ساز چکامه کتاب pinned «#تاریخ_امروز☀️ #خورشیدی ۱۴۰۳/۰۷/۰۲ دوشنبه - ۲ مهر ۱۴۰۳ #میلادی(ک) 2024-09-23 Monday - 2024 23 September قمری ۱۴۴۶/۰۳/۱۹ الإثنين - ١٩ ربيع الاول ١٤٤٦ برج فلکی: میزان #روزها🌈🌐روز جهانی زبان اشاره آغاز سال در مناطق تحت نفوذ کلیسای ارتدوکس شرقی #رویدادها👁🗨…»
۲۳ سپتامبر #روز_آگاهی_از_سندرم_پای_بیقرار است. در این سندرم، فرد مبتلا احساس ناخوشایندی چون گزگز یا درد در پایش حس میکند و برای کاهش این حس، پایش را مدام تکان میدهد.
۲۳ سپتامبر #روز_جهانی_زبانهای_اشاره است. امسال این روز به حقوق زبانی افراد ناشنوا تاکید دارد و هدف آن دستیابی به یک راهکار مشخص برای حمایت از جوامع ناشنوایان و حقوق زبان اشاره است. در این روز اماکن عمومی شهرهای جهان به رنگ آبی در میآیند.
چه کسیگفته، خدا زیبایی زمین را فقط به سبزی بهار و درختهای پر از چلچلهاش هدیه داده، چه کسی باور دارد عابری که در کوچهای بهاری قدم میزند، اندوهی نداشته باشد؟! اصلاً تا بهحال صدای جدا شدن برگ از درخت را شنیدهای؟ باور کن اینافتادنِ اندوه، از دل همانعابری است که در کوچههای بهاری قدم میزد. پاییز باشد و از هررنگ اینهمه تنوع؛ و تو باز میگویی بهار... ! به درخت نگاه کن، ببین چند نارنجی و چند قهوهای در آن میبینی که در هیچ جعبهٔ مدادرنگی پیدا نمیشود... !
🟠۵۴۲ م- اخراج روميان از قفقاز در زمان پادشاهي خسرو انوشيروان، ارتش ايران شهر بندری سوخامی در آبخاريا را از روميان پس گرفت. دولت ايران پس از اخراج روميان، به جای مرمت عمارات خراب شده و در معرض خطر توفان دريایی، محله های تازه ای ساخت و بر شهر اضافه كرد، و سرانجام روميان مجبور به پرداخت غرامت (طلا) شدند تا صلح برقرار شود. سوخامی صد سال پس از برافتادن دولت ساسانی به دست بدودمان اداره مي شد و در سال ۱۱۵خ به تصرف يك لشكر عرب درآمد. (مقالهٔ اصلی: جنگ لازستان)
🔵۱۶۲۲ م- روز قتل عام مبلّغان دين مسيح و مسيحيان ژاپني در اين کشور و از همين روز ژاپن ورود اروپاييان را به سرزمين خود ممنوع كرد. ۲۳ سپتامبر سالروز قتل عام مسیحیان در ژاپن است. در این روز در سال ۱۶۲۲ میلادی بسیاری از مبلّغان مسیحی که از اروپا اعزام شده بودند گردن زده شدند و یا وارونه آنان را به دار آویختند. آن دسته از ژاپنی ها که مسیحی شده بودند نیز به اسب بسته شدند و آنقدر روی زمین کشانده شدند که جان دادند و از همین روز بود که ژاپن ورود اروپاییان را به سرزمین خود ممنوع کرد و خودرا کاملا از آنها جدا ساخت. «یوآاو رودریگز» سیاح پرتغالی که در آن روز در ژاپن بود [ولی مبلغ مسیحی شناخته نمی شد] و در همان سال کتاب خاطرات خود را در «ماکائو» تالیف کرد در این زمینه نوشته است: "ژاپنی ها صرفا به خاطر آیین بودا دست به قلع و قمع مسیحیان نزدند بلکه از آن می ترسیدند که به تدریج اروپاییان فرهنگ ملی آنان را تخریب کنند و مسیحیان ژاپنی عامل نفوذ غرب در ژاپن شوند.". (مسیحیت در ژاپن) ...... ابزارهای کاربردی: روزنامه ها نرخ طلا، سکه، ارز قیمت خودرو آب و هوا ترافیک تهران فال روزانه جدول پخش ورزشی صفحه "همهٔ روزنامه ها"
🔴۹۰۷ خ- نبرد جام میان دودمان شیبانی و صفوی 🔴۱۳۰۹ خ- مجلس شوراي ملي براي توسعه خيابانهاي تهران طي قانوني تصويب كرد دولت ۱۲۵ هزار تومان در اختيار اداره بلديه تهران قرار بدهد. 🔴۱۳۱۳ خ- در ایران، هیئت وزیران قانون و مقررات استفاده از رادیو را تصویب کرد.
🔴۱۳۲۹ خ- پيمان دوستی بين ايران و ايتاليا به امضاء رسيد.
🔴۱۳۵۳ خ- جرالد فورد اعلام کرد افزایش بهای نفت، امنیت جهان را تهدید می کند.
🔴۱۳۵۳ خ- کنگره بزرگ بین المللی معماری در تهران آغاز به کار کرد. 🟠۴۸۰(پ.م) - جنگ سالامیس. سومین نبرد از دومین دورهٔ جنگهای ایران و یونان بود. دوره دوم جنگها شامل هفت نبرد از سال ۴۷۹ تا ۴۸۰ پیش از میلاد، بین خشایارشا و دولت شهرهای یونانی رخ داد.
🟠۵۴۲ م- در زمان پادشاهی خسرو انوشیروان، ارتش ایران شهر بندری سوخومی در آبخاز را از رومیان پس گرفت. رومیها که نام این شهر را به سباستوپولیس تغییر داده بودند پیش از عقبنشینی از شهر، بسیاری از ساختمانها و از جمله ارگ شهر را ویران ساخته بودند.
🔵۱۸۴۶ م- نپتون هشتمین سیاره سامانه خورشیدی، برای نخستین بار توسط «یوهان گوتفرید گاله» رصد شد، وجود این سیاره پیشتر توسط دو دانشمند، با محاسبات ریاضی اثبات شده بود.
🔵۱۹۴۹ م- اولین بمب هستهای شوروی در ناحیهای موسوم به پولی گان، مورد آزمایش قرار گرفت، این آزمایشها به مدت ۴۰ سال ادامه داشت.
🔵۲۰۰۵ م- ملک عبدالله اعلام کرد که روز ملی عربستان سعودی تعطیل رسمی است.
اگر عشق نمیبود، علفهای بهاری در آن سردِ سحرگاه سر از خاک نمیزد... اگرعشق نمیبود، ز سنگ سیـه آن چشمهی جوشان گریبانِ زمین را به جنون چاک نمیزد اگر عشق نمیبود بر آن شاخهی انجیر تکافتاده چکاوک چنین پردهی عشاق طربناک نمیزد
. کارگران برای نان و بازرگانان برای بازار فریاد میزنند. بیکاران گرسنه بودند و حالا کارگران گرسنهاند. دستانی که بیکار نشستهاند دوباره دست به کار شدهاند: حالا صدفهای سیمانی میتراشند.
شب است. و جفتهای مزدوج در رختخوابهایشان خوابیدهاند. و همسرانِ جوان کودکانی یتیم به دنیا خواهند آورد.
بالانشینان میگویند: راهِ سعادت است. پاییننشینان میگویند: راهِ گور است.
رژه میروند بهگاهِ رژه رفتن نمیدانند که دشمن در کاسههای سرشان رژه میرود صدایی که به آنها دستور میدهد صدای دشمنشان است. و آنکه از دشمن حرف میزند خودْ دشمن است.
اول مهر مترادف با آغاز سال آموزشی است. اگرچه در گذشته مکتب خانه ها امر آموزش را در ایران برعهده داشتند اما آنگونه که پیداست این مراکز سنتی، اهداف بلندمدت آموزشی یا برنامه جامع و کارشناسی شده ای نداشتند، از آموزش مدرن فاصله زیادی داشتند ودر عصر جدید؛ عملا نقشی در ارتقای دانش نداشتند.
آموزش مدرن در ایران به افراد زیادی مدیون است که در این میان چهار تن بیش از دیگران نقش داشته اند، عظمت کاراین افراد آنجاست که با پشتکار و به مدد دانش و اطلاع خود از تحولات روز، سنگ بنای آموزش نوین را بر آوار روش ناکارآمد پیشین نهادند، برای درک چنین خرق عادتی کافی است تصور کنید در همین دوره و زمانه کسی بخواهد تحول و نوآوری جدیدی را در مضمون و ساختار نظام آموزشی کنونی بوجودآورد. منشاء آموزش نوین در ایران در واقع از ائتلاف سیاستمداران، متجددین و تجارخوشفکر وآشنا با تحولات جدید بوجود آمد:
میرزا حسن تبریزی مشهور به رُشدیه او را پدر فرهنگ نوین ایران می دانند. قرار بود به نجف برود و تلمذ کند اما به استانبول و بیروت رفت و با سبک نوین آموزش به ایران برگشت و اولین مدرسه به سبک جدید به نام مدرسهٔ رشدیه را در تبریز تاسیس کرد. نیما یوشیج در شعری این چنین به او اشاره می کند: یاد بعضی نفرات، روشنم میدارد اعتصام، یوسف حسن رشدیه قوتم میبخشد...
علیخان امینالدوله در سفرهای ناصرالدین شاه به فرنگ، همراه او بود، پس از بازگشت از سفر سوم فرنگ در سال ۱۳۰۶ قمری موظف به تدوین قانون شد اما پس از تدوین از اجرای آن جلوگیری شد. در سال ۱۳۱۳ مغضوب بود وامینالسلطان صدراعظم وقت او را پیشکار آذربایجان کرد. در همین زمان امین الدوله با دعوت رشدیه به تبریز و حمایت مالی از او به تاسیس مدرسه رشدیه کمک کرد در اواخر سال ۱۳۱۴ امینالدوله صدراعظم شد. این انتصاب باعث تقویت اصلاحات و شادمانی متجددین شد. در زمان زمامداری امین الدوله، نهضت فرهنگی مدرسههای جدید آغاز شد و آزادی مطبوعات و اصلاحات گسترده ای صورت گرفت.
محمود خان(علامیر) احتشام السلطنه و یحیی دولت آبادی مدرسه رشدیه باعث شد تا در دهه دوم قرن چهاردهم هجری قمری گروهی از روحانیون متجدد و برخی روشنفکران متجدد با همراهی تجار تهران و تبریز با مشاهده برخی اختلاف نظرها میان رشدیه با هیات مدیره منصوب امین الدوله(صدراعظم) انجمن معارف را با هدف ترویج آموزش به شیوهٔ غربی تاسیس کنند. این انجمن با تاسیس مدرسه، تدوین کتابهای درسی، کتابخانه، دارالترجمه، دارالتألیف، و کلاسهای شبانه برای بزرگسالان و انتشار روزنامهٔ معارف کار خود را آغاز کرد. حامی اصلی انجمن امین الدوله بود. همکاری رشدیه با محمود خان احتشام السلطنه (دیپلمات) و یحیی دولت آبادی نقش مهمی در گسترش آموزش های نوین در مدارس جدید داشت. یحیی دولت آبادی هم از سوی امین الدوله به عضویت انجمن معارف درآمد و پیگیری های او باعث تاسیس دست کم سه مدرسه و ارتقای چشمگیر سطح آموزش شد. مجموع این اقدامات سنگ بنای ورود ایران به مرحله جدیدی از آموزش منطبق با استانداردهای روز جهان شد.
تصویر از راست به چپ: یحیی دولت آبادی، احتشام السلطنه، امین الدوله و میرزا حسن رشدیه @Sazochakameoketab 🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂
مهرماهیام، اما؛ بچه که بودم، دلِ خوشی از پاییز نداشتم. پاییز برای من معنایی جز جدا شدن از تعطیلات، ده، مادربزرگ، و آغاز غروبهای دلگیر و سرما نداشت. حالا اما فرارسیدن گرما و تابستان است که حالم را میگیرد و آمدن پاییز است که سرخوشم میکند.
همیشه از خودم میپرسم چرا در تابستانهای کودکی، گرما و حرارت و کلافهشدن نبود و حالا اینطور عرق و گرما به تن آدم میماسد؟! و خودم را در این مواقع به این دلیل دم دست قانع میکنم که ذهن کودکانه من آن روزها چنان در لذت زندگی غرق بود که مجالی برای اندیشه گرما نبود وگرنه خوب یادم هست که مادرم چقدر شاکی بود از اینکه سرظهر گرما هم رضا نمیدادم به سایه. خنکای پاییز را چند روزی است احساس میکنم.
اولین چیز خوشایندش همین است هرچند زمستانهای این زمانه هم گاهی فقط رد کمرنگی از آن زمستانهای پربرف و سرمای استخوانسوز دارند چه برسد به پاییز اما دست کم این سالها که بشر چند قدمی دارد به اینکه به زمین «گند» کاملی بزند، هنوز بین پاییز و تابستان تفاوتهایی هست!
دومین چیز خوشایندِ پاییز، اعتدالاش در میانه گرمای مطلق و سرمای مطلق است. پاییز شبیه انسان پختهای در میانه عمر خویش است. پاییز شبیه ۳۰ تا ۵۰ سالگی ما آدمهاست. با همان تحسر، با همان انبان پر از حرف که در سینه دارد، با همان آغاز برگ ریختنها و چروکها، با همان تقلای ادامه باقیماندهها و همان و همان و همان.
سومینِ پاییز، برای من غروبهایش است. غروبهایی که انگار فراخوان عمومی به تمام احساسات آدمی است به عشق، غم، بیتوجهی، دوست داشتن، نفرت، محبت و همه اضدادی که گریبان بشر را گرفتهاند.
پاییز را چه پادشاه فصلها بدانیم، چه بهاری که عاشق شده است، در عظمت و جاذبهاش همین بس که در سراشیب زوال و فروریختن، جاذبهای همپای لحظه بالاآمدن و سربرآوردن دارد.
همهی رو به زوالها را به زشتی و از دستدادن جاذبه میشناسیم، پاییز اما چنان «فروریختن» و «زوال» زیبایی را به نمایش میگذارد، چنان غرور ستایشبرانگیزی در سقوط دارد و چنان تلوّن چشمنوازی در به غارت رفتن از خود نشان میدهد که در هیچ پدیده یا جلوه دیگری از حیات، نمیتوان نمونهای برای آن یافت.
پاییز را دوست دارم. این تنها زوالی است که منتظر شنیدن صدای پاهایش هستم، این اُبّهت پیش از تمام شدن که جلوهگری جوانی را در میانه عمر دوباره میآزماید، دوست دارم. به قبای زرد یا به هوای سرد، به تاج خار دشت یا هُرم حریق باغ، چمیدن سلطان فصلها بر اسب یالافشان زردش، الحق ستودنی است.
پدرم را خدا بیامرزد ، مردِ سنگ و زغال و آهن بود سالهای دراز عمرش را ، کارگر بود ، اهل معدن بود از میان زغال ها در کوه، عصر ها رو سفید بر میگشت سربلند از نبرد با صخره، او که خود قله ای فروتن بود پا به پای زغال ها میسوخت !سرخ می شد، دوباره کُک میشد کورهای بود شعلهور در خود ،کورهای که همیشه روشن بود بارهایی که نانش آجر شد ، از زمین و زمان گلایه نکرد دردهایش،یکی دوتا که نبود! دردهایش هزار خرمن بود از دل کوه های پابرجا ، از درون مخوف تونل ها هفت خوان را گذشت و نان آورد ، پدرم که خودش تهمتن بود پدرم مثل واگنی خسته ، از سرازیر ریل خارج شد بی خبر رفت او که چندی بود، در هوای غریب رفتن بود مردِ دشت و پرنده و باران، مردِ آوازهای کوهستان پدرم را خدا بیامرزد ، کارگر بود ،اهل معدن بود