودن به معنی ”شدن“ دیده میشود، برای نمونه در زبان مازندرانی: چی بَبَیتیَه؟ ˈčī babaytiya? ”چی شده؟“. میشود دید که بَب مادهٔ مضارع و گونهٔ دیگری از بَو است، و پسوند ـ یت بجای پسوند ـ ست مادهٔ ماضی جعلی ساخته است. فارسی روان این عبارت میشود: ”چه ببوده است؟“ (چه شده است). در تالقان، فعل گرِستَن garisˈtan را بجای ”شدن“ به کار میبرند: چی گَرِست؟ ˈčī garist ”چه گردید؟ چی شد؟“؛ چی گرستیه؟ ˈčī garisˌtiya ”چه گردیده؟ چه شده است؟“ میشود دید که گَرِست گونهٔ دیگری از گردید است، و به نظر میرسد که پسوند ـ ست مادهٔ ماضی جعلی ساخته است؛ در این صورت، گَر gar مادهٔ مضارع فرض شده یا مخفف گَرد gard است. در سرودهٔ دقیقی هم این بیت آمده است: از ایرانیان کشته بُد سی هزار ازان، هفتسد سرکش و نامدار سی هزار تن از ایرانیان کشته شدند. بودن با این معنی در ساخت صفت نیز شرکت کرده است، همچون گُم بوده، آن کس که به گور رفته است، مُرده (نگ. گُم). هنگامی که زال سپیدموی به دنیا آمد: چو فرزند را دید، مویش سپید ببود از جهان، سربسر، ناامید پاک از جهان ناامید شد. نگه کن که تا چون؟ بَوَد باورم چو کردارهای تو یاد آورم! هنگامی که کردارهای تو به یادم می آید، چگونه سخنانت ”باورم بشود“؟ هنگامی که بُرزوی پزشک دانست که آنچه که در کتابهای هندیان خوانده، دروغ است: ز کار نبشته ببُد تنگدل که: ”آن مرد بی دانش و سنگدل، چرا؟ خیره، بر باد، چیزی نبشت که بُد بار آن، رنج و گفتارِ زشت“ از آن نوشته (کتاب هندیان) تنگدل شد، و با خود اندیشید: چرا آن مرد چیزی نوشته که هم اسباب رنجم شد و هم مردمان از این پس از من به زشتی (با سخنان زشت) یاد خواهند کرد. هنگامی که پیران به افراسیاب پیشنهاد میکند تا دخترش را به همسری سیاوش درآورد و افراسیاب نگران میشود: اُ گر ز این نشان، راز دارد سپهر نیفزایدش هم به اندیشه، مهر بخواهد بُدن، بیگمان، بودنی نکاهد به پرهیز، افزودنی اگر سپهر را رازی (رازی بَد) در این باشد، بهرحال با اندیشیدن (بیم داشتن) مهرش افزون نمیشود. بودنی (تقدیر) بی گمان ”خواهد شد“. آن چیز که بخواهد زیاد بشود، با پرهیز کردن (دوری جُستن و خودداری) کم نمیشود. در داستان وَیران کردن و آباد کردن روزبه، دِه را، با یک سخن: همه ده به ویرانی آورد روی درختان ببُد خشگ و، بی آب، جوی درختان خشک بشدند. پس از راه یافتن باربَد به دربار خسروپرویز: ببُد باربد، شاه رامشگران یکی نامداری شد از مهتران باربد سرور رامشگران شد. سخن خسروپرویز در پاسخ بهرام در کنار رود نهروان: بدو گفت خسرو که: ”هرگز مباد که باشد به درد پدر، بنده، شاد نوشته چنین بود و، بود آنچه بود سخن بر سخن، چند؟ باید فزود! در لت نخست از رج دوم، بود اول همان معنای معمول ”بودن“ است، و بود دوم و سوم به معنای ”شد“ هستند: ”شد آنچه که شد“. نوشته یعنی ”سرنوشت“ و بودنی یعنی ”تقدیر“: ”آنچه که مقدر بود، شد (روی داد)“. در داستان کشتن قلون، بهرام پورگشسپ (چوبینه) را، به نیرنگ خُرّاد بُرزین: قلون بستَد آن مُهر و، تازان چو غَرو بیامد ز شهرِ کُشان، تا به مرو همی بود، تا روز بهرام بود که بهرام را آن، نه پدرام بود ”قلون، با مُهر خاقان که با نیرنگ به دست آورده بودند برای کشتن بهرام رفت و آنقدر ماند تا روز بهرام شد. آن روز برای بهرام پدرام نبود (خجسته نبود، از دید او شوم بود.)“ بهرام پورگشسپ، روز ”بهرام“ یا بیستم هر ماه را بدشگون میدانست و از خانه بیرون نمیرفت و هیچ کس را به نزدیک خود نمیخواند. در همان روز به دست قلونِ تُرک کشته شد. بود پررنگ با معنای ”شد“ آمده است، و دو بود زیرخطدار با همان معنای معمول هستند. موبد به خسروپرویز گفت که فرزندش شیروی کم هوش و بازیگوش است : ز فرزند، رنگ رخش زرد شد ز کار زمانه، پر از درد شد ز گفتارِ مردِ ستاره شمَر دلش بود پر درد و، پیچان جگر ”از گفتار ستاره شمَر، دلش پر از درد شد و پیچان جگر شد.“ پیچان: رنجیده، آزرده. سخن جاماسپ به گشتاسپ پس از این که اختر (طالع) اسفندیار را میبیند:
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Find friends or serious relationships easily