View in Telegram
مسخِ تاریخ بخش ۴ واقعیّت آن است که تاریخِ کم سرزمینی (به غیر از یونان) به اندازه‌ی تاریخِ ایران مورد ستایش مردان بزرگ قرار گرفته است. از هرودوت بگیریم که پدرِ تاریخ خوانده شده است، و افلاطون که پدر فلسفه است، و ایسخیلوس که پدر شعر، تا برسد به هِگِل و نیچه. گزنفون، شاگردِ سقراط و همشاگردیِ افلاطون، کتاب «کوروش‌نامه» را نوشت، و مردِ آرمانیِ خود را کوروش هخامنشی قرار داد. دو هزار و سیصد سال بعد، نیچه‌ی آلمانی «زرتشت» را به عنوان نمونه‌ی فرزانگی و آزادگی معرّفی کرد. از همه گویاتر هگل است (۱۷۷۰ - ۱۸۳۱) یکی از چند تنی که بیش از هر کس اثر گذار در تفکّرِ جهانِ معاصر بوده‌اند. بد نیست که چند عبارت از وی نقل کنیم: «با امپراتوری ایران، نخستین گام را به پهنه‌ی تاریخ پیوسته می‌گذاریم. ایرانیان نخستین قوم تاریخی هستند؛ از ایران است که نخست بار آن فروغی که از پیش خود می‌درخشد، و پیرامونش را روشن می‌کند سر بر می‌زند، زیرا روشناییِ زرتشت، به جهان آگاهی، به روح، به عنوان چیزی جدا از خود متعلّق است. ما در جهانِ ایرانی یگانگیِ ناب و والایی را می‌یابیم که هستی‌های خاصّی را که جزو ذاتِ آنَند به حال خود آزاد می‌گذارد، [منظور تفکّرِ فراگیرِ زرتشتی و سیاستِ جهانیِ کوروش است]. روشنایی هیچ‌گونه فرقی (میان هستی‌ها) نمی‌گذارد: بر پارسا و گناهکار، و بلند و پست یکسان می‌تابد و به همه یکسان بهرورزی و برکت ارزانی می‌کند.» «یگانگی در آئین ایران به صورت روشنایی نمودار می‌شود. مقصود از روشنایی در این جا نه تنها روشناییِ ساده و نابِ مادّی، یعنی عام‌ترین عنصرِ طبیعی، بلکه پیراستگیِ روانی، یعنی نیکی است.» «از دیدگاه سیاسی، ایران زادگاه نخستین امپراتوریِ راستین و حکومتی کامل است که از عناصری ناهمگن (بی‌گمان به معنای نسبی) فراهم می‌آید.» هگل ادامه می‌دهد: «ایرانیان به عنوان پرستندگانِ روشنایی (در برابر دین‌های دیگر) آسان‌گیر و شکیبا بودند. بدین سان شیوه‌ی فرمانروائیِ ایرانیان (بر اقوام دیگر) چه در زمینه‌ی دینی و چه دنیوی، هیچ‌گاه با زورگویی آمیخته نبود.» و در آخر این اشاره را دارد: «ایرانیان هرگز بت‌پرست نبودند، و کار دیگران را در نمایش خدا به صورت آدمی، تمسخر می‌کردند» [هگل، مقدّمه‌ی کتابِ «نقد تاریخ»، ترجمه‌ی دانشمند فقید، دکتر حمید عنایت (نقل شده در مجلّه‌ی هستی، شماره‌ی تابستان ۱۳۷۳)]. از نقل گواهی‌های عهدِ قدیم (تورات) درباره‌ی کوروش، یعنی کتابی که در هر حال مورد اعتقاد چند صد میلیون یهودی و مسیحی است در می‌گذریم، و می‌آییم به دوره‌ی معاصر، «گورویدال» نویسنده‌ی معروفِ آمریکایی به قدر کافی در ایران شهرت دارد، کتاب عمده‌ی او به نام آفرینش (CREATION) به فارسی هم ترجمه شده است. در آن تمدّن ایران باستان در برابر تمدّن یونان نهاده شده است، و زبانی بسیار ستایش‌آمیز درباره‌ی ایران باستان به کار رفته... از همه چیز گذشته، موزه‌های دنیا پر است از آثار و اسناد و آنها به قدر کافی گویا هستند. چه دلیلی زنده‌تر از آنکه ایران هنوز بر سرِ پاست و ادامه‌ی تاریخی دارد؟ ایران به شاهان و سلسله‌ها و گروه‌ها تعلّق نداشته که با آمد و رفتِ آنان، بساطِ خود را پهن و جمع کند. به «مردمش» تعلّق داشته که در هر حال ریگِ تهِ جوی بوده‌اند و گوش‌های پیرشان حرف‌های زیاد (از یاوه و حکمت) هر دو شنیده است. از اینکه تاریخِ ایران باید از نو نوشته شود، من خود این را از سال‌ها پیش چند بار عنوان کرده‌ام، امّا بازنوشتِ این تاریخ باید به قصدِ روشن‌تر کردنِ آن باشد، نه آنکه آن را شخم بزنند. چینِ دورانِ انقلاب، چند صباحی بنا به مصلحت سیاسی خواست تاریخ خود را وارونه ببیند، ولی زود از آن راه برگشت. کنفوسیوس که چندی "دشمنِ خلق" خوانده می‌شد از نو بر اریکه‌ی اقتدارِ خود نشست! تاریخ را نمی‌شود با دیدِ روز نوشت و در قالب دلخواه خود گنجاند. او آنگونه که هست، هست؛ نه آنگونه که کسانی بخواهند که ای کاش می‌بود. فرهنگ ایران نیز از زخمِ زبان در امان نبوده است. چند سال پیش حرف‌هایی درباره‌ی شاهنامه و فردوسی زده شد که سراپا تهمت و تحریف بود. این پیش از آنکه گَردی بر دامنِ فردوسی بنشاند، نشانه‌ی بی‌اعتنایی به حقیقت، و اهانت به ملّتِ ایران بود که طیّ هزار سال شاهنامه را کتابِ یگانه‌ی خود شناخته بود.                  #هشدار_روزگار 💎کانال دکتر محمّد‌علی اسلامی نُدوشن 🆔 @sarv_e_sokhangoo
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Find friends or serious relationships easily