در نکوهش عقل
بلایی سرم آمده. مرتب مینویسم و پاک میکنم. سانسور! به تیر سانسور گرفتار شدهام. همین الان که نوشتم کشفش کردم. خوشم میآید با نوشتن فکر کنم. حالا ادبیترش میشود اندیشه حین نوشتن جان میگیرد یا شکل میگیرد. پا هم میتواند بگیرد. یا اصلن نوشتن اندیشه میزاید. که فمنیستها هم خوششان بیاید نوشتن را کردیم زن زائو. خلاصه که چند روز است هی مینویسم و یکمرتبه «کنترل+آ» میزنم و کلمات میپرند تو گویی از آغاز نبودهاند. کجا میروند؟ میروند گل بیاورند یا گلاب حتا. مثلن میخواستم به کسی که از خبرها شاد بود بگویم خوش بحالت عقل نداری راحتی. نگفتم. خودسانسوری پیامد خرد است.