🌷 انصاف را ارزان نفروشــیم
🌷بخش دوّم؛
...در زندگی اجتماعی اگر بپرسیم که انسانیّت چیست؟ پاسخ سادهاش را سعدی داده است:
تو کز محنت دیگران بیغمی
نشاید که نامت نهند آدمی؛
یکی از چیزهایی که همهی مذاهب، مکتبهای اخلاقی و قوانین، آن را مردود شناختهاند، افترا و تهمت است، یعنی از روی مقصودی خاص، نسبتی به کسی دادن که او از آن مبرّیٰ است. گاه کار به جاهای باریک میکشد. تاریخ و ادب جهان پُر است از نمونههای قربانیانِ این مرام. سقراط را ببینیم با شوکرانش که میگفتند جوانان را گمراه کرده است. حسین منصور حلّاج را به اتّهام زندقه و کُفر گویی بر سرِ دار کردند، ولی بعد شهید بزرگ عرفان ایران شناخته شد. شهابالدّین سهروردی و عینالقضات همدانی و دهها تن دیگر نظیر آنان به همین سرنوشت دچار شدند. هر کشوری از این بابت سهم خود را دارد. گالیله را بگوییم که اکنون سفینهای به نام او به مشتری فرستاده شده است.
موضوع برای تمدّن بشر و جامعهی بشری به اندازهای خطیر شناخته شده که مفتری به مجازاتِ این جهانی و آن جهانی تهدید گردیده است...
برای جلوگیری از افترا و بهتان چون منعِ اخلاق کافی نبود، قانون وضع شد، و در برابر هر ادّعا، دلیل توقّع گردید. سعدی گوید:
دلایلِ قوی باید و معنوی
نه رگهای گردن به حجّت قوی؛
كلّ قوانینِ جهان مایهی خود را از دلیل میگیرند. اگر جز این باشد سنگ روی سنگ بند نخواهد بود. چون اتّهامی به کسی وارد شد یا تهمتی عنوان گردید، هم قانون و محکمه، و هم افکار عمومی، دلیل میطلبند. اگر دلیل قابل قبول ارائه نشود و سستیِ ادّعا معلوم گردد، قوانین بعضی از کشورها، مفتری را به همان مجازاتِ افترای اثبات نشده، محکوم میکند.
همهی درجهی تمدّن و اعتبار یک کشور به این شناخته میشود که تا چه اندازه قوانینش با موازین «اخلاقی-انسانی» منطبقاَند، و تا چه اندازه این قوانین حُسن اجرا دارند، و تا آنجا که مربوط به حقوق معنوی و حیثیّت دیگران است، تا چه اندازه این تأمین وجود دارد که حکمگذار، داور، قلم به دست و مطبوعاتی، و یا هر کسی که به او حقّ حرف زدن داده شده است، خود را به رعایتِ آن ملزم ببیند و اگر ندید، بازخواستی در کار باشد.
#مرزهای_ناپیدا 💎کانال دکتر محمّدعلی اسلامی نُدوشن
🆔 @sarv_e_sokhangoo