View in Telegram
تگری منطقی هنوز فکر می‌کردم پاهام کوتاست بااینکه پاشنه‌بلند پوشیده بودم و منطق دستم بود. گفت داری مغالطه‌ی بیش‌بودِ ارتفاع می‌کنی گفتم همچین مغالطه‌ای نداریم من شاید هنوز باور ندارم با پاشنه‌بلند قدبلند بحساب میام. بعدش یکی از مهمونا دلش سیب سرخ‌کرده خاست. نزدیک‌ترین رستوران دلینو رو برگزیدیم و سفارش دادیم. به صاحب‌خونه برخورد. قرمه گذاشته بود و لازانیا. از پنجره شنیده بود سیب‌خاستگی ما رو. ناچاری گفتیم سر کوچه بیارن. وایساده سگ‌لرزه سیبِ سرخ‌کرده گاز می‌زدیم. بی‌سس. سس یادمون رفته بود. قرمه زیاد اومد آره ولی نه واسه اینکه ما نخوردیم، چون خیلی لوبیا داشت. لازانیام که از اول وصله‌ی ناجور بود. کی با قرمه لازانیا می‌خوره؟ با قرمه پیاز می‌چسبه و اگه ناز داشته باشی سالاد شیرازی. منطق تو دستم پر شده بود رفتم سرویس خالیش کنم. حیفم اومد. ریختم تو یک و نیم لیتری دادم مهمونا مست کنن. با لیموی نمک‌زده و گوجه‌فرنگی. منطق بود که صورتی بالا میومد شر و شر. رنگیش کرده بودن با آب آلبالو.
Telegram Center
Telegram Center
Channel