#غلات #مقصره
#فقط_امام_زمان🟩 ردیه حضرت حجت بر مفوضه و معتقدین به واگذاری امر خلق ، رزق و تدبیر عالَم از طرف حق تعالی به اهلبیت علیهم السلام :: ۲۱۶- جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ مَالِكٍ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ جَعْفَرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِي نُعَيْمٍ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ الْأَنْصَارِيِّ قَالَ: وَجَّهَ قَوْمٌ مِنَ الْمُفَوِّضَةِ وَ الْمُقَصِّرَةِ كَامِلَ بْنَ إِبْرَاهِيمَ الْمَدَنِيَّ إِلَى أَبِي مُحَمَّدٍ علیه السلام....
🟢 ابونعیم محمد بن احمد الانصاری گفت : عدّه ای از مفوّضه و مقصّره، کامل بن ابراهیم مدنی را به خدمت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام به سامره فرستادند که با آن حضرت مناظره کند، کامل گوید : با خود اندیشیدم که از آن حضرت سؤال خواهم کرد که
داخل بهشت نشود جز آنکه معرفتش مثل من و اعتقادش مانند من باشد.!!
❇️ و چون بر سرورم امام حسن عسکری علیه السلام وارد شدم ، دیدم جامه های نرم و سفیدی در تن اوست، با خود گفتم ولیّ و حجّت الهی جامه های نرم می پوشد در حالی که به ما امر می کند با برادران دینی مواسات و همدردی کنیم؛ و از پوشیدن چنین جامه هایی نهی می نماید! که ناگاه امام عسکری با تبسم آستین خود را بالا زد دیدم که پلاس زبر سیاهی بر پوست بدنش بود و فرمود : این برای خداست و این برای شما ، خجالت کشیدم و کنار دری نشستم که پرده ای بر آن آویخته بود
💚 پس بادی وزیده و گوشه ای از آن پرده بالا رفت و پسری دیدم در حدود چهار سالگی انگار پاره ای از ماه بود ، به من فرمود : ای کامل بن ابراهیم ، بدنم لرزید و به دلم افتاد که فوری بگویم : لَبِّیکَ ای سیّد من . (آن به ظاهر کودک) فرمود : آمدی که از ولیّ و حجّث خدا سؤال کنی که وارد بهشت نمی شود مگر آنکه معرفتش مانند تو باشد ، و سخن تو را بگوید . گفتم : آری به خدا سوگند . فرمود : 👈👈 بنابراین عده کمی وارد بهشت می شوند ، به خدا قسم وارد بهشت می شوند گروهی که آنها را #حقیه می گویند . عرض کردم : ای سرور من اینها کیستند؟ فرمود : قومی که از روی علاقه و محبّت به امیرالمؤمنین علیه السلام به حقّ او قسم می خورند ولی حقّ و فضل آن حضرت را نمی شناسند .سپس مقداری سکوت کرد و بعد فرمود : همچنین آمده ای که درباره حرفهای #مفوضه بپرسی . آنها دروغ می گویند . بلکه دلهای ما محلّ مشیّت الهی است ، پس هر چه خدا بخواهد ما می خواهیم وَ ما تَشاؤُنَ اِلّا اَنْ یَشاءاللَّهُ👉🏿👉🏿
♻️آنگاه پرده به حال سابق برگشت ، من دیگر نمی توانستم آن را بالا بزنم . پس حضرت امام حسن عسکری علیه السلام نگاهی به من افکند و تبسم کنان فرمود : ای کامل بن ابراهیم چرا نشسته ای ؟
در حالی که حجّت بعد از من از آنچه در ذهن تو بود و آمده بودی که از آن سؤال کنی تو را آگاه ساخت . پس برخاستم و بیرون رفتم و بعد از آن دیگر او را ندیدم
📚الغيبة شیخ طوسي ج1 صفحه246➖أن التفويض المنفي هو تفويض الخلق و الرزق و تدبير العالم إلى العباد كقول الغلاة في الأئمة عليه السلام... تفويض به معنای باطل، اعتقاد به واگذاری خلق و رزق و تدبیر عالم به مخلوقین است، همانطور که غلات درباره اهل بیت علیهم السلام چنین اعتقادی دارند.
📚 مرآة العقول، مجلسی ج 2 ص 20
🆔@samsaamakbar