کتاب هنوز مطمئنترین وسیله برای کسبِ دانش است، اگر بیش از این در اینباره غفلت کنیم، درمورد کشورِ خود با گسیختگیِ فرهنگی و درمورد جهان، با بیخبری و بریدگی روبرو خواهیم ماند.
معلوماتِ ناشی از کتاب، با تفکّر و زایندگیِ فکر همراه میشود، یعنی دو مرحلهای است: در یک مرحله، مطلب را از کتاب میگیریم و در مرحلهی بعد آن را به مفاهیمِ به یاد ماندنی تبدیل میکنیم تا در نهایت واردِ ذهن شود و آن را جذب نماییم. امّا در تصویرِ تلویزیونی این فرآیند به صورتِ یک مرحلهای انجام میشود. تمامِ آنچه که به روی صفحه میآید بهطور آنی وارد ذهن میشود و دیگر مجال و فرصتی نمیماند که دربارهی آن فکر کنیم، به همان اعتباری که آسان و سریع وارد شده، آسان و سریع نیز خارج میشود، یعنی فکـرانگیز و تأمّلانگیز نیست.
از مشکلاتِ تلویزیون این است که نوعی به اصطلاح همخوانیِ فکری در مردم ایجاد میکند، یعنی همه را بهطورِ یکسان به یک نوع فکر، وا میدارد و همین مشکل هم لطمهی بزرگی در «استقلالِ فکر» وارد میآورد که آثار آن برای یک کشور زیانآور است، چرا که تمدّنِ یک کشور به فکرِ مردمش وابسته است و اگر قرار باشد دیگران برای او فکر کنند، فرستندهها خط بدهند، مجالی برای اندیشیدن نباشد، تمدّنِ کشور در واقع لاغر و تهی میشود و چنین سرزمینی مجبور میگردد که نگاهش را به دیگران بدوزد و از علم و فکر با تعبیرِ دیگران برداشت نماید و اصلاً به خودش زحمتِ تفکّرِ مستقل را ندهد، که میدانید چقدر خسارتبار است.
با همهی ابزارهای صوتی و تصویری _از تلویزیون تا اینترنت_
هنوز کتاب مهمّترین و نجیبترین وسیلهی ارتباط با دنیای معرفت است، و شیوعِ «رسانه» نتوانسته است از اعتبار و بُردِ آن بکاهد.
«شناخت» سرآغازِ حرکت است؛ ضرورت است، نه زینت. قبول کنیم که جوان ایرانی مأمنِ فکریِ درستی ندارد، میداند که چه نمیخواهد، ولی نمیداند که چه میخواهد. نخست آنکه بسیار کم کتاب میخواند، با این تعداد جوانِ مدرسه رفته که سر به میلیونها میزنند تیراژ کتاب، تأسّفبار است. دوّم آنکه نمیداند چه بخواند و چگونه کتاب به دست آورد. کتاب گِران است و کتابخانهی عمومی کم.
آنها هم که کنجکاویِ بیشتری داشته باشند، و بخواهند که علاوه بر جزوههای درسی چیز دیگری نیز یاد بگیرند «مُدِ روز» طوری است که در مباحث روزمرّه غرق میشوند، از نوع «پست مدرن» و نقدهای پُر نیش و نوش، و ترجمههای مغشوش و شعـر وارهها، که همهی اینها به منزلهی پستانکی هستند که در دهانِ بچّه بگذارند که گریه نکند. چند سال بعد پی خواهند بُرد که چه عمری از آنها تلف شده است.
#فصلنامه_هستی
#دیروز_امروز_فردا
#ایران_چه_حرفی_برای_گفتن_دارد
💎کانال دکتر محمّدعلی اسلامی نُدوشن
🆔 @sarv_e_sokhangoo