آخرین باری که بهم زنگ زدید، سه ساعت قبل از سفرتان به بهشت بود؛ به همون جایی که در خواب تعریف کردید... یک باغ بسیار زیبا و خصوصی برای خود شما و گفتی این باغ را خودتان برای خودتان ساختید و دو روز قبل از شهادتتان این باغ را دیدید...
کاش میدانستم آنشب اخرین باری که زنگ زدید بار آخریست که صدایتان را میشنوم
و کاش از حرف هایتان و از اصرارتان برای تنها نماندن در خانه چیزی حس میکردم
کاش آن لحظه میفهمیدم چرا به من گفتید بابا از دستم ناراحت نشو ...کاش حکمت این صحبت هایتان را در آخرین مکالمهمان میفهمیدم
به من قول دادید وقتی برگشتید با هم به مشهد میرویم ... چه خوش عهدی بابا جان و چه سفر زیارتی زیبا و با شکوهی به مشهد رفتید.
هر بار که میرفتید انتظار برگشتتان شیره جانمان را میگرفت... میگفتیم نرید خستهاید، مریض هستید؛ میگفتید من نروم چه کسی برود؟ شما قبول میکنید ناموس مردم، بچههای بیگناه در چنگال یک مشت حیوان وحشی اسیر و گرفتار شوند، مرزهايمان به خطر بيفتد و فردا اينها به داخل كشور ما بيايند و جان و مال و ناموس مردم را به غارت ببرند و من در خانه کنارتان بمانم؟ ما با سوال شما از خودمان شرمنده میشدیم و شما را به خدا میسپاردیم...
كاش بخاطر اينهمه سال دوری و سختی و دلهره، گوشه نگاهی به ما بیندازی بابا جان كه چه سخت تشنه يک نگاه شمايم.
حضرت عشق حضرت پدر امروز روز شماست؛
#روز_شهید... باز هم پیروز میدان شدی و مُزد اينهمه سال مجاهدت و سختی و خستگی را چه با افتخار از خود سيدالشهدا گرفتی.
🌷 روز شهيد بر شما كه تمام وجودتان نشانهای از شهيد بود، مبارك
#زینب_سلیمانی#زینب_حاج_قاسم#یقینا_کله_خیر#الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج
@zendegishahid