اگر بر درخت برومند جای نیابم که از بر شدن نیست پای
توانم مگر سایه ای ساختن به نزدیک آن سروِ سایه فِکن
مدخل کردن ’درخت برومند‘ خودش کاری غیراصولی است. بعلاوه، بنا بر تعبیر ایشان، معنی آن ابیات میشود ’اگر نتوانم به جایگاه بلندی دست بیابم ...‘
بیگمان فردوسی خود میدانسته و در شاهنامه هم گفته که به کاری عظیم دست یاخته است. پس به نظر بنده آن نظر درست نیست و معنایی که استاد جنیدی گفته اند درستتر است:
”اگر پایِ بر شدن بر درخت میوه دار را ندارم، میتوانم در زیر سایهٔ سرو پایه ای برای خویش بسازم؛ کنایه از این که: اگر نمیتوانم به ایران باستان بروم، در زیر سایهٔ شاهنامه زندگی میکنم.“
استاد جنیدی مصرع دوم را اینگونه تصحیح انتقادی کرده اند:
اگر بر درخت برومند جای نیابم، کَه اش از بر شدن نیست پای ...
🎓