مینویسم در وصف تو میارن حتی کلمه ها کم میگیرم من دستتو با تو خیلی حرف نزده دارم
میخوام برات بگم از روزی که خوب یادته من میخواستم هر جوری که بود
بکنم خوشحالت باشم یه پشتوانه این آدم همیشه واسه دیدنت مشتاقه
هر کجا داریم خاطره ای بی شک با تو از هر چی غیر تو فاصله میگیرم
قشنگه نگو زشته حسی که دارم به تو اسمش عشقه رو بهم بسته نشد چشمت حتی وقتی خیلی میدادم حرصت
نباشی من یه افسردم با تو نمیترسم حتی از مردن هرکی هرچی گفت بگو من گفتم من و تو لالیم و گوش مردم کر
میخوام شب بشه روزت با من پیکو سلامتیت ریختیم بدون اینو دوست دارم هیچوقت واسه گفتنش دیر نیست
ورس دوم
از وقتی اومد تو زندگیت یکی دیگه شاید بگی دلم بهونتو نمیگیره شاید فک کنی مهم نی برام بودی مثل ادمای دورت بی حواس چرا؟ چون به من حواست نبود موندی با کسی که پای قول و قرارش نموند فقط بگو چطوری خامت کرد من همون پروانه ایم که بالش بستس واسه دردای دل خسته چاره که نمیدی جدیدا هم دلت میخواد ازم فاصله بگیری با خودت میگی سپی بوده حزب باد؟ عشقه بیخود اسمشو نزار اشتباه بی تو روحم خستس و جسمم مریض خام بودم اگه بهت گفتم حسم پرید تو میخوای که من و روحم تسلیم بشیم باشه هرطور که دوست داری تصمیم بگیر ولی بدون با فکر تو بیدارم هرشب بدون تو میپاشم از هم نمیزنم پلک و بیدار میمونم تا صبح تو سرم فکر و خیال مهم بودنته که خوشم من با همینم ولی اگه بری تو این دنیا تنهاترینم